مرال

/marAl/

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

مرال. [ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) گاو کوهی. || غزال. آهو. ( فرهنگ فارسی معین ) : بچه مرال امروز آوردند که هنوز پشتشان خال سفید دارد. ( سفرنامه ناصرالدین شاه به مشهد، از فرهنگ فارسی معین ).
رفت کند هر چه مرال است و میش
برخی بازوی توانای خویش.
ایرج میرزا.

فرهنگ فارسی

آهو، غزال، گو ن
( اسم ) ۱- گاو کوهی . ۲- غزال آهو : و بچه مرال امروز آوردند که هنوز پشتشان خال سفید دارد .

فرهنگ معین

(مَ یا مِ ) [ تر. ] (اِ. ) آهو، غزال .

فرهنگ عمید

نوعی گوزن ایرانی با جثه ای نسبتاً درشت و بدنی خالدار که یک سال پس از تولد خال ها ناپدید می شود.

مترادف ها

ibex (اسم)
بز کوهی، مرال

پیشنهاد کاربران

غنچه های زخمی خیلی خوبه حتما ببینین
آهو. گوزن. جیران

بپرس