اسم دختر یونانی

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

نرگس/narges/

نام نوعی گل خوش بو، به مجاز چشم معشوق، ( از یونانی )، ( در گیاهی ) گل زینتی با گلبرگ های سفید یا زر ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
ملیکا/melikā/

نام مادر امام زمان ( ع )، گروهی از گیاهان خانواده ی گندمیان، فرشته، ملکه، گروهی از گیاهان علفی چند ...


دختر

یونانی

مذهبی و قرآنی، طبیعت
آتنا/ātenā/

مظهر اندیشه، هنر و دانش، عطا کن ما را، از واژه های قرآنی در سوره بقره، آل عمران و کهف به معنای عطا ...


دختر

عربی، یونانی، فرانسوی

مذهبی و قرآنی
هلیا/heliyā/

دختر خورشید، heliade )، ) صورت تخفیف یافته ی هلیاد، به معنی دختر خورشید، ( اَعلام ) ( در اساطیر یون ...


دختر

یونانی

کهکشانی
النا/elenā/

روشنایی، نورانی، نور، ( = هلن، هلنا )، هلن و هلنا


دختر

یونانی
مونا/munā/

آرزوها، امیدها، منی، صاحب دساتیر کلمه ی «مانا»، که نام خدای عز و جل است به « مونا» تصحیح کـرده و آو ...


دختر

فارسی، عربی، پهلوی، یونانی

تاریخی و کهن
دیانا/diyānā/

نیکی رسان، نیکی بخش، رب النوع رومی، دختر ژوپیتر ولاتون، نیکویی بخش، ( در اسطوره های رومی ) الهه ی م ...


دختر

اوستایی، یونانی

تاریخی و کهن
سونیا/suniyā/

نورِ نیاکان، خرد و عقل، ( سو = نور، نیا )، ( ترکی، فارسی ) ( سو = نور + نیا ) نورِ نیاکان، دختر نور ...


دختر

ترکی، فارسی، یونانی، عربی
هلنا/helenā/

روشنایی، نور، هلن، ( اَعلام ) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا، ( = هلن )، فرانسه از یونانی ر ...


دختر

یونانی
ملیسا/malisā/

زمانی بین مغرب و نماز عشا، ماه صَفر، ماهی بین آخر گرما و زمستان، بادرنگبویه


دختر

عربی، یونانی

طبیعت
آنیسا/ānisā/

مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...


دختر، پسر

ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی
مانیا/māniyā/

خانه، سرای، برابر با واژه ی مان به معنی خانه و مسکن، ( در یونانی، mania ) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ م ...


دختر، پسر

یونانی، فارسی
آتوسا/ātusā/

نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، ( از یونانی Atossa )، ( در اوستایی ) زَبَردست، ( اَعلام ) ) نام چند ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
رونیکا/runikā/

زیبارو، پیروزکننده، دخترخورشید، ( رو، نیکا )، روی زیبا، زیباروی، عامل پیروزی، دختر خوش یمن


دختر

فارسی، یونانی
رکسانا/roksānā/

روشنک، نورانی، ( یونانی شده روشنک )، ( اَعلام ) نام دختر دارا [ پیش از میلاد] که اسکندر به موجب وصی ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
لادن/lādan/

گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی به رنگ زرد، قرمز یا نارنجی، گیاه این گل که علفی یا پایا و رونده یا ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
روشنک/ro (w) šanak/

شاتل، روشن، ( اوستایی )، ( در گیاهی ) نام گیاهی است ( شاتل )، ( اَعلام ) در روایات ایرانی نام دختر ...


دختر

فارسی، اوستایی، یونانی

تاریخی و کهن، طبیعت
هلن/helen/

روشنایی و نور، ( اَعلام ) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسه انگیزترین زنان میتولوژی [ا ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
بلور/bolur/

شیشه شفاف، beryllos )، ) نوعی ماده ی معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه ی شفاف خوب است، ...


دختر

عربی، یونانی
هاله/hāle/

حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه، ( در نجوم ) حلقه ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِ ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، کهکشانی
پانته آ/pānteā/

نام زیبا ترین زن آسیا در زمان کورش، ( اَعلام )، زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
زمرد/zomorrod/

نام سنگی قیمتی به رنگ سبز، ( در علوم زمین ) از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ


دختر

عربی، یونانی

طبیعت
سوفیا/sufiyā/

عاقل، خردمند، دانشمند، فرزانه، پیروان تصوف، ( اَعلام ) ( = صوفیه ) پایتخت بلغارستان، سوفیه نام پایت ...


دختر

یونانی، فارسی
آرتمیس/ārtemis/

نام یکی از الهه های یونانی، نام نخستین زن دریانورد ایرانی، گوینده ی راستی، ( معرب از یونانی )، ( اَ ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
اطلس/atlas/

( در نجوم ) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا، ( معرب از یونا ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، کهکشانی
اقلیما/eqlimā/

نام دختر حضرت آدم ( ع )، نام ماده ای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست آید، ( معرب ...


دختر

عربی، یونانی

مذهبی و قرآنی
مدیا/mediyā/

سرزمین ماد، نام زن آخرین پادشاه ماد، ( اَعلام ) ) نام یونانی ایات جبال یا عراق عجم که نواحی آن عبار ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
الماس/almās/

سخت ترین ماده ی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد، ( مجاز ) شمشیر، ( از یونانی )، ( در مواد ...


دختر، پسر

فارسی، یونانی

طبیعت
الیا/alyā/

شحم المرج، گل خطمی صحرایی، ( یونانی )، الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و د ...


دختر، پسر

عربی، یونانی، عبری

طبیعت، گل
دایانا/dāyānā/

زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، ( دایا ( زر سرخ و طلا )، پسوند اسم سازِ ( نا ) )، به معنی مثل زر سرخ، ...


دختر

فارسی، یونانی
مایا/māyā/

منش نیک، بخشنده، الهه ی فراوانی بهار و حاصل خیزی، ( اَعلام ) ) ( در روم باستان ) اِلهه ی فراوانی سب ...


دختر

اوستایی، یونانی

تاریخی و کهن
طاووس/tāvus/

پرنده ای با پرهای رنگارنگ، پرنده ای از خانواده ی کبک که پرهای رنگارنگ و زیبا دارد، ( در نجوم ) یکی ...


دختر

عربی، یونانی

پرنده، طبیعت
لاریسا/lārisā/

نفیس و با ارزش، [لاری = ( منسوخ ) نوعی سکه ی نقره ای که در فارس ضرب می شده است، سا = ( پسوند شباهت ...


دختر

فارسی، یونانی
آسیا/āsiyā/

بزرگترین قاره، ( اَعلام ) بزرگترین قاره از قاره های پنج گانه جهان


دختر

یونانی

کهکشانی
رخسانا/roxsānā/

مانند رخ، ( به مجاز ) زیبارو، [ ( رخ، سان ( پسوند شباهت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، به معنی مانند رخ، ما ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
رکسانه/roksāne/

رکسانا، روشنک، دختر دارا و همسر اسکندر، ( = رکسانا )، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اس ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
اریسا/arisā/

معرب ایرسا، گل زنبق زیرشاخه گل سوسن، ( = ایرسا )، ( ایرسا


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، گل
هستیا/hastiyā/

فرزند بسیار گرانمایه که همه ی هستی، زندگی و دارایی است، [هستی= وجود، زندگی، زندگانی، ( به مجاز ) هم ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
آبنوس/ābnus/

چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین، ( در گیاهی ) درختی هم خانواده با خرمالو که بیشتر در مناطق گرمسیری آسیا ...


دختر

عبری، یونانی، فارسی

طبیعت
ایرسا/irsā/

آلیسا، رنگین کمان، ( معرب از یونانی iris ) زنبق سفید، سوسن، آیرس، نام بیخ سوسن آسمون گون، به بوته س ...


دختر

یونانی، فارسی

طبیعت
واران/vārān/

باران، نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده داده اند


دختر، پسر

پهلوی، یونانی

طبیعت
رکسان/roksān/

رکسانا، نورانی، ( = رکسانا )


دختر

یونانی
رانا/rānā/

سیب دانه دار، انار، ( لاتینی، Granatum ) سیب دانه دار، در برخی منابع انار، مصحف رایای انار


دختر

لاتین، یونانی
هبه/hebe/

دادن چیزی به کسی بدون عوض، بخشش، دادن چیزی به کسی بدون دریافت چیزی در مقابل آن، عطا، عقدی که در آن ...


دختر

یونانی
آرتیمس/ārtimes/

منسوب به آرتمیس، گوینده ی راستی، ( = آرتِمیس ؟ )، ( آرتِمیس


دختر

یونانی
راوش/rāvaš/

مشتری، ( = زاوش و زواش ) به معنی مشتری، [این کلمه اصلاً یونانی می باشد و از « زوس »zeus ( خدای بزرگ ...


پسر، دختر

یونانی، فارسی
سلنا/selenā/

الهه ماه، خدای ماه، ( به مجاز ) ماه و دختر زیبارو، سولنا، مجازا ماه


دختر

یونانی، ترکی

کهکشانی
آتنایا/atenaya/

آتنا، مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان


دختر

یونانی
آتهینا/athina/

باهوش و خردمند


دختر

یونانی
آرامیس/aramis/

آرامش، راحتی


دختر

یونانی
آرتامیس/ārtāmis/

آرتمیس، نام یکی از الهه های یونانی، ( = آرتِمیس )


دختر

یونانی
آرتیمیس

آرتمیس، در اساطیر یونان، خدای شکار و خواهر دوقلوی آپولون، همچنین نام شیرزنی که فرمانده نیروی دریایی ...


دختر

یونانی
ارغنون/arghanon/

نوعی ساز، نام سازی است


دختر

یونانی

هنری
الماس خاتون

الماس ( یونانی ) + خاتون ( فارسی ) بانوی مانند الماس


دختر

یونانی، فارسی
آماتیس/amatis/

نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی، نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار ...


دختر

یونانی

طبیعت
آنیس/anis/

انیسون، مقاومت و اعتراض


دختر

یونانی
اکسیر/eksir/

کیمیا، جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر می دهد و کامل تر سازد


دختر

عربی، یونانی

تاریخی و کهن
سیبل/Sibel/

نشانه، هدف، نام ربة النوع خاک


پسر، دختر

یونانی، فرانسوی
فانوس/fanos/

هر چراغی که جایی را روشن میکند


دختر

یونانی
الانا/elana/

روشنایی


دختر

یونانی
آنوهه/anohe/

چشمه پاک و زلال


دختر

یونانی
آنیا/ania/

بی نظیر، عشق مطلق


دختر

ترکی، کردی، فارسی، یونانی
اورنینا/urnina/

ربة النوع فراوانی نعمت


دختر

یونانی
اورینا/orina/

الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی، در اساطیر یونان


دختر

یونانی
ایساتیس

مقدس و فرخنده، نام شهر یزد در متون یونانی


دختر، پسر

یونانی
دامونا/dāmunā/

( مجاز ) زیبا و با طراوت چون دشت و صحرا، ( دامون = دشت و صحرا، الف ( اسم ساز ) ) ( به مجاز ) به معن ...


دختر

فارسی، یونانی
دنیرا/dunira/

الهه عشق


دختر

یونانی
دینارگیس/dinar gis/

دارای مویی به رنگ طلا، دینار ( یونانی ) + گیس ( فارسی )، نام زنی در منظومه ویس و رامین


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
راتینا/rātinā/

صمغی که از درخت جاری می شود، ( یونانی، ratino ) ( = راثینا = راتینج ) صمغی که از درخت جاری می شود


دختر

یونانی

طبیعت
رونیسا/ronisa/

درخشان و تابان


دختر

فارسی، یونانی
ریتا/rita/

مروارید


دختر

یونانی
ژانیتا/zhanita/

هدیه ای از سوی خدا


دختر

یونانی
سمارسیس

ساردین، سردین، نوعی ماهی شبیه به شاه ماهی


دختر، پسر

یونانی
سوفی/sufi/

حکیم


دختر

یونانی
سی سام

نام دختر مگابات


دختر

یونانی
لیرا/lyra/

آوای خوش موسیقی


دختر

یونانی
مایابانو/maya-bano/

الهه بهار و حاصلخیزی


دختر

یونانی
ملانیا/melaniya/

تاریک


دختر

یونانی
نلا/nella/

درخشان


دختر

یونانی
هلنسا/helensa/

مانند خورشید، هل ( فارسی ) + نسا ( عربی ) زنان معطر


دختر

فارسی، یونانی، عربی
هلیانا/helyana/

مانند خورشید


دختر

یونانی
هلیسا/helisa/

دختر خورشید


دختر

یونانی
هوتسا/hutsā/

آتوسا، ( = آتوسا )


دختر

یونانی
ارغون/'arqun/

مخفف ارغنون، نام نوعی ساز


پسر، دختر

یونانی
آسنات/asenat/

دختر یکتا پرست، نام همسر حضرت یوسف و دختر فوتی فارع کاهن شهر آون ( یکی از مناطق مصر ) بود


دختر

یونانی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
اطلسی/atlasi/

منسوب به اطلس، از جنس اطلس، ( اطلس، ی ( پسوند نسبت ) )، م اطلس، ( در گیاهی ) گیاهی است زینتی از تیر ...


دختر

فارسی، یونانی
اقاقی

اقاقیا، درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد


دختر

یونانی
اقاقیا/aqāqiyā/

درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد، ( معرب از یونانی ) ( در گیاهی ) درختی است از راسته ی ...


دختر

یونانی

طبیعت، گل
اقلیمیا/eghlimiya/

اقلیما، نام دختر آدم ( ع )


دختر

یونانی

مذهبی و قرآنی
الن/elen/

نور و روشنایی


دختر

یونانی
انیسون/anison/

آنیس، مقاومت و اعتراض


دختر

یونانی
ایریس/iris/

الهه رنگین کمان


دختر

یونانی
پاندورا/pandora/

در اسطوره های یونان، نخستین زن روی زمین، فرض شده است


دختر

یونانی
دنیس

نام یکی از پادشاهان یونان که افلاطون مدتی در دربار او بود


دختر، پسر

یونانی
دوریس/doris/

دختر اقیانوس


دختر

یونانی
ریما/rima/

آهو، نام حیوانی است


دختر

عربی، یونانی
زئوس

آسمان، در دین یونان، خدای خدایان و نام پدر آپولون، آرتمیس، و آتنه


دختر، پسر

یونانی
ساردین

سمارسیس، سردین، نوعی ماهی شبیه به شاه ماهی


دختر، پسر

یونانی، فرانسوی
ساشا/sasha/

مدافع و محافظ مردان، ریشه اصلی نام ساشا یونانی است اما در زبانهای روسی و فرانسه و انگلیسی بکاربرده ...


دختر، پسر

یونانی
سردین

سمارسیس، ساردین، نوعی ماهی شبیه به شاه ماهی


دختر، پسر

فرانسوی، یونانی



انتخاب اسم با حرف

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر