اسم عربی - صفحه 19
ترکیب دو اسم عطیه و زهرا ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، عطیه و زهرا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ملیح سا
دوست داشتنی و مورد پسند، ( ملیح، سا ( پسوند شباهت ) )، همچون ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با ...
دختر
فارسی، عربی باقیه
مونث باقی، باقیات و صالحات، ( مؤنث باقی )، عمل صالح، آن که یا آنچه وجود دارد، موجود، پاینده، پایدار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی میلانا
منسوب به میلان، میل، خواهش، آرزو، ( عربی ـ فارسی ) ( میلان، ا ( پسوند نسبت ) )، مونث میلان
دختر
فارسی، عربی عسل ناز
شیرین و زیبا، عسل زیبا و قشنگ، ( به مجاز ) ویژگی دختری که شیرین و قشنگ و زیباست
دختر
فارسی، عربی عصام الدین
بندِ دین، موجب شرافت دین، ( اَعلام ) لقب برخی از اشخاص در تاریخ
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی یاس فاطمه
ترکیب دو اسم یاس و فاطمه ( گلی خوشبو و رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، یاس و فاطمه
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علیمه
مونث علیم، دانا، آگاه، ( مؤنث علیم )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی راسم
آب روان، ( صفت از رسم ) رسم کننده، نقش کننده
پسر
عربی احمد یاسین
ترکیب دو اسم احمد و یاسین ( ستوده تر و نام سی و ششمین سوره قرآن مجید )، از نام های مرکب، ا احمد و ی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ثوبان
بازگشتن پس از رفته بودن، ( اَعلام ) ) نام دو تن از صحابه، ) نام ابن ابراهیم، ابوالفیض شیخ ذوالنون م ...
پسر
عربی نهله
جرعه، سیراب
دختر
عربی خزر
زیبا و با طراوت مثل دریا، ( اَعلام ) ) قومی که در سواحل غربی دریای خزر می زیستند و امروزه از میان ر ...
دختر
ترکی، فارسی، عربی
تاریخی و کهن، طبیعت کوثرالزهرا
ترکیب دو اسم کوثر و زهرا ( بخشنده و نیکو )، از نام های مرکب، ( کوثر و زهرا
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی بیدا
صحرا، بیابان
دختر
عربی
طبیعت امیررسول
ترکیب دو اسم امیر و رسول ( فرمانروا و پیغمیر )، از نام های مرکب، ی امیر و رسول
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی منیرالدین
سبب روشنی دین و آئین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سریر
تخت پادشاهی، اورنگ، تخت، مسند
دختر
عربی منصف
دارای انصاف، با انصاف، عادل
پسر
عربی واسع
از نام ها و صفات خداوند، ( در قدیم ) وسیع، گشاده، فراخ
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی اهدا
هدیه دادن، دادن یا فرستادن چیزی به کسی به عنوان تحفه
دختر
عربی ثمیلا
سرمه کشیده، ثمیله
دختر
عربی مشاعل
مشعل ها، [مَشعَل = افروخته و فروزان]
دختر
عربی خطیب
سخن ران، آن که در سخنرانی مهارت دارد، آن که خطبهی نماز جمعه را میخواند، ( اعلام ) ) عبدالجواد خطیب ...
پسر
عربی صدف ناز
دختر زیبا و دارای ناز و کرشمه، ( صدف، ناز ) ( به مجاز ) دختر زیبا و دارای ناز و کرشمه
دختر
فارسی، عربی محمد علیم
ترکیب دو اسم محمد و علیم ( ستوده و دانا )، از نام های مرکب، ا محمّد و علیم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شبر
بخشش، خیر، نیکی
پسر
عربی منانه
ویژگی زن مال داری که به خاطر مالش با وی ازدواج می کنند و او بر شوهر منت می نهد
دختر
عربی مسرت
شادی، سرور، شادمانی
دختر
عربی قمرسیما
ترکیب دو اسم قمر و سیما ( ماه و چهره )، ویژگی آن که چهره اش مثل ماه می باشد، ( به مجاز ) زیبارو، آن ...
دختر
فارسی، عربی امیر عادل
ترکیب دو اسم امیر و عادل ( فرمانروا و دادگر )، از نام های مرکب، ی امیر و عادل
پسر
عربی افق
خطی که در محل تقاطع زمین و آسمان به نظر می رسد، ( در جغرافیا ) خطی که به نظر می رسد در محل تقاطع زم ...
دختر
عربی
طبیعت حسین مهدی
ترکیب دو اسم حسین و مهدی ( نیکو و هدایت شده )، از نام های مرکب، حسین و مهدی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی باهر
روشن، آشکار، درخشان، مشهور، هویدا، شاخص، ( اَعلام ) لقب عبدالله ابن علی ابن حسین ابن علی ابن ابی طا ...
پسر
عربی وداد
دوستی، محبت
پسر
عربی عمادحسین
ترکیب دو اسم عماد و حسین ( تکیه گاه و نیکو )، از نام های مرکب، عماد و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ملک زمان
مَلَک جهان، ( = مَلَک جهان )
دختر
عربی امیرمعین
ترکیب دو اسم امیر و معین ( فرمانروا و یاریگر )، از نام های مرکب، امیر و معین
پسر
عربی صامد
باصلابت، نیرومند، ثابت و پابرجا بر آنچه بر خود واجب دانسته یا بر آنچه تعهد کرده و پیمان بسته
پسر
عربی صایما
زن روزه دار
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرفرشاد
ترکیب دو اسم امیر و فرشاد ( فرمانروا و شادمان )، از نام های مرکب، امیر و فرشاد
پسر
فارسی، عربی معتمد
اعتماد کننده، مورد اعتماد، ( اَعلام ) لقب ابوالعباس احمد، خلیفه ی عباسی [، قمری] که در زمان او قدرت ...
پسر
عربی محمد شکور
ترکیب دو اسم محمد و شکور ( ستوده و بسیار شکر کننده )، از نام های مرکب، م محمّد و شکور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد شکیب
ترکیب دو اسم محمد و شکیب ( ستوده و بردباری )، از نام های مرکب، ا محمّد و شکیب
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی هاتفه
مونث هاتف، آوازدهنده، ( مؤنث هاتف )
دختر
عربی ارین
شادی، شادان شدن، به وجد آمدن، وجد آمدن، به فتح الف
دختر
عربی تیما
دشت، بیابان، دشت و بیابان
دختر، پسر
عربی
طبیعت ابالفضل
ابوالفضل، خداوند هنر، صاحب فضل، لغت برادر امام حسین و قهرمان و علمدار قافله کربلا، ایشان به سلطان ا ...
پسر
عربی ابرارها
نام سوره ای در قرآن کریم، نام پسران، پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملق ...
پسر
عربی، حبشی
مذهبی و قرآنی ابراهیم طاها
ترکیب دو اسم ابراهیم و طاها ( پدر مهربان و نام پیامبر )، از نام های مرکب ابراهیم و طاها ( طه )
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی ابوالعلا
پدر علا کنیه پرستو
پسر
عربی احدرضا
ترکیب دو اسم احد و رضا ( یکتا و خشنود )، از نام های مرکب، ا احد و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی احصا
شمردن، شمارش، آمارگیری، سرشماری
دختر
عربی احمدصادق
ترکیب دو اسم احمد و صادق ( پسندیده تر و راستگو )، از نام های مرکب، احمد و صادق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی احمدهادی
ترکیب دو اسم احمد و هادی ( پسندیده تر و راهنما )، از نام های مرکب، احمد و هادی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ادیب الدین
سخن دان، سخن دان و سخن شناس در دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ادیم
چرم، پوست دباغی شده، پوست
پسر
عربی آریان رضا
ترکیب دو اسم آریان و رضا ( آریایی و خشنود )، از نام های مرکب، ا آریان و رضا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی اشرف الدین
شریف تر در دین
پسر
عربی اعتبارعلی
آن که ارزش و اعتبار از علی ( ع ) یافته است
پسر
عربی اعتصام
متوسل گردیدن، پناهنده شدن، خویشتن را از گناه بازداشتن، معصوم بودن، معصومیت، بازماندن از گناه به لطف ...
پسر
عربی آقامیر
آقا ( مغولی ) + میر ( ازعربی ) سلطان بزرگ، امیر والامقام، نام روستایی در نزدیکی بیرجند
پسر
عربی، مغولی اقبال علی
آن که بخت و اقبال از علی ( ع ) یافته است
پسر
عربی التیام
صلح و آشتی، به هم آوردن، سر به هم آوردن، پیوسته شدن، سازواری میان دو چیز
دختر
عربی الله نظر
کسی که نظرکرده خداست
دختر
فارسی، عربی الهه ناز
الهه ی زیبا و قشنگ، ( الهه، ناز= زیبا و قشنگ )، ( به مجاز ) زیباروی قشنگ
دختر
فارسی، عربی آمنا
امین شده، صورت دیگر آمنه، زن ایمان آورنده
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی امید محمد
ترکیب دو اسم امید و محمد ( آرزو و ستوده )، از نام های مرکب، ی امید و محمد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیدحسین
ترکیب دو اسم امید و حسین ( آرزو و نیکو )، از نام های مرکب، ی امید و حسین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیدمهدی
ترکیب دو اسم امید و مهدی ( آرزو و هدایت شده )، از نام های مرکب، ی امید و مهدی
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیر اسحاق
ترکیب دو اسم امیر و اسحاق ( فرمانروا و خندان )
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیر داوود
ترکیب دو اسم امیر و داوود ( پادشاه و محبوب )
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیر فراز
ترکیب دو اسم امیر و فراز ( فرمانروا و اوج )، ( به مجاز ) امیر بزرگ و والا مقام، پادشاه بلند مرتبه
پسر
فارسی، عربی امیر هانی
ترکیب دو اسم امیر و هانی ( پادشاه و مسرور )
پسر
عربی امیراتابک
ترکیب دو اسم امیر و اتابک ( فرمانروا و پادشاه )، از نام های مرکب، ( امیر و اتابک
پسر
ترکی، عربی امیراردوان
ترکیب دو اسم امیر و اردوان ( فرمانروا و نگهبان درستکاران )، امیر و پادشاه نگهبان درستکاران
پسر
فارسی، عربی امیرارسام
ترکیب دو اسم امیر و ارسام ( فرمانروا و آرشام )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرسام
پسر
فارسی، عربی امیرارشا
ترکیب دو اسم امیر و ارشا ( فرمانروا و دلیرمرد )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشا
پسر
عربی امیرارشان
ترکیب دو اسم امیر و ارشان ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشان
پسر
فارسی، عربی امیرارشد
ترکیب دو اسم امیر و ارشد ( فرمانروا و بزرگتر )، امیر بزرگتر، پادشاه بزرگتر و رشیدتر
پسر
عربی امیرآرمن
امیر آریایی منش
پسر
فارسی، عربی امیرآرمین
ترکیب دو اسم امیر و آرمین ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و آرمین
پسر
فارسی، عربی امیرآریان
ترکیب دو اسم امیر و آریان ( فرمانروا و آزاده )، از نام های مرکب، ه امیر و آریان
پسر
فارسی، عربی امیراسعد
ترکیب دو اسم امیر و اسعد ( فرمانروا و نیک بخت )، خوشبخت ترین امیر، پادشاه بهروز، حاکم خوشبخت
پسر
عربی امیرافراز
ترکیب دو اسم امیر و افراز ( فرمانروا و افراشتن )، امیر بلند مرتبه، فرمانروای بلند پایه
پسر
فارسی، عربی امیرافشین
ترکیب دو اسم امیر و افشین ( فرمانروا و لقب تمامی پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ه امیر و اَفش ...
پسر
فارسی، عربی امیراقبال
ترکیب دو اسم امیر و اقبال ( فرمانروا و خوشبختی )، پادشاه نیکبخت، حاکم بهروز و خوشبحت، امیر دارای طا ...
پسر
عربی امیرالدین
پادشاه دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیراکبر
ترکیب دو اسم امیر و اکبر ( فرمانروا و بزرگتر )، از نام های مرکب، ه امیر و اکبر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرایوب
ترکیب دو اسم امیر و ایوب ( فرمانروا و بازگشت به سوی خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و ایّوب
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیرآیین
ترکیب دو اسم امیر و آیین ( فرمانروا و روش )، از نام های مرکب، ه امیر و آیین ( آئین )
پسر
فارسی، عربی امیرباربد
ترکیب دو اسم امیر و باربد ( فرمانروا و منزلت )، از نام های مرکب، ه امیر و باربد
پسر
فارسی، عربی امیرباقر
ترکیب دو اسم امیر و باقر ( فرمانروا و بسیار دانا )، از نام های مرکب، ه امیر و باقر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیربرنا
ترکیب دو اسم امیر و برنا ( فرمانروا و جوان )، امیر جوان، پادشاه جوان
پسر
فارسی، عربی امیربهامین
ترکیب دو اسم امیر و بهامین ( فرمانروا و فصل بهار )، از نام های مرکب، ( امیر و بَهامین
پسر
فارسی، عربی امیربهتاش
ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش
پسر
ترکی، فارسی، عربی امیربهراد
ترکیب دو اسم امیر و بهراد ( فرمانروا و جوانمرد نیکو )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهراد
پسر
فارسی، عربی امیربهنود
ترکیب دو اسم امیر و بهنود ( فرمانروا و پسر عزیز )، از نام های مرکب، ه امیر و بهنود
پسر
عربی امیرپدرام
ترکیب دو اسم امیر و پدرام ( فرمانروا و آراسته )، از نام های مرکب، ه امیر و پدرام
پسر
فارسی، عربی امیرتارخ
ترکیب دو اسم امیر و تارخ ( فرمانروا و نام پدر حضرت ابراهیم )، از نام های مرکب، ه امیر و تارخ
پسر
عربی، عبری