اسم طبیعت - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

ساینا/sāynā/

نام خاندانی از موبدان زرتشتی، ساکت و بی صدا، سیمرغ، دانا و باخرد، ) سایه ای که مشخص و قابل رؤیت باش ...


دختر

اوستایی، فارسی

پرنده، طبیعت
نهال/na (e) hāl/

کودک نورُسته، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است، ( در کشاورزی ) درخت یا درختچه ی نورس که ت ...


دختر

فارسی

طبیعت
شراره/šarāre/

درخشش، روشنی، جرقه، شرار، پاره ای از آتش که به هوای پرد، اخگر


دختر

عربی

طبیعت
ساحل/sāhel/

مرز بین آب و خشکی، کرانه، کنار دریا، ( عربی ) ( در جغرافیا ) زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رود ...


دختر

عربی

طبیعت
گل افروز/gol afruz/

زیبا، لطیف و با طراوت، ( گل، افروز ( جزء پسین ) = افروزنده ) ( به مجاز ) زیبا، مرکب از گل + افروز ( ...


دختر

فارسی

طبیعت
دریا/daryā/

توده ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، رود بزرگ، ( به مجاز ) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینه های گوناگ ...


دختر

فارسی

طبیعت
غزال/qazāl/

نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه، معشوقه ی زیبا، نوعی آهوی ظریف اندام با چشمان ...


دختر

عربی

طبیعت
گل پری/gol pari/

زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است، [گل، پری = ( به مجاز ) زیباروی و دارای اندام ظریف ...


دختر

فارسی

طبیعت
سلما/selmā/

صلح، آشتی، زن صلح طلب، نام درختی، زنِ صلح طلب، نام زنان عرب


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
گلنار/gol nār/

از نام های زنان در شاهنامه، گل درخت انار، گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
صنوبر/se(a)no(w)bar/

نام درختی همیشه سبز، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده ی بید با برگ های براق که در کنا ...


دختر

عربی، فارسی

طبیعت
آهو/āhu/

غزال، معشوق زیبا، چشم زیبا، تندرونده، غزاله، سریع العمل، جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو ب ...


دختر

فارسی

طبیعت
سانیا/sāniyā/

سایه روشن درون جنگل، سایه روشنِ جنگل، در گویش مازندران سایه روشن جنگل


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت
محمد ماهان/m.-māhān/

ترکیبی دو اسم محمد و ماهان ( ستوده و منسوب به ماه )، از نام های مرکب، محمّد و ماهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی
پردیس/pardis/

بهشت، باغ، بستان، ( در قدیم ) ( در ساختمان ) فضای سبز و گل کاری شده ی اطراف ساختمان، ( = فردوس )، ف ...


دختر

فارسی

طبیعت
سیاره/sayyāre/

ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به و ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
گلشن/golšan/

گلستان، گلزار، جدیقه، باغ، ( به مجاز ) خانه


دختر

فارسی

طبیعت
رضوانه/rezvāne/

منسوب به رضوان، بهشتی، خشنودی، ( رضوان، ه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو، مؤنث رضوان، بهشت


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
آرشیدا/āršidā/

خورشید آریایی، بانوی درخشان، ( آر، شید، الف اسم ساز )، آریائی درخشان، بانوی درخشان آریایی، بانوی آر ...


دختر

فارسی

طبیعت
سهند/sahand/

محکم، پابرجا، کوه آتش فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان شرقی میان تبریز و مراغه، که بلندترین قل ...


پسر

فارسی

طبیعت
شمس الدین/šamsoddin/

خورشید دین و آیین، آفتاب دین، ( اَعلام ) ) شمس الدین آلب ارغو: ( = آلب ارغوان ) ششمین اتابک [، قمری ...


پسر

عربی

طبیعت، کهکشانی
نیر/nayyer/

روشنایی بخش، تابنده، نورانی، روشن، منور، ( در قدیم ) ستاره، کوکب


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
روژینا/ružinā/

تابناک، روشنی بخش، صبح روشن، [روژ = روز، ین ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به روز، ( روژ ...


دختر

کردی، فارسی

طبیعت
غنچه/qonče/

گل ناشکفته، نوگل، ( در گیاهی ) گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگ ها و کاسبرگ هایش فشرده و جمع اند، ( د ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
لادن/lādan/

گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی به رنگ زرد، قرمز یا نارنجی، گیاه این گل که علفی یا پایا و رونده یا ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
ارغوان/arqavān/

گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا، ( در گیاهی ) درختی است زینتی از تیره ی پروانه واران با گلهایی به رنگ س ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آفتاب/āftāb/

نور خورشید، روشنایی، خورشید، شمس، ستاره ی نورانی ( از ثوابت ) مرکز منظومه شمسی که نور و حرارت زمین ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
روشنک/ro (w) šanak/

شاتل، روشن، ( اوستایی )، ( در گیاهی ) نام گیاهی است ( شاتل )، ( اَعلام ) در روایات ایرانی نام دختر ...


دختر

فارسی، اوستایی، یونانی

تاریخی و کهن، طبیعت
مهتا/mah tā/

مثل ماه، زیبا و درخشان، همانند ماه، چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ماهگونه، همتای ماه، زیبا و درخشان ...


دختر

فارسی

طبیعت
گلچهره/gol čehre/

گل رو، زیبا روی، ( به مجاز ) دارای چهره ای مانند گل، گل رخ، گلچهر، آن که چهره ای زیبا چون گل دارد، ...


دختر

فارسی

طبیعت
گلعذار/gol e (o) zār/

گل چهره، آنکه سیمایی چون گل دارد، زیباروی، ( = گل چهره )، گل ( فارسی ) + عذار ( عربی )


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
گلاویژ/gelāviž/

نام ستاره ای که در شب های تابستان نمایان می شود، ستاره سهیل، ( کردی، gilāvež ) نام ستاره ای که در ش ...


دختر

کردی

طبیعت، کهکشانی
سروه/sarve/

نسیم، باد ملایم، باد خنک، ایاز


دختر

کردی

طبیعت
رزا/rozā/

گل سرخ، گل رز، رز، نام لاتین گل رز


دختر

لاتین، فرانسوی

طبیعت، گل
طلیعه/taliee/

ظاهر شدن، پیشرو، سپیده، ( به مجاز )، طلایه، طلایه طلایه


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
کیهان/keyhān/

جهان، دنیا، مجموعه سیارات منظومه شمسی، گیهان، عالم، گیتی، مجموعه ی همه اشیا و پدیده های موجود در هس ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
نارین/nārin/

منسوب به نار، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نار، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجا ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
هاله/hāle/

حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه، ( در نجوم ) حلقه ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِ ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، کهکشانی
دنیز/deniz/

دریا، بحر


دختر

ترکی

طبیعت
سروگل/sarv gol/

( به مجاز ) زیبا، شاداب، خوش قامت، ( سرو = درخت سرو، گل ) ( به مجاز ) زیبا و با طراوت و شاداب، ( سر ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پونه/pune/

گیاهی معطر از خانواده نعناع که مصرف دارویی دارد، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آفاق/āfāq/

عالم، گیتی، جهان، کرانه های آسمان، جمع افق، اطراف، ( به مجاز ) عالم ظاهر، جهان ماده، ( در قدیم ) ( ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
شمامه/šam(m)āme/

رایحه و بوی خوش، ( به مجاز ) دوست داشتنی، گلوله ی خوشبو، دستنبو، ( به مجاز ) شخص یا چیز دوست داشتنی ...


دختر

عربی

طبیعت
سوما/sumā/

ماه، نور ماه، ( به مجاز ) زیبا، نهر آب، نهر آب و مجرای قنات، به علاوه نهر آب و مجرای قنات، در گویش ...


دختر، پسر

کردی، گیلکی، فارسی

طبیعت، کهکشانی
یاس/yās/

نام گلی زینتی و بسیار خوش بو با رنگ های زرد، سرخ، سفید و بنفش، گل منسوب به حضرت زهرا ( س )، ( در گی ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی
گلاب/golāb/

مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می آید، مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب حاصل می شو ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
زمرد/zomorrod/

نام سنگی قیمتی به رنگ سبز، ( در علوم زمین ) از سنگ های قیمتی و عموماً سبز رنگ


دختر

عربی، یونانی

طبیعت
مرال/merāl/

مارال، آهو، ( به مجاز ) زیبا، ( = مارال ) ‏


دختر

ترکی

طبیعت
آرنیکا/ārnikā/

آریایی نیک پندار، آریایی نیک خو، همیشه بهار کوهی، تنباکوی کوهی، ( در عربی ) دُخانُ الفُوج، خانِقُ ا ...


دختر

فارسی

طبیعت
رزیتا/rozitā/

رزا، گل رز کوچک، ( = رز و رزا )


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
سحرناز/nāz sahar/

زیبایی سپیده دم، ( به مجاز ) زیبا، سحر ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از سحر ( زمان قبل از سپیده دم ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
چنور/če(i)nur/

نام گیاهی خوش بو، گیاهی خوشبو شبیه به شوید، که در بعضی از مناطق کردستان میروید، گیاهی خوشبو


دختر، پسر

کردی، فارسی

طبیعت
ساریه/sāriye/

ابری که در شب آید، نام یکی از دختران امام موسی کاظم ( ع )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی، طبیعت
ضرغام/zarqām/

شیر درنده، ( به مجاز ) پهلوان، دلاور، ( به مجاز ) پهلوان دلاور، ( عربی، ضِرغام ) ( در قدیم ) شیر در ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، طبیعت
خجسته/xojaste/

مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار، فرخنده، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه نوا، کامروا، ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، گل، هنری
شیلان/šilān/

درخت عناب، مهمانی، سور، غذا، ( در قدیم ) ( در گیاهی ) ( = چیلان )، طعام، چیلان، عناب


دختر

فارسی، مغولی

تاریخی و کهن، طبیعت
ایاز/ayāz/

باد خنک، نسیم، هوای خنک متحرک، نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی


پسر

ترکی، گیلکی

طبیعت
شاهو/šāhu/

آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است، مروارید شاهوار و نفیس، کوتاه شده ی شاهوار، ( اعلام ) نام کوهی در ...


پسر

فارسی

طبیعت
نورسته/no (w) roste/

تازه روییده، ( به مجاز ) جوان، تازه بالغ شده


دختر

فارسی

طبیعت
حنا/hanā/

گیاهی درختی که در مناطق گرمسیری می روید و گل های سفید و معطر دارد، گیاهی درختی که گل های سفید و معط ...


دختر

عربی

طبیعت
روزیتا/ruzitā/

رزیتا، گل رز کوچک، ( = رزیتا )


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
درنا/dornā/

نام یکی از صورت های فلکی، نام نوعی پرنده، پرنده ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کلنگ، کُلنگ، پرنده ...


دختر

ترکی

پرنده، طبیعت، کهکشانی
مایسا/māysā/

نام گیاهی کوچک و یک ساله که بسیار ظریف است


دختر

ترکی

طبیعت
سلوا/selvā/

مریم گلی، مایه تسلی و آرامش، عسل، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، خودرو یا زینتی از خانواده نعنا، هر چیز ک ...


دختر

عربی

طبیعت
راویه/rāviye/

نقل کننده خبر و سخن از کسی، خبرگزار، چارپایی که مشک آب را بر آن حمل کنند، ( در قدیم ) بسیار روایت ک ...


دختر

عربی

طبیعت
آیسو/āysu/

آب و ماه، ( به مجاز ) زیبارو، با طراوت و درخشنده، ( ترکی ) ( آی = ماه، سو = آب )، ماه و آب، ( ترکی ...


دختر

ترکی

طبیعت، کهکشانی
مهسان/mahsān/

مانند ماه، زیبارو، ماهسان، ( مه = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، مهسا، ( مه = ماه + سان ( پسوند شباهت ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
بهارک/bahārak/

مانند بهار، ( مجاز ) زیبا و باطراوت، [بهار، ک ( اَک ) /، ak/ ( پسوند شباهت ) ]، به معنای مانند بهار ...


دختر

فارسی

طبیعت
شمسه/šamse/

بت و صنم، نقش و نگار، خورشید، نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاشی کاری و مانند آن ...


دختر

عربی

طبیعت، کهکشانی
گلشاد/gol šād/

گل شاد و خندان، شادان مثل گل، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، گل خندان و شاداب، آن که با دیدن گل شاد ا ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سعد/saed/

مبارک، خجسته، خوش یمن، خوشبختی، سعادت، خوش یمنی، ( اَعلام ) ) سعدابن ابوبکر: [قرن هجری] اتابک فارسی ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
لاله زار/l.-zār/

زمینی که در آن لاله ی فراوان روییده باشد، ( به مجاز ) چهره ی سرخ و لطیف، زمینی که در آن لاله فراوان ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پرگل/por gol/

دارای گل های بسیار، ( به فتح پ ) هر یک از گلبرگهای گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل
زیتون/za (e) ytun/

درختی که میوه و برگ آن مصرف دارویی دارد، از واژه های قرآنی، ( در گیاهی )، میوه ی بیضی شکل سفت و گوش ...


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
گلسا/golsā/

مانند گل، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، سا ( پسوند شباهت ) )، چون گل، ( گل + سا ( پسوند شباهت ) ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
ماهناز/m.-nāz/

ناز و زیبا مانند ماه، ماه روی زیبا، ( ماه، ناز = قشنگ، زیبا ) ماهروی زیبا


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهور2/māhvar/

دارای ویژگی و صفت ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، وَر ( پسوند دارندگی ) )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
رز/roz/

گلی از خانواده گل سرخ دارای گل های رنگارنگ، ( فرانسوی، rose ) ( در گیاهی ) گلی از خانواده گل سرخ دا ...


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
اطلس/atlas/

( در نجوم ) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا، ( معرب از یونا ...


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، کهکشانی
گلپسند/gol pasand/

مورد توجه و پسند مانند گل، ( به مجاز ) زیباروی مورد پسند، ( گل، پسند = جزء پسین بعضی از کلمه های مر ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
کانی/kāni/

معدنی، استخراج شده از معدن، ( به مجاز ) دارای ارزش و قیمت، ( کان، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کان، ...


دختر

فارسی، کردی

طبیعت
مهرافروز/mehr afruz/

ترکیب دو اسم مهر و افروز ( روشن کننده و مهربانی )، افروزنده ی مهر و محبت، افروزنده ی مهربانی، ( به ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
طنین/tanin/

انعکاس صوت، پژواک، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ است، خوش آهنگی، حالتی از صدا که دارای تأثیر و ...


دختر

عربی

طبیعت
ماهور/māhvar/

تپه های به هم پیوسته ی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در علوم زمین ) هریک از برآ ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، گل، هنری
سروین/sarvin/

روسری، چارقد، مانند سرو، ( در قدیم ) شبیه سَرو، ( در کردی ) روسری و چارقد، شبیه سرو


دختر

کردی، فارسی

طبیعت
صباح/sabāh/

بامداد، سپیده دم، روز، صبح در مقابلِ مَسا، صبح‎ ‎‏، نام دعائی منسوب به علی ( ع )


دختر، پسر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
مه گل/mah gol/

گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل، کهکشانی
پروین دخت/p.-dokht/

دختری که صاحب چهره ای مانند پروین است، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
سلمی/salmi/

نام گیاهی، ( به مجاز ) معشوق، ( در گیاهی ) نام گیاهی است، ( اَعلام ) زنی معشوقه در عرب و ( به مجاز ...


دختر

عربی

طبیعت
آترینا/ātarinā/

منسوب به آترین، آتش، آتشین، ( به مجاز ) زیبارو، ( آتَرین، ا ( پسوند نسبت ) )، زیبا و محبوب همگان، آ ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
گل خندان/gol khandān/

گل خندان، گل شکفته، ( = گلخند )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
ساهره/sāhere/

روی زمین، چشمه روان، زمین روز رستاخیز، ماه، زمین یا روی زمین، زمینی که حق سبحانه در روز قیامت آن را ...


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
آکام/ākām/

سرزمین فراز، زمین های بلند، تپه، نتیجه، امید، ( عربی )، سرزمین بلند، تپه ها، ثمره، سود، فایده


پسر

کردی، فارسی

طبیعت
سیمین دخت/s.-dokht/

دختری که مانند نقره سفید و درخشان است، ( به مجاز ) زیبارو، ( سیمین، دخت = دختر )


دختر

فارسی

طبیعت
مرجانه/marjān(a)e/

مروارید کوچک، ( عربی، مرجانة )، مروارید خرد، یک دانه مروارید خرد، واحد مرجان به معنی یک دانه مرجان، ...


دختر

عربی، سریانی

طبیعت
مها/mehā/

بزرگ، یاقوت کبود، ( به مجاز ) زیبارو، بزرگتر، [چنانچه این کلمه مَها /mahā/ تلفظ شود منسوب به ماه اس ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
البرز/alburz/

کوه بلند و بزرگ، نام رشته کوهی در شمال ایران، نام پهلوانی افسانه ای، ( پهلوی )، کوه بلند، کوه بزرگ، ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن، طبیعت
زرینه/zarrine/

زرین، از جنس زر، به رنگ زر، طلایی، زیبا و آراسته، ( = زرین )، نام رودی که از کوههای کردستان سرچشمه ...


دختر

فارسی

طبیعت
پانیسا/pānisā/

مانند آب، ( مجاز ) زیبا و با طراوت، ( پانی = آب، سا ( پسوند شباهت ) )، همانند آب، زیبا مانند آب، مر ...


دختر

فارسی، هندی

طبیعت
مهر آسا/mehr āsā/

مانند خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( مهر، آسا ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشید، ( مهر + آسا ( پسوند شبا ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر طبیعتاسم دختر طبیعت