اسم با حرف غ
ترکیب دو اسم غلام و رضا ( فرمان بردار و خشنود )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، رضا]، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غلامحسین
ترکیب دو اسم غلام و حسین ( فرمان بردار و زیبا )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، حسین]، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غزل
نوعی شعر، شعر عاشقانه، عشق ورزی، هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا با سازها خوانده می شود، ( در موسیق ...
دختر
عربی
طبیعت، هنری غلام حسن
ترکیب دو اسم غلام و حسن ( ارادتمند و نیکو )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، حسن]، اراد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غلام عباس
بنده حضرت ابوالفضل عباس ( ع )، غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، عباس]، ارادتمند و فرمان ب ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غزاله
نام نوعی آهو، ( به مجاز ) آفتاب، چشمه ی آفتاب، زیبارو، ( در قدیم ) نوعی آهو بره ی ماده، ( اَعلام ) ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی غفار
آمرزنده و بخشاینده، از نامهای خداوند، آمرزنده و بخشاینده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام های خدا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غزال
نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه، معشوقه ی زیبا، نوعی آهوی ظریف اندام با چشمان ...
دختر
عربی
طبیعت غفور
بخشاینده و آمرزنده گناهان، از نامهای خداوند، بخشاینده و آمرزنده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غنچه
گل ناشکفته، نوگل، ( در گیاهی ) گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگ ها و کاسبرگ هایش فشرده و جمع اند، ( د ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل غلام محمد
ترکیب دو اسم غلام و محمد ( ارادتمند و ستوده )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، محمّد]، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غدیر
آبگیر، تالاب، آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیه ی جحفه، روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غنی
ثروتمند، بی نیاز، آن که از کمک و هم کاری دیگران بینیاز است، از صفات و نامهای خداوند، ( در فلسفهی قد ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غانم
غنیمت گرفته و بهره مند
پسر
عربی غالب
غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز، مسلط، چیره، ( اَعلام ) ) نام هشتمین جدّ پیامبر اسلام ( ص ) ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غدیره
گیسوی بافته شده، گیسوی بافته و آویخته، قسمتی از گیاه
دختر
عربی
طبیعت غیاث
فریادرس، از نامهای خداوند، فریادخواهی، از صفات و نام های خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غیاث الدین
پناه دین، پناه دین و آیین، ( اَعلام ) ) لقب دو تن از امیران آل کرت، غیاث الدین اول: [، قمری] امیر چ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غفران
بخشایش و آمرزشِ گناهان، آمرزیدن، آمرزش
پسر
عربی غلی
جوشیدن، غلی
پسر
عربی غباد
قباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر
پسر
فارسی غزل ناز
شعر عاشقانه زیبا، غزل ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از غزل ( شعرعاشقانه ) + ناز ( زیبا )
دختر
فارسی، عربی غازی
جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی
پسر
عربی غزوه
جنگی که مسلمانان با کافران می کردند و پیامبر در آن شرکت میکرد، ( در قدیم ) جنگی که مسلمانان با کافر ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن غضنفر
شیر بیشه
پسر
عربی غلام
پسر بچه، شاگرد، بنده، کودک، پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی، ارادتمند و فرمانبردار، به صورت پیشوند ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی غمزه
کرشمه، ناز، حرکت چشم و ابرو برای برانگیختن توجه دیگری
دختر
عربی غنج
کرشمه، ناز
دختر
عربی غوغا
صدای بلند، بانگ و فریاد
دختر
عربی غاتفر
از شخصیتهای تاریخی شاهنامه، نام پادشاه هیتال در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی، نیز نام شهری در آسیای ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن غاثر
معرب از عبری، نام پسر ارم نوه نوح ( ع )
پسر
عبری غازان
قازان، پادشاه مغولی ایران
پسر
مغولی غانیه
زن جوان پاکدامن، ( مؤنث غانی )، زنی که به سبب زیبایی خویش بی نیاز از زیور باشد، زن جوان پاکدامن در ...
دختر
عربی غروی
اهل نجف
پسر
عربی غلامعلی
( عربی ) ] غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار + علی[، ارادتمند و فرمان بردار علی ] منظور اما ...
پسر
فارسی