اسم با حرف ب - صفحه 5

برهمن

بلوط ( نگارش کردی

گذر آب یا باد ( نگارش کردی

پیک، چاپار، نامه بر، ( معرب از لاتین veredus ؟ )، ( در قدیم ) اسگدار، ( در احکام شرع ) بزرگترین و ی ...

خوشحال، شادمان و خندان، خندان چهر، گشاده روی، شادمان، مسرور، خرم و خوشحال

باقی بودن، ماندگار بودن، پایداری، پایندگی، ( در عرفان ) عبارت است از بدایت سیر فی الله، چه سیر الی ...

درخشندگی، روشنی، قیمت، ارزش، ( در عربی ) درخشندگی و روشنی، ( به مجاز ) فر و شکوه، ( اَعلام ) بهاء ز ...

دیندار بهین، ( اَعلام ) عنوانی برای پارسایان ایران باستان ( زرتشتیان )، پیرو آیین زرتشتی

بهرمان، نوعی از یاقوت سرخ، ( = بَهرَمان )

محل عبور در رودخانه ( نگارش کردی

بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی

با جرأت ( نگارش کردی

تنها و بدون حامی ( نگارش کردی

کسی که در خواب نباشد، ( مجاز ) آگاه و هوشیار، ویژگی آن که در خواب نیست، ( به مجاز ) آگاه، هوشیار، آ ...

دل داده، عاشق، بی صبر و قرار، ( اَعلام ) ) ابوالمعالی میرزا عبدالقادر ابن عبدالخالق شاعر پارسی گوی ...

کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند ( نگارش کردی

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی سپاه بهرام چوبین سردار ساسانی

منسوب به پارس، ایرانی، ( = فارسین، پارسین )، ( اعلام ) ( فارسینج، فارسین ) نام روستایی در شهرستان ه ...

نام نوعی درختچه، در اصطلاح مردم فارس، درختچه

ای خدا

صلح

کسی که ‏باز را برای شکار تربیت می‏کند ( نگارش کردی

نام یکی از سرداران ایرانی در زمان اردشیر پادشاه هخامنشی

از امرای سلطان مسعود غزنوی

بلند مرتبه، دارای نام و اصیل

با ایمان، مومن، مۆمن، نام عارفی مشهور کرد زبان «بایزید بسطامی»، نام شهری درکردستان ( نگارش کردی

مردمک چشم

سریع ( نگارش کردی

دوست صمیمی، نام یکی از قبایل کرد، نام کوهی در کردستان، نام منطقةای در کردستان ( نگارش کردی

نام گیاهی خوشبو است کة مصرف طبی دارد ( نگارش کردی

ابراهیم

ابراهیم

مرد مغرور، بردیس، به فتح ب و ت

مرد مغرور

فریبرز

خورشید باشکوه، مرکب از برز ( نیرومند، باشکوه ) + مهر ( خورشید )، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر قارن ...

ترکیب دو اسم برزین و مهر ( آتش و محبت )، به معنی مهر بزرگوار، ( اعلام ) ) نام یکی از سه آتشکده ی عص ...

امت

برمایه

برانوش

پیش بند ( نگارش کردی

محترم ( نگارش کردی

نام پسر زریر برادر گشتاسپ، این نام در اوستا «بَستَوَری» یا «بَستَوَئیری» به معنی «جوشن بسته» آمده ا ...

رختخواب، نام یکی از بزرگان دورة سکایی ( نگارش کردی

نام دایی خسرو پرویز پادشاه ساسانی

از ته دل ( نگارش کردی

گشتاسپ

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از پهلوانان افراسیاب، پلاشان، همزمان با کیخسرو پادشاه کیانی

دامنةکوةکه ‏رو به ‏دشت است ( نگارش کردی

بنیامین، فرزند پسر دست راست، نام فرزند حضرت یعقوب و برادر حضرت یوسف

بلندی روی کوه ( نگارش کردی

پیشامد خوب، بهترین بهار، بهترین پیشامد

فرزند نیک

نام پسر وشمگیر و یکی از فرمانروایان آل زیار در طبرستان، ( اَعلام ) پسر بزرگ وشمگیرِ زیاری از حکام ط ...

خوش آسودن، از نامهای زمان ساسانیان