اسم - صفحه 77

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

فردان/fardan/

یکتا، یگانه


پسر

عربی
فردید/fardid/

بلند نظر، زیبانگر، [ ( فر = شکوه و جلال، دید = ( به مجاز ) نگرش، نظر ) ] ( به مجاز ) بلند نظر، بزرگ ...


پسر

فارسی
فردیس چهر/f.-čehr/

بهشتی رو، ( فردیس، چهر = چهره )، آن که چهره اش بهشتی است


دختر

فارسی
فردیس مهر/f.-mehr/

زیبارو، خورشیدِ بهشتی، آفتابی از بهشت


دختر

فارسی
فرزان دخت/f.-dokht/

دختر فرزانه و دانا، ( فروزان، دخت = دختر )، دختر فرزانه و خردمند، دختر عاقل و حکیم


دختر

فارسی
فرزان مهر/f.-mehr/

آفتاب فرزانگی و عاقلی، خورشید دانش و خردمندی


پسر

فارسی
فرزانفر/farzānfar/

فر و شکوه خردمندی و عاقلی، شکوه و عظمت دانش و دانایی


پسر

فارسی
فرزدق/farzdaq/

ریزه ی نان، پاره های خمیر، گرده ی نان که در تنور افتد، ( اَعلام ) لقب ابوفراس همام ابن غالب ابن صعص ...


پسر

عربی
فرزن/farzan/

نام روستایی در نزدیکی هرات


پسر

فارسی
ظهیرالدین/zahiroddin/

یار و یاور دین، پشتیبان دین، پشتیبانِ کیش و آئین، ( اَعلام ) ) ظهیرالدین سمرقندی: [حدود هجری] شاعر ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ظهیره/zahire/

مؤنث ظهیر، پشتیبان، یاور، ظهیرالدین


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عاتکه/ateke/

زن خوشبو، نام دختر عبدالمطلب، جد پیامبر ( ص )


دختر

عربی
عاد/ad/

نام قومی که هود ( ع ) به پیامبری آنان برگزیده شد


پسر

عبری
عادیات/adiyat/

نام سوره ای در قرآن کریم


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عارف پاشا

عارف ( عربی ) + پاشا ( فارسی )، پادشاه دانا و آگاه


پسر

عربی، فارسی
عارف حسین/ā.-hoseyn/

ترکیب دو اسم عارف و حسین ( دانا و نیکو )، از نام های مرکب، ( عارف و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عاشق

دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی


پسر

عربی
عاطی/ati/

بخشنده


پسر

عربی
عالم تاج

عالم ( عربی ) + تاج ( فارسی ) آن که چون تاجی بر سر عالم می درخشد


دختر

عربی، فارسی
عامره/amereh/

مؤنث عامر، آباد کننده


دختر

عربی
عاموس/amos/

یار، نام شبانی که به نبوت رسید


پسر

عبری
عباس مهدی/a.-mahdi/

ترکیب دو اسم عباس و مهدی ( بسیار شجاع و هدایت شده )، از نام های مرکب، عباس و مهدی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالامین/abdol-amin/

بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالجواد

بنده پروردگار که بخشنده است


پسر

عربی
عبدالحسن/abd-ol-hasan/

بنده حسن


پسر

عربی
عبدالحکیم/abdolhakim/

بنده خدای دانا


پسر

عربی
عبدالخالق/abdol-khalegh/

بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالرحمن

بنده پروردگار بخشاینده، نام نویسنده و شاعر نامدار قرن نهم، عبدالرحمن جامی


پسر

عربی
عبدالرسول/abd-ol-rasol/

بنده پیامبر


پسر

عربی
عبدالرفیع

بنده پروردگار بلندمرتبه


پسر

عربی
عبدالزهرا/abd-oz-zahra/

پیرو حضرت زهرا ( س )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالستار

بنده پروردگار عیب پوشاننده


پسر

عربی
صبیر/sobeyr/

شکیبا


پسر

عربی
صحاح/sahāh/

تندرستی


دختر

عربی
صحتیار/se(a)hat yār/

دارای تندرستی و سلامتی، ( صحت، یار ( پسوند دارندگی ) )، تندرست و سلامت، درست بودن و درستی


پسر

فارسی، عربی
صحو/sahv/

حالت هوشیاری سالک پس از بی خودی


دختر

عربی
صدا

انعکاس صوت، پژواک


دختر

عربی
غازان

قازان، پادشاه مغولی ایران


پسر

مغولی
غازی

جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی


پسر

عربی
غانیه/qāniye/

زن جوان پاکدامن، ( مؤنث غانی )، زنی که به سبب زیبایی خویش بی نیاز از زیور باشد، زن جوان پاکدامن در ...


دختر

عربی
غباد

قباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر


پسر

فارسی
غروی/qaravi/

اهل نجف


پسر

عربی
غزل ناز/ghazal naz/

شعر عاشقانه زیبا، غزل ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از غزل ( شعرعاشقانه ) + ناز ( زیبا )


دختر

فارسی، عربی
غزوه/qazve/

جنگی که مسلمانان با کافران می کردند و پیامبر در آن شرکت میکرد، ( در قدیم ) جنگی که مسلمانان با کافر ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن
غضنفر

شیر بیشه


پسر

عربی
غفران/qofrān/

بخشایش و آمرزشِ گناهان، آمرزیدن، آمرزش


پسر

عربی
غلام/qolām/

پسر بچه، شاگرد، بنده، کودک، پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی، ارادتمند و فرمانبردار، به صورت پیشوند ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
غلامعلی/qolām ali/

( عربی ) ] غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار + علی[، ارادتمند و فرمان بردار علی ] منظور اما ...


پسر

فارسی
غلی/qoli/

جوشیدن، غلی


پسر

عربی
غمزه/ghamze/

کرشمه، ناز، حرکت چشم و ابرو برای برانگیختن توجه دیگری


دختر

عربی
غنج/ghanj/

کرشمه، ناز


دختر

عربی
غوغا/ghogha/

صدای بلند، بانگ و فریاد


دختر

عربی
فؤاد/fo’ād/

( عربی ) ( در قدیم ) دل، قلب


پسر

عربی
فائحه

فایحه


دختر

عربی
فائض/faez/

فیض دهنده، فایض


پسر

عربی
فائضه

فایضه


دختر

عربی
فاتک/fatek/

نام پدر مانی در زمان شاپور اول پادشاه ساسانی، معرب از پهلوی


پسر

پهلوی، اوستایی

تاریخی و کهن
فاتیما/fatima/

فاطیما، نام شهری در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است


دختر

عربی
فادی/fādi/

نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند، لقب حضرب عیسی ( ع )، ( اعلام ) لقب حضرب عیسی ( ع ) ن ...


پسر

عربی
فارا/fara/

نام کوهی در مغرب فلات ایران


دختر

فارسی
فاراب/fārāb/

زراعت آبی در مقابل دیم، ( در قدیم ) ( = پاراب )، ( اَعلام ) ) نام شهری بوده در ساحل غربی سیحون و آن ...


پسر

فارسی
فارد/fared/

یگانه، تنها، تک


پسر

عربی
فارص/fares/

نام پسر یهودا و نواده یعقوب است


پسر

عربی
فارمیس/farmis/

نام دختر کورش و همسر داریوش اول


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
فارناس/farnas/

نام پادشاه کاپادوکیه


پسر

فارسی
فارناسس/farnases/

نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فارناک/farnak/

نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی، فارناس


پسر

فارسی
فاریا/farya/

سرچشمه زندگی


دختر

ترکی
فاریاب/fāryāb/

فاراب، نام شهری در استان کرمان، ( در قدیم ) پاریاب، ( اَعلام ) ) نام شهری در شهرستان کهنوج، در استا ...


پسر

فارسی
فاسیروس/fasiros/

نام دختر اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
فاطر/fāter/

آفریننده، خالق، از نامهای خداوند، نام سوره ای در قرآن کریم، از صفات و نام های خداوند، ( اَعلام ) سو ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شارایل/sharayl/

خدای پادشاه


پسر

عربی، آشوری
شارلا/sharla/

آبشار


پسر

ترکی

طبیعت
شارلوت/sharlut/

آزاد


دختر

لاتین
شارمینا/sharmina/

خجسته، فرخنده، مرکب از شارمین ( سنسکریت ) + الف تانیث ( فارسی )


دختر

فارسی، سانسکریت
شارن/sharen/

نم نم باران


نامشخص

مازندرانی
شارو/sharo/

بازمانده یا پنهان


پسر

کردی

پرنده
شاروسین/sharosin/

پادشاه مقدس


پسر

فارسی، آشوری
شارون/sharon/

دشت و صحرا


دختر

عبری

طبیعت
شارونا/sharuna/

سرزمین پربار و حاصلخیز


پسر، دختر

فارسی، آشوری
شارویه

شیرویه


پسر

فارسی
شارک

سار ( پرنده )


دختر

فارسی
شاریا/shariya/

پادشاه آریایی


پسر

لاتین
شازیه/shazie/

کمیاب، نادر، بی نظیر


دختر

فارسی
شاسپرم/shasparam/

ریحان


دختر

فارسی
شاعی

شیعی


پسر

عربی
شافی/shafi/

شفا دهنده، نجات دهنده


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شالیار/šālyār/

همدم شاه، شهریار، ( اعلام ) ( = پیر شهریار، پیر شالیار ) نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم ب ...


پسر

کردی
شالیز/šāliz/

مزرعه ی برنج، پالیز


دختر

گیلکی

طبیعت
شالیزار

برنجزار


دختر

گیلکی
شالیزه/šālize/

شالیز، مزرعه برنج، ( = شالیز )


دختر

گیلکی

طبیعت
شامان/šāmān/

اندازه و پیمانه، ( اَعلام ) نام دهی در شهرستان دامغان، نام دهی در شهر دامغان


دختر

هندی
شامل

حاوی، دارنده، کامل، فراگیرنده، نام یکی از رهبران مذهبی و سران عشایر قفقاز


پسر

عربی
شامیرام/shamiram/

نامش بلند باد


دختر

فارسی، آشوری
شان/šān/

شأن، مقام و مرتبه، درجه، ( = شأن )، ارزش، اعتبار، شکوه، جلال و عظمت، ( در قدیم ) کار مهم، رسم، قاعد ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شانار/shanar/

دختر زیبارو


دختر

ترکی
شاناز/shanaz/

شاهزاده خانمی از آل بویه


دختر

گیلکی

تاریخی و کهن
شانال/shanal/

نامدار


پسر

ترکی
شاندیز/šāndiz/

شکوهمند و دارای عظمت و جلال، [شان ( عربی ) = شأن = شکوه، جلال و عظمت، دیز = دیس ( پسوند شباهت ) ]، ...


دختر، پسر

فارسی، عربی
شانو

نمایش، خودنمایی، نشان دادن، تئاتر خیابانی


دختر

فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم