اسم - صفحه 75

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

شغاد/shaghad/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زال و برادر رستم پهلوان شاهنامه که رستم را با حیله و نیرنگ به قتل رساند


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شفاعت/še(a)fāat/

پایمردی، وساطت، خواهش کردن از کسی برای عفو وبخشش گناه دیگری، ( در ادیان ) اعتقادی در تشیع که بر مبن ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
علم الهدی/alamolhodā/

درفش هدایت، ( اَعلام ) لقب سید مرتضی، علی ابن حسین [، قمری] از پیشوایان شیعه در زمان خود، نویسنده، ...


پسر

عربی
علی ارشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آریا/a.-āriyā/

ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آرین/a.-āriyan/

ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی امین/a.-amin/

ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی پویا/a.-puyā/

ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی داد/ali-dad/

داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی سجاد/a.-sajjād/

ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی طه/ali-taha/

ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عادل/a.-ādel/

ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عرفان/a.-erfān/

ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی فؤاد/a.-fo’ād/

ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی ماهان/a.-māhān/

ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مراد

مرکب از علی ( بلندمرتبه ) + مراد ( آرزو )، نام یکی از پادشاهان زندیه


پسر

عربی
علی مردان

علی ( عربی ) + مرد ( فارسی ) + ان ( فارسی ) از رؤسای بختیاری که اصفهان را تسخیر کرد


پسر

فارسی
علی مهر/a.-mehr/

ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهراد/a.-mehrād/

ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهزیار/a.-mahziyār/

ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی هادی/a.-hādi/

ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی واهب/a.-vāheb/

ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی کیا/a.-kiyā/

ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی یار

علی ( عربی ) + یار ( فارسی ) یاری دهنده علی ( ع )


پسر

عربی، فارسی
علیتا/alita/

همتای علی


پسر

فارسی، عربی
علیراد/ali-rad/

بزرگ جوانمرد


پسر

فارسی، عربی
علیرام/aliram/

مطیع حضرت علی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علیم ا/alimā/

علیم، دانا، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علیهان/alihan/

هدیه خدا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
عما/ama/

ابر باران ریز


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عمادالملک

تکیه گه کشور


پسر

عربی
شیناب/shinab/

سعی و کوشش جد وجهد، شینا، شناوری


دختر

فارسی
شیناز/shinaz/

لطیف و نازنین، شناز، مرکب از شی ( شبنم ) + ناز


دختر

فارسی
شیوادخت/š.-dokht/

دختری که با فصاحت و شیوایی سخن می گوید، ( شیوا، دخت = دختر )، ویژگی دختری که با فصاحت و شیوایی سخن ...


دختر

فارسی
صائم/saem/

روزه گیر، روزه دار


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
صائن/saen/

محافظ، نگاه دارنده


پسر

عربی
صائن الدین

آن که حافظ و نگهدارنده دین است


پسر

عربی
صاباح/sabah/

ترکی از عربی صبح


دختر

ترکی
صاباح گل

صاباح ( ترکی ) + گل ( فارسی ) مرکب از صاباح ( صبح ) + گل


دختر

ترکی، فارسی
صادقه/sadeghe/

مونث صادق راستگو و درستکار


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
صاعد/sāeed/

بالارونده، صعودکننده، ( در نجوم ) ویژگیِ ستاره ای که نسبت به زمین از سمت شمال بر می آید، ( اَعلام ) ...


پسر

عربی
صایب/sayeb/

راست و درست، صائب، رسا، رساننده


پسر

عربی
صاین/sāyen/

نگه دارنده، محافظ، ( به مجاز ) حفظ کننده ی خویشتن از گناه، پرهیزکار، صائن، نگاه دارنده


پسر

عربی
صباحت/sabahat/

زیبایی، جمال


دختر

عربی
صبار/sabar/

بسیار صبر کننده، صبور، از نامهای خداوند


دختر، پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
صبح آسا

صبح ( عربی ) + آسا ( فارسی ) مانند صبح سپید و روشن


دختر

فارسی، عربی
صبح جبین

سپید چهره، سپیدپیشانی


دختر

عربی
صبح چهر

صبح چهره، صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد


دختر

عربی، فارسی
صبح چهره

صبح ( عربی ) + چهره ( فارسی ) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد


دختر

عربی، فارسی
صبحان/sabhan/

مرد زیبا، مرد صبوحی کننده


پسر

عربی
صبرناز/sabr-naz/

مرکب از صبر بردباری، ناز زیبا، صبر ( عربی ) + ناز ( فارسی ) مرکب از صبر بردباری + ناز زیبا


دختر

فارسی، عربی
صبرین/sabrin/

صبور و شکیبا، ( صبر، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر


دختر

فارسی، عربی
صبرینا/sabrinā/

صبور و شکیبا، [صبر، ین ( پسوند نسبت )، الف اسم ساز]، منسوب به صبر


دختر

فارسی، عربی
صبرینه/sabrine/

صبور و شکیبا، ( صبر، اینه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( عربی ـ فارسی ) ( صبر + اینه ( پسوند نسب ...


دختر

فارسی، عربی
صبیر/sobeyr/

شکیبا


پسر

عربی
صحاح/sahāh/

تندرستی


دختر

عربی
صحتیار/se(a)hat yār/

دارای تندرستی و سلامتی، ( صحت، یار ( پسوند دارندگی ) )، تندرست و سلامت، درست بودن و درستی


پسر

فارسی، عربی
صحو/sahv/

حالت هوشیاری سالک پس از بی خودی


دختر

عربی
صدا

انعکاس صوت، پژواک


دختر

عربی
فخرالسادات/fakhrossadat/

سبب سربلندی سیدها


دختر

عربی
فخرالملوک/fakhr-ol-moluk/

مایه سربلندی و افتخار پادشاهان


دختر

عربی
فخرالملک

مایه سربلندی و افتخار سرزمین


پسر

عربی
فخرالنسا/fakhr-on-nesa/

سبب سربلندی زنان


دختر

عربی
فخرایران

فخر ( عربی ) + ایران ( فارسی ) مایه سربلندی ایران


دختر

عربی، فارسی
فخرگل/fakhrgol/

مایه نازش گل، فخر ( عربی ) + گل ( فارسی ) مایه نازش گل


دختر

فارسی، عربی

گل
فخیمه/faxime/

مؤنث فخیم، بزرگ، محترم، صفت برای دولت های خارجی که با ایران روابط دوستانه داشتند، ( در دوره ی قاجار


دختر

عربی
فداک

نام روستایی در حجاز


پسر

عربی
فدیا/fadya/

هدیه ای از طرف خداوند


دختر

فارسی
فر/far/

شأن و شوکت و رفعت و شکوه


دختر

فارسی
فرا/farrā/

برخوردار از فرّ ایزدی، [فرّ ( اوستایی ) = فروغ یا موهبت ایزدی، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به فرّ، که ...


دختر

فارسی
فرآئین/far ā’in/

باعث عظمت دین، ( فر = شکوه و جلال، آئین )، موجب شکوه و جلالِ دین و آیین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فرابرز/farāborz/

نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا، [به تعبیر دهخدا شاید فرابرز تصحیف فرامرز باشد]، ( ب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فرابین/farābin/

بلند نظر و عاقبت اندیش، [فرا ( جزء پیشین ) = دورتر یا بالاتر، بین ( جزء پسین ) = بیننده]، بالابین، ...


پسر

فارسی
فراته/forāte/

نوعی حلوا، حلوایی که از آب انگور و نشاسته و آرد گندم و مغز بادام و گردو درست کنند، باسلق، ( به ترکی ...


دختر

فارسی
فراتین/farātin/

سخن و گفتار آسمانی، [از برساخته ی فرقه ی آذر کیوان ( دساتیر ) ]


دختر

لاتین
فراچهر/farachehr/

دارای چهره و رویی برجسته و زیبا، مرکب از فرا ( بالاتر ) + چهر ( صورت )


دختر

فارسی
ظفرداد

ظفر ( عربی ) + داد ( فارسی ) نتیجه و حاصل


پسر

عربی، فارسی
ظفردخت/zafar-dokht/

مرکب از ظفر ( پیروز )، دخت ( دختر )، ظفر ( عربی ) + دخت ( فارسی ) مرکب از ظفر ( پیروز ) + دخت ( دخت ...


دختر

فارسی، عربی
ظهور/zohur/

پدیدار شدن، آشکار شدن


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ظهیرالدین/zahiroddin/

یار و یاور دین، پشتیبان دین، پشتیبانِ کیش و آئین، ( اَعلام ) ) ظهیرالدین سمرقندی: [حدود هجری] شاعر ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ظهیره/zahire/

مؤنث ظهیر، پشتیبان، یاور، ظهیرالدین


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عاتکه/ateke/

زن خوشبو، نام دختر عبدالمطلب، جد پیامبر ( ص )


دختر

عربی
عاد/ad/

نام قومی که هود ( ع ) به پیامبری آنان برگزیده شد


پسر

عبری
عادیات/adiyat/

نام سوره ای در قرآن کریم


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عارف پاشا

عارف ( عربی ) + پاشا ( فارسی )، پادشاه دانا و آگاه


پسر

عربی، فارسی
عارف حسین/ā.-hoseyn/

ترکیب دو اسم عارف و حسین ( دانا و نیکو )، از نام های مرکب، ( عارف و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عاشق

دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی


پسر

عربی
عاطی/ati/

بخشنده


پسر

عربی
عالم تاج

عالم ( عربی ) + تاج ( فارسی ) آن که چون تاجی بر سر عالم می درخشد


دختر

عربی، فارسی
عامره/amereh/

مؤنث عامر، آباد کننده


دختر

عربی
عاموس/amos/

یار، نام شبانی که به نبوت رسید


پسر

عبری
عباس مهدی/a.-mahdi/

ترکیب دو اسم عباس و مهدی ( بسیار شجاع و هدایت شده )، از نام های مرکب، عباس و مهدی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالامین/abdol-amin/

بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالجواد

بنده پروردگار که بخشنده است


پسر

عربی
عبدالحسن/abd-ol-hasan/

بنده حسن


پسر

عربی
عبدالحکیم/abdolhakim/

بنده خدای دانا


پسر

عربی
عبدالخالق/abdol-khalegh/

بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالرحمن

بنده پروردگار بخشاینده، نام نویسنده و شاعر نامدار قرن نهم، عبدالرحمن جامی


پسر

عربی
عبدالرسول/abd-ol-rasol/

بنده پیامبر


پسر

عربی
عبدالرفیع

بنده پروردگار بلندمرتبه


پسر

عربی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم