[ویکی فقه] اصل و قاعده اولی در مورد هر چیز و از جمله انسان، پاکی است، یعنی تا زمانی که دلیلی بر ناپاکی چیزی یا انسانی پیدا نکنیم، اصل و قاعده این است که آن چیز، یا انسان پاک است.
پس از این گفتار، آیاتی که احتمال می رفت به نجس بودن بعضی از گروههای انسانی، دلالت داشته باشند، بررسی شد و روش شد که دلالت آیات قرآن برنجس بودن هیچ انسانی، حتی مشرکان ، ثابت نیست؛ بنابراین، تاکنون هیچ گونه خدشه ای به اصل و قانون اولیه (قانون و اصل طهارت ) وارد نشده است.اکنون بحث این است: آیا روایات رسیده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، یا ائمه علیهم السلام بر نجس بودن بعضی از گروههای انسانی دلالت دارند؟روشن است که بحث منحصر به نجس بودن مشرکان نیست بلکه اگر روایتی، به فرض بر ناپاکی یهودی یا مرتد و یا ولد الزنا دلالت کرد، بی گمان، بر اصل اولی خدشه وارد می کند و دیگر نمی شود گفت که همه انسانها پاکند و حتی در بعضی از گونه ها به طریق اولویت بر نجس بودن مشرکان هم دلالت می کند.بنابراین، بحث در روایات، ویژه مشرکان نیست و همه روایات مربوط به تمام گروههای انسانی، باید بررسی شوند. افزون بر این، سند روایات هم باید بررسی شوند؛ زیرا صدور آیات قرآن از شارع مقدس مسلّم بود و تنها دلالت آن ها نیاز به بحث داشت، ولی در بحث روایات ، سند و دلالت، هر دو، نیاز به بررسی دارد.برای آسان تر شدن بحث و امکان رسیدن به بیشترین شمار از روایات در کم ترین زمان و با آسان ترین روش و جهت بی نیاز شدن از بحث سندی طولانی، روایات را باب باب بررسی می کنیم.به بیان دیگر: روایاتی که احتمال دارد بر ناپاکی بعضی از گروههای انسانی دلالت کنند، در بابهای گوناگون مطرح شده است، ما روایات هر باب را، جدا جدا به بوته بحث می گذاریم، تا ضعف سندی بعضی از آن ها را بعضی دیگر جبران کند و بعضی از آن ها دلالت بعضی دیگر را روشن کند.
مصافحه کردن با غیر مسلمان
۱. (حمید بن زیاد، عن الحسن بن محمد، عن وهیب بن حفص، عن ابی بصیر، عن احدهما علیهما السلام فی مصافحة المسلم الیهودی و النصرانیّ، قال: من وراء الثوب فان صافحک بیده فاغسل یدک). امام علیه السلام درباره مصافحه مسلمان با یهودی و نصرانی فرمود: از روی لباس (اشکالی ندارد) اگر او با دستش با تو مصافحه کرد، دست خود را بشوی.۲. (ابوعلی الاشعریّ، عن الحسن بن علی الکوفی، عن عباس بن عامر عن علی بن معمر، عن خالد القلانسی قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام: القی الذمّی فیصافحنی قال: امسحها بالتراب وبالحائط قلت: فالناصب؟ قال: اغسلها). خالد قلانسی می گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم که با ذمی ملاقات می کنم او با من مصافحه می کند. فرمود: دست خود را به خاک و به دیوار بکش.گفتم: ناصب چطور؟فرمود: دستت را بشوی.۳. (ابوعلی الاشعری، عن محمد بن عبدالجبار، عن صفوان، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، عن ابی جعفرعلیه السلام فی رجل صافح رجلا مجوسیا قال: یغسل یده و لایتوضّا). حضرت باقرعلیه السلام درباره مردی که با مجوسی مصافحه کرد فرمود: دستش را بشوید و وضو نگیرد.۴. (عن محمد بن علی بن محبوب، عن ابی عبدالله الرازی، عن الحسن بن علیّ بن ابی حمزة، عن سیف بن عمیرة، عن عیسی بن عمر مولی الانصار، انه سأل ابا عبدالله علیه السلام عن الرجل یحل له ان یصافح المجوسی؟ فقال: لا. فسأله یتوضأ اذا صافحهم؟ قال: نعم انّ مصافحتهم ینقض الوضوء). عیسی بن عمر از حضرت صادق علیه السلام پرسید آیا جایز است که انسان با مجوسی مصافحه کند؟امام فرمود: نه. پرسید اگر مصافحه کرد وضو بگیرد؟فرمود: بله مصافحه آنان وضو را باطل می کند.
← بررسی
از مجموع روایتهای این باب، که در ذیل یاد می شوند، این مطلب روشن می شود که گروهی از نادانان و انسانهای خرافی، فکر می کرده اند که آبهایی که پس از شستشوی افراد، در جایی، مانند چاه فاضلاب و… جمع می شوند، شفابخشند! و بعضی به خاطر شفای درد چشم یا بیماریهای دیگر، در گندابها می رفته اند و با آن آبهای آلوده خود را می شسته اند.امام علیه السلام می فرماید:(چطور می تواند این آب شفابخش باشد، در حالی که جنب ، کافر ، ناصبی و مانند اینها در آن خود را می شویند).به بیان دیگر، می خواهد بگوید: شفا ، که امری معنوی است، باید از آبی که دارای معنویت باشد، حاصل شود، نه از گندابها و هرزآبها.پس روایات این باب، درصدد بیان نجس بودن جسمی گروهی از انسانها نیست، بلکه درصدد بیان این است که آنان، هیچ گونه معنویتی ندارند.۱. (محمد بن الحسن باسناده، عن محمد بن علی بن محبوب، عن عدة من اصحابنا عن محمد بن عبدالحمید، عن حمزةبن احمد، عن ابی الحسن الاول علیه السلام قال: …ولاتغتسل من البئر التی تجتمع فیها ماء الحمام، فانه یسیل فیها مایغتسل به الجنب، وولد الزنا والناصب لنا اهل البیت، وهو شرّهم). حضرت کاظم علیه السلام فرمود: … و از چاهی که آبهای حمام در آن جمع می شود، غسل نکن، چون آب غسل جنب، ولدالزنا و دشمن اهل بیت که بدتر از آنان است، در آن جا وارد می شود.۲. (محمد بن یعقوب، عن الحسین بن محمد، ومحمد بن یحیی، عن علی بن محمد بن سعد، عن محمد بن سالم، عن موسی بن عبدالله بن موسی، عن محمد بن علی بن جعفر، عن ابی الحسن الرضاعلیه السلام (فی حدیث) قال: من اغتسل من الماء الذی قد اغتسل فیه فاصابه الجذام فلایلومن الانفسه. فقلت لابی الحسن علیه السلام انّ اهل المدینه یقولون: انّ فیه شفاء من العین، فقال کذبوا یغتسل فیه الجنب من الحرام، والزانی، والناصب الذی هو شرّهما وکلّ من خلق الله ثمّ یکون فیه شفاء من العین). محمد فرزند علی بن جعفر از حضرت رضا علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود: کسی که غسل کند با آبی که با آن غسل شده است و به مرض جذام گرفتار شود، نباید غیر از خود را سرزنش کند.به حضرت عرض کردم مردم مدینه می گویند: در آن آب (آبی که افراد خود را شسته اند) شفای چشم است.فرمود: دروغ می گویند جنب از حرام، زناکار و دشمن اهل بیت که بدتر از آن و بدترین آفریده خداست، در آن غسل می کند، آن وقت شفا برای چشم است؟۳. (وعن بعض اصحابنا، عن ابن جمهور، عن محمد بن القاسم، عن ابن ابی یعفور، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: لاتغتسل من البئر التی یجتمع فیها غسالة الحمام فأنّ فیها غسالة ولد الزنا، وهو لایطهر الی سبعة آباء، وفیها غسالة الناصب وهو شرهما ان الله لم یخلق خلقاً شرّا من الکلب، وان الناصب اهون علی الله من الکلب). ابن ابی یعفور از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند: در چاهی که هرزآب حمام در آن جمع می شود، غسل نکن زیرا در آن جا، غساله ولدالزنا است که تا هفت پشت (هفت پدر) پاک نمی شود غساله ناصبی در آن است و او بدتر از آنان است خداوند موجودی بدتر از سگ خلق نکرده و دشمن ما اهل بیت، در پیش خداوند، از سگ پست تر است.۴. روایت مرسله ای از حضرت کاظم علیه السلام به همین مضامین نقل شده است. ۵. (محمد بن علی بن الحسین فی (العلل) عن محمد بن الحسن، عن سعدابن عبدالله، عن احمدبن الحسن بن علیّ بن فضال، عن الحسن بن علی، عن عبدالله ابن بکیر، عن عبدالله بن ابی یعفور، عن ابی عبدالله علیه السلام (فی حدیث) قال: وایّاک ان تغتسل من غسالة الحمام، ففیها تجتمع غسالة الیهودی والنصرانی والمجوسی والناصب لنا اهل البیت فهو شرهم، فان الله تبارک وتعالی لم یخلق خلقا انجس من الکلب وان الناصب لنا اهل البیت لاَنجس منه). در علل الشرایع از امام صادق علیه السلام نقل شده که بر حذر باش که از هرزآبهای حمام غسل کنی، زیرا غساله یهودی، نصرانی، مجوسی و دشمن ما اهل بیت که از همه آنان بدتر است، در آن جا جمع می شود و خداوند آفریده ای نجس تر از سگ خلق نکرده، ولی دشمن ما اهل بیت، از سگ هم نجس تر است.
← بررسی
...
پس از این گفتار، آیاتی که احتمال می رفت به نجس بودن بعضی از گروههای انسانی، دلالت داشته باشند، بررسی شد و روش شد که دلالت آیات قرآن برنجس بودن هیچ انسانی، حتی مشرکان ، ثابت نیست؛ بنابراین، تاکنون هیچ گونه خدشه ای به اصل و قانون اولیه (قانون و اصل طهارت ) وارد نشده است.اکنون بحث این است: آیا روایات رسیده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، یا ائمه علیهم السلام بر نجس بودن بعضی از گروههای انسانی دلالت دارند؟روشن است که بحث منحصر به نجس بودن مشرکان نیست بلکه اگر روایتی، به فرض بر ناپاکی یهودی یا مرتد و یا ولد الزنا دلالت کرد، بی گمان، بر اصل اولی خدشه وارد می کند و دیگر نمی شود گفت که همه انسانها پاکند و حتی در بعضی از گونه ها به طریق اولویت بر نجس بودن مشرکان هم دلالت می کند.بنابراین، بحث در روایات، ویژه مشرکان نیست و همه روایات مربوط به تمام گروههای انسانی، باید بررسی شوند. افزون بر این، سند روایات هم باید بررسی شوند؛ زیرا صدور آیات قرآن از شارع مقدس مسلّم بود و تنها دلالت آن ها نیاز به بحث داشت، ولی در بحث روایات ، سند و دلالت، هر دو، نیاز به بررسی دارد.برای آسان تر شدن بحث و امکان رسیدن به بیشترین شمار از روایات در کم ترین زمان و با آسان ترین روش و جهت بی نیاز شدن از بحث سندی طولانی، روایات را باب باب بررسی می کنیم.به بیان دیگر: روایاتی که احتمال دارد بر ناپاکی بعضی از گروههای انسانی دلالت کنند، در بابهای گوناگون مطرح شده است، ما روایات هر باب را، جدا جدا به بوته بحث می گذاریم، تا ضعف سندی بعضی از آن ها را بعضی دیگر جبران کند و بعضی از آن ها دلالت بعضی دیگر را روشن کند.
مصافحه کردن با غیر مسلمان
۱. (حمید بن زیاد، عن الحسن بن محمد، عن وهیب بن حفص، عن ابی بصیر، عن احدهما علیهما السلام فی مصافحة المسلم الیهودی و النصرانیّ، قال: من وراء الثوب فان صافحک بیده فاغسل یدک). امام علیه السلام درباره مصافحه مسلمان با یهودی و نصرانی فرمود: از روی لباس (اشکالی ندارد) اگر او با دستش با تو مصافحه کرد، دست خود را بشوی.۲. (ابوعلی الاشعریّ، عن الحسن بن علی الکوفی، عن عباس بن عامر عن علی بن معمر، عن خالد القلانسی قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام: القی الذمّی فیصافحنی قال: امسحها بالتراب وبالحائط قلت: فالناصب؟ قال: اغسلها). خالد قلانسی می گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم که با ذمی ملاقات می کنم او با من مصافحه می کند. فرمود: دست خود را به خاک و به دیوار بکش.گفتم: ناصب چطور؟فرمود: دستت را بشوی.۳. (ابوعلی الاشعری، عن محمد بن عبدالجبار، عن صفوان، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، عن ابی جعفرعلیه السلام فی رجل صافح رجلا مجوسیا قال: یغسل یده و لایتوضّا). حضرت باقرعلیه السلام درباره مردی که با مجوسی مصافحه کرد فرمود: دستش را بشوید و وضو نگیرد.۴. (عن محمد بن علی بن محبوب، عن ابی عبدالله الرازی، عن الحسن بن علیّ بن ابی حمزة، عن سیف بن عمیرة، عن عیسی بن عمر مولی الانصار، انه سأل ابا عبدالله علیه السلام عن الرجل یحل له ان یصافح المجوسی؟ فقال: لا. فسأله یتوضأ اذا صافحهم؟ قال: نعم انّ مصافحتهم ینقض الوضوء). عیسی بن عمر از حضرت صادق علیه السلام پرسید آیا جایز است که انسان با مجوسی مصافحه کند؟امام فرمود: نه. پرسید اگر مصافحه کرد وضو بگیرد؟فرمود: بله مصافحه آنان وضو را باطل می کند.
← بررسی
از مجموع روایتهای این باب، که در ذیل یاد می شوند، این مطلب روشن می شود که گروهی از نادانان و انسانهای خرافی، فکر می کرده اند که آبهایی که پس از شستشوی افراد، در جایی، مانند چاه فاضلاب و… جمع می شوند، شفابخشند! و بعضی به خاطر شفای درد چشم یا بیماریهای دیگر، در گندابها می رفته اند و با آن آبهای آلوده خود را می شسته اند.امام علیه السلام می فرماید:(چطور می تواند این آب شفابخش باشد، در حالی که جنب ، کافر ، ناصبی و مانند اینها در آن خود را می شویند).به بیان دیگر، می خواهد بگوید: شفا ، که امری معنوی است، باید از آبی که دارای معنویت باشد، حاصل شود، نه از گندابها و هرزآبها.پس روایات این باب، درصدد بیان نجس بودن جسمی گروهی از انسانها نیست، بلکه درصدد بیان این است که آنان، هیچ گونه معنویتی ندارند.۱. (محمد بن الحسن باسناده، عن محمد بن علی بن محبوب، عن عدة من اصحابنا عن محمد بن عبدالحمید، عن حمزةبن احمد، عن ابی الحسن الاول علیه السلام قال: …ولاتغتسل من البئر التی تجتمع فیها ماء الحمام، فانه یسیل فیها مایغتسل به الجنب، وولد الزنا والناصب لنا اهل البیت، وهو شرّهم). حضرت کاظم علیه السلام فرمود: … و از چاهی که آبهای حمام در آن جمع می شود، غسل نکن، چون آب غسل جنب، ولدالزنا و دشمن اهل بیت که بدتر از آنان است، در آن جا وارد می شود.۲. (محمد بن یعقوب، عن الحسین بن محمد، ومحمد بن یحیی، عن علی بن محمد بن سعد، عن محمد بن سالم، عن موسی بن عبدالله بن موسی، عن محمد بن علی بن جعفر، عن ابی الحسن الرضاعلیه السلام (فی حدیث) قال: من اغتسل من الماء الذی قد اغتسل فیه فاصابه الجذام فلایلومن الانفسه. فقلت لابی الحسن علیه السلام انّ اهل المدینه یقولون: انّ فیه شفاء من العین، فقال کذبوا یغتسل فیه الجنب من الحرام، والزانی، والناصب الذی هو شرّهما وکلّ من خلق الله ثمّ یکون فیه شفاء من العین). محمد فرزند علی بن جعفر از حضرت رضا علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود: کسی که غسل کند با آبی که با آن غسل شده است و به مرض جذام گرفتار شود، نباید غیر از خود را سرزنش کند.به حضرت عرض کردم مردم مدینه می گویند: در آن آب (آبی که افراد خود را شسته اند) شفای چشم است.فرمود: دروغ می گویند جنب از حرام، زناکار و دشمن اهل بیت که بدتر از آن و بدترین آفریده خداست، در آن غسل می کند، آن وقت شفا برای چشم است؟۳. (وعن بعض اصحابنا، عن ابن جمهور، عن محمد بن القاسم، عن ابن ابی یعفور، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: لاتغتسل من البئر التی یجتمع فیها غسالة الحمام فأنّ فیها غسالة ولد الزنا، وهو لایطهر الی سبعة آباء، وفیها غسالة الناصب وهو شرهما ان الله لم یخلق خلقاً شرّا من الکلب، وان الناصب اهون علی الله من الکلب). ابن ابی یعفور از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند: در چاهی که هرزآب حمام در آن جمع می شود، غسل نکن زیرا در آن جا، غساله ولدالزنا است که تا هفت پشت (هفت پدر) پاک نمی شود غساله ناصبی در آن است و او بدتر از آنان است خداوند موجودی بدتر از سگ خلق نکرده و دشمن ما اهل بیت، در پیش خداوند، از سگ پست تر است.۴. روایت مرسله ای از حضرت کاظم علیه السلام به همین مضامین نقل شده است. ۵. (محمد بن علی بن الحسین فی (العلل) عن محمد بن الحسن، عن سعدابن عبدالله، عن احمدبن الحسن بن علیّ بن فضال، عن الحسن بن علی، عن عبدالله ابن بکیر، عن عبدالله بن ابی یعفور، عن ابی عبدالله علیه السلام (فی حدیث) قال: وایّاک ان تغتسل من غسالة الحمام، ففیها تجتمع غسالة الیهودی والنصرانی والمجوسی والناصب لنا اهل البیت فهو شرهم، فان الله تبارک وتعالی لم یخلق خلقا انجس من الکلب وان الناصب لنا اهل البیت لاَنجس منه). در علل الشرایع از امام صادق علیه السلام نقل شده که بر حذر باش که از هرزآبهای حمام غسل کنی، زیرا غساله یهودی، نصرانی، مجوسی و دشمن ما اهل بیت که از همه آنان بدتر است، در آن جا جمع می شود و خداوند آفریده ای نجس تر از سگ خلق نکرده، ولی دشمن ما اهل بیت، از سگ هم نجس تر است.
← بررسی
...
wikifeqh: ناپاکی_کفار_از_دیدگاه_روایات