پیشنهادهای ژ.ب (٥٧)
بدون تجربه زایمان نخست زا
اینسولا
شایعه پرداز
افراط و تفریط
شیهه
غروب setting sun غروب آفتاب
تمام عیار
غضبناک
سرک کشیدن ( تو کار دیگران )
از یاد بردن. فراموش کردن
گمراه
فرومایه
to understand a situation or develop a skill by learning from your mistakes and bad experiences با فراگیری از اشتباهات و تجارب بد، متوجه چیزی شدن
روشن
خشم غضب
سیراب کننده
اندکی
گیرنده درد یا دردگیرنده
ترشرویی
بدتر از همه، بالاتر از همه
سزارین
مستمر ( مراجعه ی مستمر )
دور ( در بازی و ورزش مثل بوچیا )
نوستالژی
آسمان
دعا
خارج شدن، رفتن
پرتگاه
لو دادن
متصدی ثبت سوابق
گشتن. جستجو کردن
تعارف کردن. پذیرایی کردن
جای خالی فردی یا چیزی
درست کردن
مجلل
روشن ( از نور آفتاب )
آلاچیق یا سایبان ( انگور )
مختص
ماندگار
مسحور و مجذوب کسی یا چیزی شدن
تنور سفالی
جاری شدن
بارها رفت و آمد کردن
کشت مثلا Laboratory work - up کشت آزمایشگاهی
درد عضلانی
خود - رهبری، خود - فرمانی
همسان
گیرنده ی فعال کننده ی تکثیر پروکسی زوم گاما
روی اعصاب کسی رفتن، کسی را آزرده کردن، کسی را عصبانی کردن
نوروآناتومی، آناتومی سیستم عصبی