پیشنهاد‌های زینب زرمسلک (٧٩٥)

بازدید
٢٧٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرکت مشاور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شرکت پیمانی/ پیمانکاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کارگزار تخصصی کوچک

پیشنهاد
٢

تضاد منافع احتمالی

پیشنهاد
١

هشت موسسه بزرگ حسابرسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کارمند سطح/ سطوح میانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

طفره رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

لوازم/ ملزومات اداری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برخلاف، نامشابه، متفاوت

پیشنهاد

توپ را در زمین کسی انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غرغروی پول دوست/ حریص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

یاوه، یاوه گویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

رسمیت، تشریفاتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( علاوه بر معانی ذکر شده ) کمبود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

( علاوه بر معانی ذکر شده ) نفر اول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسب برتری، برتری/ موفقیت یافتن، جلو زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لکه ایجاد کردن، اثر گذاشتن Do not put the cup down, it will leave a ring.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

میز زیبا و کنده کاری شده Chippendale: ( Adjective ) وابسته به سبک مبل سازی متداول در انگلیس قرن هجدهم که ویژگی آن تزئینات و کنده کاری پر جزییات و پ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

صدای ضعیف/ آرام، صدای بی حال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لرزش خفیف، رعشه خفیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صداقت/ حسن نیت ظاهری، پیشنهاد/ برخورد به ظاهر دوستانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

متقاعد/ جذب کردن کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( علاوه بر معانی قید شده ) به صفر رساندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دو برابر، دو منظوره، دو منظر، دو جنبه، دو جانبه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدیر/مسئول جبران خدمات، مدیر مالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

صندلی لَق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( علاوه بر معانی ذکر شده ) مشارکت داوطلبانه

پیشنهاد
٣

خود را در چشم او کوچک خواهید کرد/ می کنید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فاجعه به بار آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( علاوه بر معانی ذکر شده ) زیر نظر گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آه، اَ. . . ، خُب، هِی. . . ، وَه، وا برای ابراز تعجب، رضایت، همدردی، فهم مطلب، . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاش، به فرض اینکه، گیریم. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قاعدتا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیستم/ برنامه پرداخت حقوق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مانند وحی منزل پذیرفته شد.

پیشنهاد
٢

proverb: Proactively attacking one's opponents or enemies is the best way to protect oneself, since they will be occupied with defending themselves, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Collins COBUILD Dictionary: If you go on the offensive, go over to the offensive, or take the offensive, you begin to take strong action against peop ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی ربط، بی اهمیت، نامربوط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

محدودیت های بودجه ای، محدودیت بودجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت آشکار/ قابل ملاحظه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بچه نباش/نشو، خودت رو به بچگی نزن، خودت رو گول نزن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چک حقوقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزایا ( در فیش حقوقی. بعنوان مثال شامل بیمه، ایاب و ذهاب، حق اولاد و . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

flawless/ fault - free/ sound

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حقوق خالص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خوش بیاری/ نورٌ علی نور/ دیگه از این بهتر نمیشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

به طور میانگین/ به طور متوسط/ در کل

پیشنهاد
٠

از تبعات نامطلوب/ از اثرات منفی یا مخرب/ ناشی از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنعت کم درآمد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

امکان بازاریابی/ امکان عرضه در بازار