پیشنهادهای زهرا دولت دوست (١٨٠)
منابع خواندنی
1. غذایی که مهمان ها با خود به مهمانی آورده اند 2. شانسی ، اتفاقی
کوله پشتی حامل بچه
از چشمم افتادی !
نشستن روی. . . مثال:sitting on the bench نشستن روی نیمکت
تف تو این زندگی!
حَظ کردن از
Canberra ⬅️ کانبرا
چشاتو درویش کن!
موی موجدار
احسنت
در هنگام برخورد. . در لحظه اِصابت. .
12 نیمه شب تا 11:59 صبح قبل از ظهر
مشکلی نیست که با پول آسان نشود
خوابالو
علیک السلام
در موقعیت بحرانی
1. همه زور خود را زدن 2. زیاده روی کردن
1. چغلی کردن 2. غیبت کردن ، پشت سر کسی حرف زدن
به شوخی
1. قریب الوقوع بودن 2. احتمال چیزی در آینده رفتن 3. پیشِ رو بودن
1. قایم کردن 2. ذخیره کردن, جمع کردن
دایی
لولو خورخوره!
فلان فلان شده
آره ارواح عمت !
مترادف ⬅️ deduce
( . adj ) شرمنده، خجل، شرمسار
خیلی ضایع ست!
تاقدیس
1. بین. . . و. . . گیر افتادن I was torn between my wife and my mom ←من بین زنم و مادرم گیر افتاده بودم
گوشی خدمتتون
زمین بایر
1 ) خود را خوار و کوچک کردن 2 ) خود را به پای کسی انداختن
مدل موی بافته شده ( بریتیش )
( با هم ) مثل کارد و پنیر بودن
2. بین. . . و. . . مردد بودن I'm torn between going by bus or by subway ←من دودلم که با اتوبوس برم یا با مترو.
چاییدن
خدا رحمتش کنه !
تو رو خدا
مدل موی بوکسوری
=accident and emergency =[بیمارستان]بخش اورژانس
وراجی کردن حرف درآوردن شایعه ساختن
کسی رو به گریه انداختن اشک کسی رو درآوردن
پودر رختشویی
دستپاچه شدن سراسیمه شدن نگران شدن ناراحت شدن
چه بامزه ! چه خنده دار !
فر مژه
یه قلپ
من اهمیّت نمیدم. . . به کتفِ چپمم نیست. .