پیشنهادهای سورنا آزری (١٣٦)
در پاسخ به دوستانی که میگویند ترکیست شیونگ نو ( آوانگاری سازگار با گویش چینی بر پایه گزارش سیما چیان از واژه خیَئونَ اوستایی ) یک کنفدراسیون قبیله ...
در پارسی میانه ( ساسانی ) به دیس فِرَگَرت بوده
خربزه در پارسی میانه ( ساسانی ) :خَربوزَک امروزه:خربزه
اِشکال در پارسی میانه ( ساسانی ) :دوشواری ، انآسانی ، اَخِواری امروزه :دُشواری ، ناآسانی ، اَخِواری ( ناخِواری )
اشراف در پارسی میانه ( ساسانس ) :وَزورگان امروزه:بزرگان
در پارسی میانه ( ساسانی ) :کَسان امروزه: کَسان
در پارسی میانه ( ساسانی ) اِرنگ ، زَسپان ، زِفان در پارسی امروزی:ایرَنگ ، زَسپان ، زیفان
در پارسی میانه سیری است و اشباع شده:سَگر
در پارسی میانه اپَستان است و می توان امروزه نیز بکاربرد.
OSTAN پارسی است و در پارسی میانه به دیس AWISTAN بوده
استاد در پارسی میانه به دیس استات و اَویستات بوده فرهنگ فارسی به پهلوی از دکتر بهرام فره وشی
پاسخ به ع دش و دژ در پارسی میانه پیشوندی بوده به چم بد که نمونه فراوان از آن در پارسی میانه است دشنام : بدنام دشخیم : بدخیم ( سرشت ) دشمن : بد اندیش ...
بیش باری پیشوند بیش به چم زیاد
بلچرخه ای از پیشوند بل به جم چند و بسیار و چرخه تشکیل شده.
بلفام از پیشوند بل به چم بسیار و پر است که در پارسی میانه به دیس پور است و فام به چم رنگ تشکیل شده.
بستاییدن از پیشوند بس به چم چند و بسیار و تاییدن تشکیل شده.
بسپار از پیشوند بس به چم بسیار و پار تشکیل شده است.
اوپاگرمایی که از پیشوند اوپا به چم زیر و با به همراه گرما تشکیل شده.
اوبانگر که از پیشوند اوبا به چم هردو و نگر تشکیل شده است.
inter در پارسی برابر اندر است و به چم میان است و action در پارسی برابر کنش است پس interaction در پارسی می شود اندرکنش.
super در پارسی برابر ابر است و conductivie به چم رسانا پس superconductive به چم ابررسانا است.
اَ ذر پارسی پیشوند منفی ساز است و برابر a/am انگلیسی است و morphous به چم ریخت است پس amorphous در پارسی برابر اَریخت است.
در پارسی میانه به دیسه آلالَک بوده و واژه ای پارسی است
درپارسی میانه پاتَخشیر است که امروزه می توان پادشیر رابکاربرد.
دوشَک در پارسی میانه به چم بستر بوده است.
بازار در پارسی دوران ساسانی به دیس واچار وازار بوده است.
در پارسی میانه به دیس �واتام� بوده است.
در پارسی میانه �اَپاختر� است که امروزه به دیس باختر است.
در پارسی میانه �چاشتَن� است و امروزه نیر می توان بکار برد.
در پارسی میانه اِرمانی� است که امروزه به دیس ایرمانی است.
در پارسی میانه �تاشیشن� است که امروزه می توان تاشش را بکاربرد.
در پارسی میانه �اَنبوسیتَن� است که امروزه می توان انبوسیدن را بکاربرد.
آنیتَن نیز در پارسی میانه بوده و می توان بجای ایجاد آنیدن را بکار برد.
در پارسی میانه �تاشیتَن� است که امروزه می توان تاشیدن را بکار برد.
در پارسی میانه �زَندیک� است که امروزه هم می توان بکاربرد.
در پارسی میانه �وهاک� است که امروزه به دیس بها است و می توان بجای اهمیت بها را بکاربرد. و برای اهمیت دادن بها دادن را بکاربرد.
در پارسی میانه �اُپارتَن� است که امروزه به دیس اوباردن است.
در پارسی میانه �بَوَندَک� است که امروزه می توان بُوَنده را بکار برد.
امید در پارسی ساسانی اُمِت هِمِت اُمِتَک اُمِتِنیشن امید داشتن اُمِتِنیتَن امیدوار اُمِتوار اومتوار اُمِتدار امیدوار بودگی اُمِتیه منبع فرهنگ پهلوی ب ...
در پارسی میانه �زادیتَن� است که در پارسی امروز می توان زادیدن را بکاربرد.
در پارسی میانه �بورژیشن� است که می توان بورژِش را بکاربرد.
در پارسی میانه �فَرِفتَن� است که همان فریفتن است.
در پارسی میانه �ویچیر� است.
در پارسی میانه �اَستُوانیتَن� است.
در پارسی میانه�اَپَستان�است.
در پارسی میانه �پَتکار� است که امروزه می توان بجای اعتراض پدکار را بکار برد.
در پارسی میانه �آگاسی� و �اَزد� است که آگاسی امروزه به دیس آگاهی درآمده.
در پارسی میانه�شَپیستان� و �ویستَرَک گاس� است که همان شبستان و بسترگاه است.
در پارسی میانه �ماتَک� و �بُنیک� می گفتند و می توان بکاربرد.
ویراستن که در پارسی میانه یه این چم کاربرد داشته.