polychromatic

/ˌpɑːliːkroʊˈmætɪk//ˌpɒlɪkrəˈmætɪk/

معنی: رنگارنگ، چند رنگ، بسیار رنگ
معانی دیگر: (دارای رنگ های گوناگون یا متغیر) چند فام، چند رنگه

جمله های نمونه

1. Several monochromatic lights can be compounded into polychromatic light.
[ترجمه گوگل]چندین نور تک رنگ را می توان با نور چند رنگ ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]چندین نور تک رنگ را می توان با نور رنگارنگ ترکیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Disassembling sieve based - on polychromatic sets has the advantages of higher formalization level and easily programming.
[ترجمه گوگل]جداسازی الک بر اساس مجموعه های چند رنگی دارای مزایای سطح رسمی سازی بالاتر و برنامه ریزی آسان است
[ترجمه ترگمان]غربال پلی کروماتیک در مجموعه های پلی کروماتیک، مزایای سطح رسمی رسمی و برنامه نویسی به راحتی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All the polychromatic overprint screen size consistent with the required tension.
[ترجمه گوگل]تمام اندازه صفحه نمایش چاپ شده چند رنگ مطابق با کشش مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]تمام ابعاد صفحه پلی کروماتیک با کشش مورد نیاز هماهنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper, the depolarizing mechanism of the polychromatic light ctystalline quartz rotation depolarizer is studied.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مکانیسم دپلاریزاسیون دپلاریز کننده چرخشی کوارتز سیستالی سبک چند رنگی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مکانیزم depolarizing نور رنگارنگ و رنگارنگ چرخش کوارتز مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Frequency mondulation, which is not possible with polychromatic light.
[ترجمه گوگل]موندولاسیون فرکانس که با نور پلی کروماتیک امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]mondulation فرکانس، که با نور رنگارنگ ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reasoning algorithm based on polychromatic sets theory for conceptual design of mechanical products is brought forward.
[ترجمه گوگل]الگوریتم استدلال مبتنی بر نظریه مجموعه‌های چند رنگی برای طراحی مفهومی محصولات مکانیکی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم استدلالی بر پایه تیوری مجموعه های پلی کروماتیک برای طراحی مفهومی محصولات مکانیکی به جلو آورده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mouse bone marrow polychromatic erythrocyte micronucleus test was negative.
[ترجمه گوگل]تست میکرونوکلئوس اریتروسیت پلی کروماتیک مغز استخوان موش منفی بود
[ترجمه ترگمان]تست پلی کروماتیک، آزمون پلی کروماتیک، منفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The phenomenon of scattering-induced spectral switches of polychromatic Gaussian beams in the far zone belongs to the effect in singular optics.
[ترجمه گوگل]پدیده کلیدهای طیفی ناشی از پراکندگی پرتوهای گاوسی چند رنگی در ناحیه دور متعلق به اثر در اپتیک منفرد است
[ترجمه ترگمان]پدیده of spectral ناشی از پراکندگی نور رنگارنگ گاوسی در منطقه دور به اثر نوری منفرد تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper also involves an analysis of polychromatic light based on both precise calculation and rough calculation.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین شامل تجزیه و تحلیل نور چند رنگی بر اساس محاسبه دقیق و محاسبه خشن است
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین شامل تحلیلی از نور رنگارنگ براساس محاسبه دقیق و محاسبات تقریبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A technique of spatial encoding color photographic image in a black and white transparency for coherent polychromatic processing is presented.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک رمزگذاری فضایی تصویر عکاسی رنگی در شفافیت سیاه و سفید برای پردازش چند رنگی منسجم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک از تصویر عکاسی از رنگ تصویر به تصویر در یک شفافیت سیاه و سفید برای فرآوری پلی کروماتیک، ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The model was comprised of a contour comprising matrix and a polychromatic graph.
[ترجمه گوگل]مدل از یک کانتور شامل ماتریس و یک نمودار چند رنگی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مدل متشکل از یک contour متشکل از یک ماتریکس و یک گراف پلی کروماتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The antimutagenic effect of Cortex acanthopanasia Radicis(CAR) has been studied by mean of micronucleus test of mouse bone marrow polychromatic erythrocyte (PCE) and mouse spermatid malformation test.
[ترجمه گوگل]اثر ضد جهش زا Cortex acanthopanasia Radicis (CAR) با استفاده از تست میکرونوکلئوس گلبولهای قرمز پلی کروماتیک مغز استخوان موش (PCE) و تست ناهنجاری اسپرماتید موش بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]اثر antimutagenic Cortex acanthopanasia Radicis (CAR)با استفاده از تست micronucleus آزمایش پلی کروماتیک مغز استخوان موش (PCE)و آزمایش ناهنجاری mouse موشی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. China already entered period of high administrative levels, fast rhythm, polychromatic colour nowadays, lifestyle is being changed, amative kind also is going.
[ترجمه گوگل]چین در حال حاضر وارد دوره سطوح بالای اداری، ریتم سریع، رنگ چند رنگی امروزی شده است، سبک زندگی در حال تغییر است، نوع عاشقانه نیز در حال رفتن است
[ترجمه ترگمان]چین پیش از این وارد دوره ای از سطوح اجرایی بالا، ریتم سریع و رنگ رنگارنگ این روزها شده بود، سبک زندگی تغییر کرده و نوعی سبک زندگی نیز در جریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگارنگ (صفت)
medley, piebald, motley, colorful, multicolored, varied, kaleidoscopic, pied, particolored, omnifarious, versicolor, versicolored, versicolour, versicoloured, particoloured, polychromatic, polychrome, technicolor

چند رنگ (صفت)
polychromatic, variegated, polychrome

بسیار رنگ (صفت)
polychromatic

تخصصی

[نساجی] چند رنگی

انگلیسی به انگلیسی

• variegated, colorful, many-colored, kaleidoscopic

پیشنهاد کاربران

بلفام
از پیشوند بل به چم بسیار و پر است که در پارسی میانه به دیس پور است و فام به چم رنگ تشکیل شده.

بپرس