نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
skewer: ناراحت کردن آزار دادن، ( احساسات کس ...
جدید ٣٥ دقیقه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
continuously: دایما دائم مدام یک ریز
جدید ٤٥ دقیقه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
situate: ساختن در مکان خاصی ساختن قرار داد ...
جدید ٤٥ دقیقه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
think the world of someone: ( خاطر کسی را عزیز شمردن ) برای ک ...
جدید ٤٧ دقیقه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٤٩ دقیقه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٥١ دقیقه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٥٢ دقیقه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
roll down: غلت دادن به پایین غلتاندن به سمت پا ...
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skewer: ناراحت کردن آزار دادن، ( احساسات کس ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pay back: انتقام گرفتن تلافی کردن پس دادن پ ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skyhouse: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skyhome: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sky home: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sky house: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
huntington's chorea: بیماری هانتینگتون ( Huntington's di ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aeon: یک دوره بسیار طولانی از زمان
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aeonian: مربوط به دوران زمین شناسی , ابدی , ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cost prohibitive: گزاف گران بیشتر از قدرت خرید مردم
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eon: ائون , قدرت الهی ابدیت دوران , د ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
late onset: درمورد مسائل پزشکی در آخرین مرحله ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
huntington disease: بیماری هانتینگتون ( Huntington's di ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tap out: ضربه زدن به ریتم , ریتم زدن تسلیم ش ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
home free: ایمن و بدون مشکل
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
huntington's disease: بیماری هانتینگتون ( Huntington's di ...
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skyhouse: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skyhome: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sky home: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sky house: پنت هاوس این عبارت معمولاً به خانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aeonian: مربوط به دوران زمین شناسی , ابدی , ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aeon: یک دوره بسیار طولانی از زمان
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
huntington's chorea: بیماری هانتینگتون ( Huntington's di ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
as i was saying: داشتم می گفتم
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stargardt: یک بیماری ژنتیکی است که باعث ضعیف ت ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the page: نوشتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
purplish: نسبتا بنفش
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put on the page: نوشتن
٤ روز پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
subservient to: پیروی کردن از کسی و انجام هر کاری ک ...
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push through: به زور راه خود را باز کردن به تصوی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do or die: به هر قیمتی کاری را انجام دادن
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give somebody the glad eye: با شهوت به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give the glad eye: با شهوت به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep somebody off one's feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a move on somebody: شروع به مخ زنی کردن سر صحبت را با ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep off one's feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put somebody on a pedestal: از کسی بت ساختن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a soft spot for somebody: به کسی یا چیزی علاقه ویژه داشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the first move: قدم اول را برداشتن ( در امری عاطفی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
big mama: عزیزم
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make something count: از چیزی به بهترین نحو استفاده کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw oneself at someone: خود را به کسی تحمیل کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reattach: دوباره متصل کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make sheep's eyes at: با علاقه به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count one's blessings: قدر داشته های خود را دانستن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thank one's lucky stars: ( از خدای کسی بودن ) خدا را شکر ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goo goo eyes: نگاه عاشقانه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
made for each other: برای هم ساخته شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have the hots for: میل جنسی نسبت به کسی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reattachment: دوباره متصل کردن مخصوصا در مورد ان ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be an item: در رابطه بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think the world of somebody: ( خاطر کسی را عزیز شمردن ) برای ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a move on: شروع به مخ زنی کردن سر صحبت را با ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think the world of someone: ( خاطر کسی را عزیز شمردن ) برای ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have the hots for someone: میل جنسی نسبت به کسی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bill and coo: خلوت عاشقانه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reattachment surgery: عمل جراحی برای اتصال مجدد اندامی از ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw oneself at somebody: خود را به کسی تحمیل کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head over heels for: عاشق و سرگشته
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
punch above one's weight: لقمه بزرگ تر از دهان خود برداشتن ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a soft spot for someone: به کسی یا چیزی علاقه ویژه داشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
win one's heart: ( قلب کسی را دزدیدن، کسی را عاشق خو ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the light of one's life: نور دو دیده نور چشم
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the light of ones life: نور دو دیده نور چشم
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have eyes for somebody: ( به یک نفر متعهد بودن ) فقط به ی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have eyes for someone: ( به یک نفر متعهد بودن ) فقط به ی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be made for each other: برای هم ساخته شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head over heels for somebody: عاشق و سرگشته
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think the sun rise and set on somebody: کشته مرده کسی بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
think the sun rise and set on someone: کشته مرده کسی بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a soft spot for something: به کسی یا چیزی علاقه ویژه داشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put in a word for somebody: سفارش کسی را کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put in a good word for somebody: سفارش کسی را کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep somebody off ones feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep off ones feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm the pants off somebody: ( کسی را عاشق وشیفته خود کردن ) ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm the pants off: ( کسی را عاشق وشیفته خود کردن ) ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have the hots for somebody: میل جنسی نسبت به کسی
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make sheep's eyes at somebody: با علاقه به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
punch above ones weight: لقمه بزرگ تر از دهان خود برداشتن ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty of fish in the sea: این نشد یکی دیگه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have something going with somebody: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه ع ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something going with somebody: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه ع ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something going with someone: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه عا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swing both ways: گرایش به هر دو جنس ( مرد و زن ) داش ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be made for each other: برای هم ساخته شدن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head over heels for somebody: عاشق و سرگشته
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
think the sun rise and set on somebody: کشته مرده کسی بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody the glad eye: با شهوت به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
think the sun rise and set on someone: کشته مرده کسی بودن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give the glad eye: با شهوت به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweep somebody off one's feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a soft spot for something: به کسی یا چیزی علاقه ویژه داشتن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweep somebody off ones feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweep off ones feet: کسی را عاشق خود کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
charm the pants off somebody: ( کسی را عاشق وشیفته خود کردن ) ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
charm the pants off: ( کسی را عاشق وشیفته خود کردن ) ک ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plenty of fish in the sea: این نشد یکی دیگه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have something going with somebody: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه ع ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something going with somebody: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه ع ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
something going with someone: ( چیزی بین دو نفر بودن ) رابطه عا ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swing both ways: گرایش به هر دو جنس ( مرد و زن ) داش ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the light of one's life: نور دو دیده نور چشم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the light of ones life: نور دو دیده نور چشم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw oneself at somebody: خود را به کسی تحمیل کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have eyes for somebody: ( به یک نفر متعهد بودن ) فقط به ی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw oneself at someone: خود را به کسی تحمیل کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have eyes for someone: ( به یک نفر متعهد بودن ) فقط به ی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a move on somebody: شروع به مخ زنی کردن سر صحبت را با ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in a word for somebody: سفارش کسی را کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in a good word for somebody: سفارش کسی را کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the hots for somebody: میل جنسی نسبت به کسی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sheep's eyes at somebody: با علاقه به کسی نگاه کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punch above ones weight: لقمه بزرگ تر از دهان خود برداشتن ( ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reattachment surgery: عمل جراحی برای اتصال مجدد اندامی از ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
escort service: شرکتی که معمولا دختران جوان را برای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
escort service: شرکتی که معمولا دختران جوان را برای ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roadshow: برنامه تلویزیونی یا رادیویی سیار ب ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roadshow theatrical release: نمایش گردشی
٢ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
too big for one's boots: مغرور و خودبزرگ بین
٢ هفته پیش