نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hygienic: از نظر صفت Figurative Without pas ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do your stuff: شروع به اجرا کردن کار خود را شروع ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
osmotic effect: تاثیری که به مرور زمان جذب میشود و ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pidgin speech: گفتار افراد ساده و بی سواد که دارای ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
afuera: کلمه اسپانیایی به معنی خارج خارج ا ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hygienic: از نظر صفت Figurative Without pas ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do your stuff: شروع به اجرا کردن کار خود را شروع ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afuera: کلمه اسپانیایی به معنی خارج خارج ا ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pidgin speech: گفتار افراد ساده و بی سواد که دارای ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
osmotic effect: تاثیری که به مرور زمان جذب میشود و ...
جدید ٢١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
afuera: کلمه اسپانیایی به معنی خارج خارج ا ...
جدید ٢٢ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pidgin speech: گفتار افراد ساده و بی سواد که دارای ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
osmotic effect: تاثیری که به مرور زمان جذب میشود و ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep nemesis at bay: از انتقام فرار کردن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep nemesis at bay: از انتقام فرار کردن
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep nemesis at bay: از انتقام فرار کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retail: selling goods to people directly in ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plastic utensil: ظروف پلاستیکی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dishroom: ظرف شور خانه ( در رستوران )
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gravel drive: مسیر شنی مسیر سنگریزه ای
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
paint set: مجموعه رنگ آمیزی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reassembling: دوباره وصل کردن دوباره مونتاژ کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
construction set: اسباب بازی ساختمان سازی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
information booth: باجه اطلاعات
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sledding saucer: سورتمه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ballfield: زمین بیسبال
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
historic district: بافت تاریخی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stroking it: خودارضایی کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proofer: Steam box محفظه ترکیبی از رطوبت و ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eight and forty: چهل و هشت
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leg of lamb: ران بره
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
while the getting is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you must be joking: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you're joking of course: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wait on someone hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lady mayor: شهردار زن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
from bottom of my heart: از صمیم قلب از ته قلب
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
about to do something: قصد انجام کاری را داشتن در حال انج ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set a budget: تصمیم گیری و تعیین بوجه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chair a discussion: ریاست مناظره را بر عهده داشتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with a straight face: چهره عادی و بی تفاوت چهره رسمی و ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
caught napping: قرار دادن ناگهانی ( کسی ) در موقعیت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intrude upon: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look at for the number on: به فکر خود بودن اول خود را در نظر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
will you do something: لطفا این کار را انجام بده Please d ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surge in: افزایش یافتن در چیزی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mark the end of something: باعث پایان یافتن چیزی شدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn on one's heel: دور پاشنه پا چرخیدن �پیچیدن ( و مسی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a quickie: سکس سریع داشتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a pinch of snuff: تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
time out of joint: وضعیت آشفته همه چیز به هم ریخته
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hen do: جشنی که برای زنی که در شرف ازدواج ا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big o: به اورگاسم رسیدن به اوج لذت جنسی ر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take something with a grain of salt: به چیزی با احتیاط برخورد کردن چیزی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of someone: اعتماد کردن به کسی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw the line at something: محدوده تعیین کردن حد مشخص کردن دو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep a high profile: توجه دیگران را جلب کردن جلب توجه ک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
know where you are: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
while the going is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
medical leave: مرخصی پزشکی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
non arrival: تحویل داده نشده
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suit someone fine: برای کسی خوب یا بهترین بودن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get your ass over here: تن لشت را بیاور اینجا!
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
forlorn of: محروم ( از ) ، بی بهره ( از ) ، فاق ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i am what i am: من همینم که هستم
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus interest savings account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it is time to move on: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put the past behind you: موقعشه که چیز جدید رو شروع کنی و گذ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go for a wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wander in: قدم زدن گشت زدن آهسته قدم زدن بدون ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put the wind up somebody: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buck the trend: توسعه به شیوه ای غیرمنتظره، غافلگیر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
forewarned is forearmed: داشتن اطلاعات قبلی از چیزی که اتفاق ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have something sussed: کاملا فهمیدن و درک کردن چیزی مخصوص ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
civil disturbance: اعمال خشونت آمیز و بی نظمی گروهی که ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's ass on the line: خود را در خطر قرار دادن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's head up one's ass: احمق بودن�احمقانه رفتار کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the from of: شکل یا پیکربندی چیزی که متمایز از ر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
soak up the sunshine: آفتاب گرفتن حمام آفتاب
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain counter: بخش تخفیف دار فروشگاه اجناس تخفیف ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be off one's head: دیوانه بودن خل بودن مست و پاتیل ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buy on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buy something on impulse: از روی هوس و بی برنامه خریدن کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have good taste: سلیقه خوبی داشتن در شناخت چیزی حرف ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an operation: عمل جراحی کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an advantage: مزیت داشتن برتری داشتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an opportunity: فرصت داشتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head into: به جایی رفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head into someplace: به جایی رفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spur of the moment decision: تصمیم آنی تصمیم ناگهانی و بی تفکر
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
supply company: کالاها و خدمات لازم برای پشتیبانی ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
office supplies company: شرکت تامین و پشتیبانی لوازم/ ملزوما ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vacation request: درخواست مرخصی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a chill: خونسرد بودن آرام بودن بی خیال بود ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whatever the fuck: این یک روش�خودسرانه تر �برای گفتن " ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give an idea: کسی را وادار به فکر کردن درباره چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a sense: کسی را وادار به فکر کردن درباره چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
how's life: اوضاع و حال چطوره
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dood: مرد پسر رفیق
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dp: پناهنده�آواره مدیر فیلمبرداری شریک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do we have a deal: آیا قبوله ؟؟؟ آیا راضی هستی ؟؟؟ آیا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a point of doing: زحمت چیزی را به جان خریدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get the fuck up: برخاستن، پاشدن، بلند شدن با لحن بی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the brakes: ترمز گرفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
repopulate: دوباره آباد کردن دوباره ساکن شدن پ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt out: قفل درب را قفل کنید تا کسی وارد نشو ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bolt up: به هم متصل کردن سرزنش کردن گند زدن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall guy: بلا کش گوشت قربانی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fourth down: ( فوتبال آمریکایی ) توپ را به سمت پ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shed crocodile tear: اشک تمساح ریختن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
near death: یک پاش لب گوره
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's breath: بیخود دل خوش کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
throw one's guts up: بالا آوردن استفراغ کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hurry away: فرار کردن، رفتن، ناگهان ترک کردن، ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart is not in something: دل کسی به چیزی روشن نبودن علاقه مند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compliments slip: برگه سربرگ دار
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay someone a visit: از کسی دیدن کردن�به ملاقات کسی رفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay somebody lip service: صادقانه با کسی حرف نزدن�از ته دل با ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay the money back installment: پول را به صورت اقساطی پرداخت کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
follow in someones footsteps: به پیروی از کسی کاری انجام دادن پا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a go at somebody: ( کسی را ) دعوا کردن کسی را به باد ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shootout: ضربه آزاد ضربه پنالتی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
escort agency: دلال خانه شرکت هماهنگ کننده جنده شر ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of one's hair: از سر خود باز کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull something out of one's ass: چیزی را از خود درآوردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hot second: ان عبارت مانند hot minutes دو معنی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go off on one: ناگهان خشمگین شدن جوش آوردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shit or get off the pot: الان یا هرگز �الان تصمیم بگیر
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
busting: خیلی خوب انزال کننده یا دیوانه کنن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of the red: از زیر بدهی در آمدن
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's finger in the pie: در هر کاری دخالت کردن نخود هر آشی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dash away: زدن، فرو کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
splash onto: پاشیدن آب روی چیزی و خیس کردن ان مث ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make the point: بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
potting shed: اتاقک کشت صطلاح potting shed به معن ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's mouth water: دهان آب افتادن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
release the tension: ممکن ساختن یا موجب شدن راحتی عضلات
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's own back: انتقام خود را گرفتن �تلافی کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quickie: به سرعت مشروبات الکلی خوردن صورت خ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rustle: از مزرعه حیوان دزدیدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on the property ladder: اولین خانه خود را خریدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle a problem: غلبه کردن بر یک مشکل
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head trip: متکبر بودن�مغرور بودن، از خود راضی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
long and hard: کامل و جامع کاملا
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a fuck: اهمیت داشتن اهمیت دادن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the bottom line: حد سودآوری خط سود
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take the mickey out of someone: کسی را اذیت کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put up job: ظاهرسازی
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with tongue in cheek: به شوخی گفتن مزاح گفتن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
panic stations: یک احساس مشترک از استرس شدید اضطراب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
text back: جواب پیام کسی را دادن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
remand in custody: تا روز محاکمه به بازداشتگاه فرستادن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an influence on: ( روی چیزی ) تاثیر داشتن ( روی چیز ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for pete's sake: محض رضای خدا! �ای بابا! برای بیان ت ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at one's wit's end: نگران و آزرده بودن�سردرگم و آشفته ب ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that's about it: همین ! دیگر حرفی ندارم ! درست است !
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lead foot: عشق سرعت کسی که تمایل زیادی به ران ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
like lambs to the slaughter: مثل گوشت قربانی مظلومانه
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fruit cocktail: ( آمیزه ای از کمپوت چند میوه ی مختل ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to place: شرط بستن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scrape by: دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the school play: a piece of theater ( performed by s ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hear something on the grapevine: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get your act together: به زندگی خود نظم دادن احساسات خود ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go the whole nine yards: به آب و آتش زدن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
depose: معنی که آقای پدرام نوشته درسته یکی ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw a veil over: حرف نزدن در مورد چیزی که مایه شرمند ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cut the mustard: کاری را به خوبی انجام دادن انتظارا ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sex up: مهیج تر کردن جذاب تر کردن
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fighting fit: کاملا خوب و سالم
٦ روز پیش