نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
zodiac: Circle of little animals in Latin
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
within reason: در حد عملی و منطقی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head in: به سمت جایی رفتن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do a favor: به کسی لطف کردن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scaredy cat: ترسو بودن بزدل بودن informal
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
license number: شماره پلاک وسیله نقلیه
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
laze about: استراحت کردن کار خاصی انجام ندادن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off the mark: نامربوط نامرتبط، نادرست، پرت
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be pressed for time: عجله داشتن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
paper jam: گیرکردگی کاغذ [گیرکردن کاغذ در چاپگ ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push one's luck: کاری خطرناک انجام دادن که می تواند ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a go at: ( کسی را ) دعوا کردن کسی را به باد ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bend the truth: کاملا صادق نبودن حقایق را تحریف ک ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a meal of something: چیزی را بی دلیل بزرگ کردن بی جهت ب ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch fire: گر گرفتن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
piece of work: آدم مزخرف
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
peregrine falcon: شاهین معمولی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of season: نوبرانه ( میوه، سبزیجات و . . . )
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
behind closed doors: ( دور از چشم دیگران، به طور محرمانه ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mule: صندل رو فرشی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
line trimmer: دستگاه علف زن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in command: بر عهده داشتن مسئول چیزی بودن سرپ ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that's that: تصمیم آخر بودن تصویب شدن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put a strain on somebody: وارد کردن تنش و استرس در رابطه عاطف ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the secret of something: چیزی که باعث توانایی شما برای فهمید ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fit as a fiddle: روفرم آماده ( از نظر جسمی )
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cheesed off: خسته حوصله سر رفته، عصبانی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self disciplined: خودمنضبط دارای کنترل نفس
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lead on: کسی را به جلو راهنمایی کردن �پیش قد ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
butter someone up: پاچه خواری کردن خودشیرینی کردن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lose one's grip: از دست دادن توانایی رسیدگی یا مواجه ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boil down: آب انداختن ( سبزیجات و . . . ) موقع ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lose one's mind: دیوانه شدن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
antihistamine cream: �کرم ضد حساسیت یا آلرژی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clinch a deal: قرارداد بستن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in a world of your own: وقت صرف کردن در تصور چیزهایی و بی خ ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cook the books: ( سند سازی مالی کردن ) حساب های م ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
artisanal: دست ساز relating to or characteris ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
registration: اسم نویسی ثبت ثبت نام نام نویسی ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
repetitive strain injury: آسیب فشار تکراری
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in bad taste: توهین آمیز نامناسب زشت
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on top: در صدر ( مسابقات ) در رتبه اول تسل ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aloof: not friendly towards others
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no go area: منطقه ورود ممنوع
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
encroach on: تعدی کردن تجاوز کردن ( به ملک و. . ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get out of the way: خود را کنار کشیدن، دخالت نکردن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spill one's guts: عمیق ترین احساسات خود را بیان کردن
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a good run: a period of performing well
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have someone in the palm of your hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
down and out: آدم کارتن خواب
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jackhammer: دریل بادی
جدید ٣ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
give somebody a say: داشتن حق رای یا اظهار نظر در مورد چ ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in the driving seat: در جایگاه قدرت دارای قدرت کنترل و ت ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blue eyed boy: عزیزدردانه جگرگوشه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
police constable: پاسبان
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's eyes peeled: هشیار ماندن� حواس خود را جمع کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accounts department: بخش حسابداری
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
original idea: ایده اولیه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
exactitude: دقیق بودن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
climbing the walls: به شدت کسل شده و پر از احساسات سرکو ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clinch: قرارداد بستن � ( با موفقیت ) به دس ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
personal attention: توجه و مراقبت فردی و خصوصی توجه و ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
transfat: چربی ترانس نوعی چربی غیراشباع است ک ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
language school: مدرسه زبان یک مدرسه خصوصی که در آن ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sexual abuse: مورد خشونت جنسی قرار گرفتن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be drawn: قرعه کشی
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off form: رو فرم نبودن ( ورزشکار ) عملکرد خوب ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
liable for: مسئول ( پرداخت هزینه چیزی )
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
white hot: شدیدا داغ
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
right under his nose: واضح بودن�آشکار بودن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstroming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get one’s act together: به زندگی خود سروسامان دادن�خود را ج ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preach to the converted: برای باور خوب بودن چیزی مردم را قان ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
land of milk and honey: سرزمین موعود، کنعان سر منزل مقصود س ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cockold: شوهر زن بدکاره
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promised land: سرزمین مقدس ارض موعود
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick one's nose into: در کار کسی دخالت کردن �فضولی کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put someone on the spot: کسی را خجالت زده کردن کسی را در وضع ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
throw light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give something a try: کاری را امتحان کردن به کاری دست زد ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heart is in: علاقه مندبودن یا مشتاق بودن در مورد ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hammer up: سخت کار کردن بر روی چیزی با تلاش یا ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self inflected: خو کرده خو کردن تحمیل کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck: خوراکی تجمع شمشیر باریک قایم کردن ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catch a glimpse: نگاه گذرا انداختن چشم کسی به چیزی ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
came up with: ( به ایده ای ) رسیدن فکر ( چیزی را ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be confined to a wheelchair: باید روی ویلچر بماند مثلا به علت شک ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in for it: مطمئنا با مشکل یا مجازات مواجه شدن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
through the back door: پنهانی قایمکی
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's head: تقصیر خود بودن بر سر کسی خالی شدن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buzz about: moving around continuously from pla ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kitchen roll: دستمال لوله ای آشپزخانه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the warpath: در حالت بسیار عصبانی و پرخاشگری و خ ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
how long is a piece of string: غیر ممکن بودن تخمین اندازه یا مقدار ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lick one's lips: با هیجان منتظر چیزی بودن �هیجان داش ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buy sth on impulse: ناگهان هوس انجام دادن کاری را کردن ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bored out your mind: از بی حوصلگی دیوانه شدن از حوصله س ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a bad run: a period of performing badly
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in one's mind's eye: در خیال خود
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pen in: حبس کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
league table: فهرست رقیبان یک لیگ فهرست چیزهای ط ...
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay down rules: قانون صادر کردن
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
yearn for: در حسرت بودن برای
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
جدید ٤ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's word: سرحرف خود ایستادن�سر قول خود ماندن
جدید ٦ ساعت پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall to pieces: با شکست مواجه شدن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shed light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contraception: پیشگیری از بارداری وسیله پیشگیری ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shower room: حمام - دستشویی
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
emergence: افشا بروز، آشکارسازی
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
zoned out: نئشه گیج و منگ
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wink off: به خواب رفتن خوابیدن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take its toll: اثر منفی گذاشتن بر روی کسی یا چیزی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hike: افزایش ناگهانی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
carry weight: بسیار مهم و تاثیرگذار بودن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall on: مسئولیتی را قبول کردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
morph into: به شکل دیگری درآمدن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
satnav: راهیابی ماهواره ای
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
developer: برنامه نویس وب یا نرم افزار
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charged: شارژشده شارژ پرتنش پرهیجان، پراضطرا ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: با اسلحه سرقت کردن سرقت مسلحانه کرد ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop a line: از طریقی تماس برقرار کردن خبر دادن ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
granted: در حقیقت
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
directed: خطاب به کسی چیزی گفته شده
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
burned: مایوس و نا امید شدن در رابطه عاشقان ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: قیمت چیزی را کاهش دادن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cry over spilled milk: غصه گذشته را خوردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head start: مزیت برتری، چیزی که آدم را از بقیه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
talk up: بیش از حد از کسی یا چیزی تعریف کردن ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lapse: ازکارافتادگی ( موقت ) خطا از بین ر ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over the hill: کسی که دوره اش به سر آمده ( به علت ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
when the time comes: وقتی که زمانش فرا میرسه. . . .
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nothing is too much trouble: همیشه آماده کمک کردن بودن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
focus group: یک گروه کوچک از مردم به نمایندگی از ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slip away: دزدکی در رفتن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it up: به کاری ادامه دادن� همین طور ادامه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no reason: بدون دلیل خاصی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dressed to kill: هفت قلم آرایش کرده لباس های دلبرانه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
joint: تحت نظر گرفتن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head up: رهبر یک گروه یا سازمان بودن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smoke and mirrors: چیزی که ظاهرش فریبنده است
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go to: برو! برو دنبال کارت! به تحصیل رفتن ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sea of difference: خیلی متفاوت بودن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
router: ابزار برقی با کاتر شکل که در نجاری ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
team up: متحد شدن دست به دست هم دادن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a contribution: کاری برای کمک به موفقیت یا تولید آن ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intrude on: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
available: بدون رابطه ( عاشقانه ) � مجرد ( د ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone the boot: کسی را اخراج کردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a word in edgeways: یک کلمه حرف زدن چیزی گفتن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clear off: جمع کردن وسایل
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
since then: معنی درست و کامل این، از آن موقع تا ...
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
send flying: چیزی را به هوا پرتاب کردن چیزی را ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give it your best shot: تمام تلاش خود را کردن از جان و دل ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come into sight: پدیدار شدن دیده شدن، نمایان شدن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you could say that again: complete agreement with used to ex ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
last for: برای/به ( مدت زمانی ) طول کشیدن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shine a light on: تمرکز کردن مورد تاکید قرار دادن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a sacrifice: از خودگذشتگی کردن�فداکاری کردن �ایث ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sentenced: کسی را به چیزی محکوم کردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get the short end of the stick: بدبیاری آوردن�بدشانسی آوردن، بدشانس ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eat dirt: به غلط کردن افتادن�شکر خوردن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be drawn to: علاقه مند شدن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lump: گروهبندی کردن , دسته بندی کردن به ه ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what a cheek: چه آدم پررویی! چه گستاخانه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sweat it out: تحمل کردن شرایط سخت و دشوار تا وقتی ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ballbusting: به خصوص چالش برانگیز یا سخت. خیلس ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the moment: به محض اینکه
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mount up: افزایش یافتن زیاد شدن سوار ( اسب ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run of bad luck: دوره یا روند بدشانسی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
up to the mark: سالم و سر حال ( جسمی و روانی )
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get there: به هدف رسیدن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hands down: به اتفاق آرا بدون شک�بدون استثنا
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
booting: راه اندازی کردن یا بوت کردن ( به ان ...
٢ روز پیش