نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rushed off one's feet: بسیار سرشلوغ بودن بسیار کار داشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no time at all: وقت زیادی نداشتن مقدار زمان خیلی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a high profile: توجه دیگران را جلب کردن جلب توجه ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head of: رئیس . . . . . . . . . . . رهبر . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
new broom: کسی که سرپرستی یا مدیریت جایی را به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
new broom sweeps clean: کسی را مسئولیت جایی را به عهده گرفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where one's stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where someone stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where your stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where are stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where you are: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the going is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the getting is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you must be joking: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're joking of course: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a discussion: ریاست مناظره را بر عهده داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a say: داشتن حق رای یا اظهار نظر در مورد چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lady mayor: شهردار زن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from bottom of my heart: از صمیم قلب از ته قلب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set a budget: تصمیم گیری و تعیین بوجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
about to do something: قصد انجام کاری را داشتن در حال انج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remand in custody: تا روز محاکمه به بازداشتگاه فرستادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep one's pants on: صبور بودن صبر کردن صبر داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no spring chicken: شخصی که دیگر جوان نیست کسی که سن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be as young as you were: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be getting any younger: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
years young: معمولا وقتی سن افراد پیر میگن اخر ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like the tower of babel: به شدت پر سرو صدا و گیج کننده که ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are only as old as you feel: برای تاکید به این برای انجام بعضی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for toffee: کسی که در چیزی ناشی و بی تجربه است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
healthcare service: خدمات بهداشت و درمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's your oyster: دنیا به کام توست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's one's oyster: دنیا به کام کسی بودن هر کاری که دل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do one's share: برای کمک به کار دیگران در یک گروه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hand's turn: مقدار کمی کار معمولا به صورت منفی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to do a hand's turn: هیچ کاری انجام ندادن به وظیفه خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather you than me: برای بیان این موضوع استفاده می شود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather someone than me: برای بیان این موضوع استفاده می شود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on someone hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on one's hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the apple of someone's eye: نور چشمی جگرگوشه سوگلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nice work if you can get it: کسی که کار بسیار آسان یا لذت بخشی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
common or garden: خیلی معمولی و عادی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand about: بیکار ایستادن منتظر ایستادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the say: اختیار، قدرت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to get a word in edgewise: مجالی برای صحبت کردن پیدا نکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
council of war: جلسه شامل مقامات عالی رتبه برای تصم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
penn'orth: مقدارکم به ارزش یک پنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in your penn'orth: به اشتراک گذاشتن نظر، ایده یا دیدگا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your knickers in a twist: ناراحت یا عصبانی شدن ناراحت شدن از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the warpath: در حالت بسیار عصبانی و پرخاشگری و خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rise to the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a lot on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consist with: جور بودن با، توافق داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enlist in: شرکت کردن در
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
depend on someone: به کسی وابسته بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to your laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to one's laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with a straight face: به شوخی گفتن مزاح گفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught napping: قرار دادن ناگهانی ( کسی ) در موقعیت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap bag: کیف دستی کوچک بدون دسته فردی که کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear of: خلاص شدن �راحت شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
minister to one's needs: کمک کردن به نیازهای کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minister to: ( نیازهای کسی را ) برآوردن کمک کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as maintained by: طبق�مطابق، بر اساس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as specified by: طبق� مطابق، بر اساس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as stated by: طبق� مطابق، بر اساس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emerge: بیرون آمدن ( از شرایط دشوار ) جان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lapse: ازکارافتادگی ( موقت ) خطا از بین ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
airbrush: به عنوان اصطلاح چیزی را بهتر از وا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
comfortingly: به شیوه ای دلگرم کننده یا تسلی بخش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodged in something: در چیزی اسکان داده شده است در جایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge in: اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lodge in: اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pencil in: زمان مقرر کردن ( به صورت موقتی و با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shark infested: ( از یک بدنه آبی ) که حاوی تعداد زی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rat infested: ( مکان یا کشتی ) که موش زیاد دارد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best of a bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the best of a bad bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best of a bad lot: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win all em: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win em all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win them all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not see the wood for the trees: درک نکردن یا متوجه نشدن یک موقعیت ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back in the late: برمیگردد به اواخر . . . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
self conduct: مواظب رفتار خود بودن خوب رفتار کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intrude upon: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intrude in: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who shall remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone who shall remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone who must remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who must remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't look at me: فریاد برائت از یک اتهام کلی یا دلال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wee small hours: همان ساعات اولیه بعد از نیمه شب. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
witching hour: نیمه شب Midnight
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the witching hour: نیمه شب Midnight
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a reality check: واقع بین بودن واقعیت چیزی را درک کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bee in one's bonnet: وسواس فکری، درگیری یا مشغولیت ذهنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cocaine fuelled: مصرف کندده کوکائین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the land of nod: خوابیده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at some ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at an ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the heats: در دوره مقدماتی مسابقه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull the strings: اعمال نفوذ کردن پارتی بازی کردن ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tuberculoma: توده غیر نئوپلاستیک، معمولا در ریه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go smash: ویران کردن به قطعات ریز تبدیل کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay scratch: تیکاف کشیدن ( اتومبیل ) سریع گاز د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask me another: من نمیدونم زمانی که فرد پاسخ سوال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push your luck: کاری خطرناک انجام دادن که می تواند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push your luck: کاری خطرناک انجام دادن که می تواند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rumors are rife: شایعات بسیار زیاد است شایعات زیادی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ever worsening: روز به روز بدتر شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toll charging: هزینه عوارض برای عوارض هزینه درخوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark the end of something: باعث پایان یافتن چیزی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark the beginning of something: باعث شروع چیزی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't please all of the people all of the time: شما نمی توانید همه مردم را راضی نگه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw a spanner into the plans: چوب در چرخ کسی گذاشتن. ایجاد مشکل ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay lip service in something: حرف مفت بدون عمل موافقت با چیزی بد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at for the number on: به فکر خود بودن اول خود را در نظر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well remember: به یادماندنی خوش خاطره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wedlock suits you: ازدواج بهت ساخته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
internet minister: کشیش اینترنتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wander about: سرگردان بودن سردرگم بودن پرسه زدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medallion number: شماره شناسایی صادر شده توسط کمیسیون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taxi medallion: شماره مجوز تاکسی که از طرف تاکسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: مزیت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
perk up one's ear: توجه کسی را جلب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to an extent: به اندازه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to an extent: به اندازه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
undermine someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weaken someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one's own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clinch: قرارداد بستن � ( با موفقیت ) به دس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
friendly take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hostile take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mount on: سوار کردن بر، قرار دادن ( بر فراز چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the cards: احتمال وقوع چیزی وجود داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bounce: برگشت خوردن ( ایمیل ) ارسال نشدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buoyant: پررونق شکوفا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dry up: کمتر و کمتر شدن به تدریج کاهش یافت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bailout: کمک مالی دولت وام به کشورهای خارجی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bailout: کمک مالی دولت وام به کشورهای خارجی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
build up: [فعل] تقویت کردن بهتر کردن زیاد ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outgoings: مخارج دائمی هزینه های همیشگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
severely hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
badly hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cabinet minister: وزیر کابینه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cabinet pudding: کیک کشمشی پودینگ کابینت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stake out: ادعا یا حق مالکیت ایجاد کردن، مورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow up out of proportion: مسئله ای رو خیلی گنده اش کردن از کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poke one's nose in someone's business: در کار دیگران فضولی کردن دخالت بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
poke one's nose into someone's affairs: در کار کسی دخالت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poke one's nose in something: در کار کسی دخالت کردن در کار دیگران ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite so: کاملا همین طوره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
private health insurance: هر گونه پوشش بیمه درمانی که توسط یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
healthcare provision: بیمه خصوصی سلامت و درمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
healthcare provision: بیمه خصوصی سلامت و درمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spring out at: به کسی حمله ور شدن ( به صورت ناگهان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spring in one's step: شور و اشتیاق�انرژی، سرزندگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surge in: افزایش یافتن در چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cwu: Communication Workers Union
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's finger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
١٠ ماه پیش