نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the world's one's oyster: دنیا به کام کسی بودن هر کاری که دل ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do one's share: برای کمک به کار دیگران در یک گروه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have an earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not to earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly chance: شانس ممکن شانس محتمل
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly: محتمل
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of something: اعتماد کردن به کسی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا نگه داشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a rainy days: روز مبادا
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a death trap: ( ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
food kilometers: مسافت حمل مواد غذایی از کارخانه به ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one of life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heads are going to roll: به دردسر افتادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a case of: در مورد . . . . . . . .
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
death cart: ارابه مرگ گاری که روی آن اجساد را ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
your own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
minor injuries unit: بخش صدمات جزیی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
miu: minor injuries unit بخش صدمات جزیی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the lay person: افراد غیر متخصص افراد غیر حرفه ای
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not a ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly desire: تمایل برای چیز های ممکن و قابل ملمو ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's high horse: از خود راضی متظاهر، متکبر، پرمدعا
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do one's head in: کسی را آزردن کسی را سردرگم کردن، کس ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay into: واریز کردن به حساب بانکی ریختن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
top up card: کارت شارژ اعتباری موبایل
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prepaid token: ارتی اعتباری که مربوط به تلفن ‏همرا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
top up voucher: ( prepaid token or card for mobile ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
priority handling: حمل و نقل اولویت دار یا پست اولویت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
single as fuck: به شدت تنها حتی تو یه رابطه هم نبو ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whip cream: خامه همزده ( شیرینی پزی و غیره ) ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impact on: مصرف یا کاربرد بیش از حد
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put in neutral: روی دنده خلاص گذاشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drifting off the point: منحرف شدن از موضوع از موضوع بحث خا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
incentive saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reward saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in harness: در دسترس در حال کار کردن در سر کار
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
if someone is a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it under one's hat: راز نگه داشتن�فاش نکردن ( راز ) ، ( ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shitfit: جوش آوردن� قاطی کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
group up: �دوره هم جمع شدن به منظور انجام داد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you freaking kidding me: مودبانه Are you fucking kidding me
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you flipping kidding me: مودبانه Are you fucking kidding me
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dial out: شماره گرفتن �تماس گرفتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
booking number: مقدار عددی اختصاص داده شده به رزرو ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
going third base: رابطه جنسی داشتن با کسی مخصوصا بین ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to make one's flesh creep: وحشت زده ساختن ترساندن حال کسی را ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
human rights abuses: نقض حقوق اساسی مردم با رفتار نادرست ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's goose cooked: در دردسر بزرگی افتادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make modifications: تغییرات جزیی ایجاد کردن اصلاحاتی ا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be cast down: اندوهگین بودن غمگین بودن ناراحت و ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's flesh creep: وحشت زده ساختن ترساندن حال کسی را ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be worried about: نگران چیزی بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's last legs: نفس های آخر را کشیدن به روغن سوزی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rights abuses: نقض حقوق اساسی مردم با رفتار نادرست ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mouth watering scent: بوی وسوسه انگیز
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it short: کوتاه کردن حرف�خلاصه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's shirt on: صبور بودن� صبر داشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's options open: گزینه ها یا انتخاب های خود را باز ن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scooch: چمباتمه زدن نیم خیز شدن خم شدن ب ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
groundswell: حس مشترک موج، عقیده همگانی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
swamped: غرق در ذله گرفتار
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have an eye on: یک چشم کسی به چیزی بودن نیم نگاهی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
houseware: اسباب خانه ( به ویژه ظروف آشپزخانه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a ball: اوقات خوشی داشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a head start: مزیت برتری، چیزی که آدم را از بقیه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as gentle as a lamb: آرام چون بره
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spend out: سعی در تمام کردن چیزی به طور کلی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
langer: آلت تناسلی مرد یک شخص نفرت انگیز ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uninitiated: غیر متخصص غیر کارشناس، فاقد اطلاعات ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
metric capacity: معیار ظرفیت و حجم
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dogs: پاها
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ott: over the top
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
complementary medicine: طب جایگزین پزشکی جایگزین
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spread a rumor: شایعه ای را پخش کردن شایعه ای را پر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make war: جنگ شروع کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a field day: از انجام کاری لذت ببرید یا از چیزی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not to lift a finger: هیچ کاری انجام ندادن به وظیفه خود ع ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push for: خواستار چیزی شدن تقاضای چیزی را کر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
forget that noise: امکان پذیر نیست !!!
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop in the ocean: بسیار اندک خیلی کم
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
read someone the riot act: کسی را با عصبانیت سرزنش کردن و به ا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
follow on: نوبت دوم توپ زنی بلافاصله پس از نوب ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cross as two sticks: به شدت عصبانی و بی قرار
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go down well: پذیرفتن مورد قبول واقع شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
meant: بایستن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ophiuchus: holder of the snake
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lifeguard station: سکوی نجات غریق
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sextant: جایاب ناوبری
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on to: بحث جدیدی شروع کردن به سراغ صحبت د ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
square one: سر خانه اول
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fact of the matter is: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
creaky: درب وداغون قدیمی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something under wraps: چیزی را پنهان کردن مخفی کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leapfrog: نادیده گرفتن گذر کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pinch pennies: با خساست پول خرج کردن ذره ذره پول ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scrimping and saving: با دقت پول خرج کردن تا بتونی کمی پس ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
behind one's back: پشت سر کسی همیشه حرف نیست کاری انج ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fossil hunter: جویندگان فسیل
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spoil for: به طور خاصی مشتاق بودن یا شور داشتن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in reserve: برای روز مبادا پس انداز ( پول )
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heading for: به سوی چیزی حرکت کردن با وضعیت بد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pine away: درد و رنج کشیدن تحلیل رفتن از غصه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
schlep: سفر کسل کننده و خسته کننده شخص احم ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pour in: ( با جمعیت یا حجم زیاد ) به جایی هج ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold for: مسئول چیزی بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
swag: money or goods taken by a thief or ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hook line and sinker: چشم بسته
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
asslicker: آدم چاپلوس آدم چرب زبان
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saddled with: تحمیل کردن یک بار مسئولیت سنگین یا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snapper: سرخو ماهی عکاس ( ستارگان سینما و غی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
if the shoe fits wear it: قطعا بدون شک از عبارت If the shoe ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the qt: در خفا
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wave off: رد کردن نادیده گرفتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get the wrong end of the stick: دچار سوءتفاهم شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lose your grip: از دست دادن توانایی رسیدگی یا مواجه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show over: راهنمایی کردن جایی را به کسی نشان ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
phone in: برنامه تلفنی ( رادیو و تلویزیون )
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop someone a line: برای ( کسی ) یادداشت یا پیام کوتاهی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
switch to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
say so: اجازه موافقت
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let the dust settle: صبر کن اوضاع آروم شود
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
modeler: کسی که اشیاء یا ارقام را از مواد ما ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cleanser: شیر پاک کن آرایش پاک کن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snarl up: نابسامانی آشفتگی، اشتباه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run to: به ( مبلغ/مقدار و. . . خاصی ) رسیدن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
press for: خواستار چیزی شدن تقاضای چیزی را کر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
climb the ladder: در شغل و حرفه خود پیشرفت کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
if someone's a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agm: موشک هوابه زمین موشک هوابه سطح
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dash someone's hopes: کسی را مایوس کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boil down to something: در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
paper towel: دستمال لوله ای آشپزخانه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosciutto: dry - cured salted Italian ham usua ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the world is your oyster: در زندگی هر کاری که دلت میخواهد انج ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
form an impression: به وجود آمدن ایده ای در مورد چیزی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
house special: غذای مخصوص سرآشپز غذای تخفیف خورده
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show round: اطراف را ( به کسی ) نشان دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
init: اگر به صورت جدا باشد یعنی in it مع ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delicate subjects: موضوعات دارای حساسیت ( مذهبی، سیاسی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
classified ad: نیازمندیها آگهی نامه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
serving bowl: کاسه بزرگ که برای نگهداری غذا برای ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fast fashion: it takes less time for trends to co ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make oneself understood: منظور خود را فهماندن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
work permit: مجوز کار ( در خارج از کشور )
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dead serious: به شدت جدی بودن جدی گفتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seize hold of: در دست گرفتن نگهداشتن به دست آور ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slice up: حلقه حلقه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hot key: کلید میانبر ( ویندوز کامپیوتر )
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
D: Abbreviation for dick
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take out of: کسی را خسته کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
car ferry: کشتی حمل و نقل وسایل نقلیه چرخدار
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
social security card: کارت بیمه تامین اجتماعی [هزینه ای ک ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look down upon: با تحقیر ( به کسی ) نگریستن ( کسی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
address the issue: به موضوعی رسیدگی کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
moving at wrap speed: با سرعت سرسام آور حرکت کردن با حدا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
taste a lifestyle: طعم سبک زندگی تجربه از سبک زندگی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crooked grind: the skateboarder grinds across the ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold ones accountable for: مسئول و پاسخگو چیزی کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discovered firsthand: به صورت مستقیم دیدن یا تجربه کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
culture trauma: شوک فرهنگی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
political rally: تجمع سیاسی
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sell your qualifications: توانایی ها و مهارت های خود را در به ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
composed with distinction: به خوبی نوشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the job at hand: کاری که فعلاً در دست است، کار فعلی، ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all one's geese are swans: ( زهی خیال باطل ) خوش خیال بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all ones geese are swans: ( زهی خیال باطل ) خوش خیال بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grant an interview: برنامه ریزی کردن برای یک مصاحبه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the nature of the beast: ( بخش جدایی ناپذیر، ویژگی ذاتی ) ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nature of the beast: ( بخش جدایی ناپذیر، ویژگی ذاتی ) ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
waste of skin: فرد بی خاصیت
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quick as a dog can lick a dish: به سرعت برق و باد
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hybrid working: ترکیب بین کار حضوری و دورکاری
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fashion lines: تمام لباس هایی که یک طراح فشن می تو ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ingrained in: نهادینه شده ریشه کرده
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
march into: به زور وارد شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
march in: به زور وارد شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
master of public health: کارشناسی ارشد بهداشت عمومی مدرک کار ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dental public health: بهداشت عمومی دهان و دندان
٣ هفته پیش