نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lock in: زندانی کردن ( از طریق قفل کردن درب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
natural gas: گاز شهری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
natural gas: گاز شهری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by the end of the day: قبل از اینکه روز به پایان برسد ( به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by the end of the week: قبل از اینکه این هفته به پایان رسد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by the end of the week: قبل از اینکه این هفته به پایان رسد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: بخشی از یک کتاب یا فیلم سکانس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring in: بازداشت کردن ( برای بازجویی ) به اد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feed: برنامه های ارسالی از ایستگاه مرکزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
put into: ( وقت، انرژی و. . . برای چیزی ) صرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
across: به ( قسمتی یا بخشی ) از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not have a clue: ندانستن از چیزی آگاهی نداشتن ایده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
county: واژه county یک اسم است و به مناطقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pound: به شدت تپیدن به شدت ضربان داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
investigator: کاوشگر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
please people: افراد خواستنی افراد دوست داشتنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
continuously: دایما دائم مدام یک ریز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live within a budget: پول خرج کردن به اندازه کمتر یا براب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live within a budget: پول خرج کردن به اندازه کمتر یا براب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a healthier lifestyle: سبک زندگی سالمی داشتن lead اینجا م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead a healthier lifestyle: سبک زندگی سالمی داشتن lead اینجا م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bother: to make the effort to do something ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get into: قبول شدن انتخاب شدن وارد حرفه ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clown: آدم احمق آدم مضحک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headed: سربرگ دار سرتیتردار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take along: در نظر گرفته شده یا مناسب برای همرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring along: در نظر گرفته شده یا مناسب برای همرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn away: اجازه ورود ندادن برگرداندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never have i ever: هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
never have i ever: هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk into: درگیر ( چیزی ) شدن ( به دلیل ناآگاه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go through: جستجو کردن متحمل شدن، دچار شدن گذ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watering: آبدهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
later: فعلا ( به نشانه خداحافظی ) خداحاف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
around: فعال ( بودن ) روی کار، در عرصه ( چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
greet: استقبال کردن به پیشواز کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dice: مربع مربع کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watch over: از کسی مراقبت کردن مراقب کسی بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
archie: آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
archie: آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
onto: به روی بر روی به روی به طرف به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put together: آماده کردن فراهم کردن جور کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
situate: ساختن در مکان خاصی ساختن قرار داد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look at: به فکر چیزی بودن درنظر گرفتن چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull out: توقف کردن متوقف شدن اسلحه کشیدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
explore: Explore وdirectory دو کلمه هستند که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discover: Explore وdirectory دو کلمه هستند که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow a chance: خراب کردن تباه کردن فنا کردن از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a chance: خراب کردن تباه کردن فنا کردن از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow a lead: شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a lead: شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
maintain: \"Preserve\" به معنای جلوگیری از آس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preserve: \"Preserve\" به معنای جلوگیری از آس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
OF: با ( ویژگی به خصوص ) a man/woman/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let the cat out of the bag: پته کسی را روی آب انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up with: پول چیزی رو جور کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk through: راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
certain: برخی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay a fortune for: هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay a fortune for: هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disadvantage: وضعیتی که احتمال باختن زیاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roll down: غلت دادن به پایین غلتاندن به سمت پا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be with: همراه اش باشی با او باشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be with: همراه اش باشی با او باشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leisure trips: سفرهای تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leisure trips: سفرهای تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
close in: کوتاه شدن روزها در زمستان بد شدن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get annoyed: دلخور شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monkey like: از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monkey like: از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
basis: به صورت به صورت منظم/دائمی/پاره وقت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in: رسیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: چیزی را با کارت اعتباری ( credit c ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: مخصوص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unclear: نامطمئن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little understood: کمتر شناخته شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
little understood: کمتر شناخته شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
battery operated: وسیله باتری خور به وسیله باتری کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a treat: ( عامیانه ) یه حال اساسی دادن کاری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deal of land: مقدار زیادی از زمین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deal of land: مقدار زیادی از زمین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swelling towns: شهرهای بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swelling towns: شهرهای بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swelling: بزرگ زیاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blurring into: ادغام شدن در محو شدن در
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blurring into: ادغام شدن در محو شدن در
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
advanced placement: تیز هوش ها سطح دانش بالاتر و پیشرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
advanced placement: تیز هوش ها سطح دانش بالاتر و پیشرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
student government: شورا دانش آموزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drive up: ( در حال رانندگی ) رسیدن به مقصد و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solenopsis: مورچه آتشین قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solenopsis: مورچه آتشین قرمز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
anaphylactic: پیش دفاعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anaphylactic: پیش دفاعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
histamine: ماده شیمیایی که باعث خارش عطسه و سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
histamine: ماده شیمیایی که باعث خارش عطسه و سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march: لشکر کشی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
farther: به سمت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
further: به سمت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trivia: اطلاعات خیلی خاص در مورد موضوع بخصو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bros before hos: ( عامیانه ) دوستی مهمتر از جنده اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bros before hos: ( عامیانه ) دوستی مهمتر از جنده اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
logistical: راهبردی لجستیک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
redid: گذشته redo دوباره انجام دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redid: گذشته redo دوباره انجام دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentenced for life: محکوم به حبس ابد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tie dyed: رنگارنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
letterman jacket: کاپشن خلبانی خودمون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
folly: این واژه به سازه ها یا ساختمانهایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
follies: حماقت ها نادانی ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follies: حماقت ها نادانی ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ram pumps: تلمبه ی قوچی یا رَم پمپ یا آسانسور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ram pumps: تلمبه ی قوچی یا رَم پمپ یا آسانسور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chalk and cheese: عبارت کلیشه ای یعنی دو چیز اگر در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chalk and cheese: عبارت کلیشه ای یعنی دو چیز اگر در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go down: مریض شدن بیماری گرفتن پذیرفتن مور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
put on: پوشیدن گذاشتن ( هدفون و. . . ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
awfully small: بسیار کوچک بسیار کم اهمیت بسیار ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awfully small: بسیار کوچک بسیار کم اهمیت بسیار ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of money: بی پول بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check in counters: میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
check in counters: میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold by: تحت تسلط تحت کنترل تحت اختیار تح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grey power: یه اسمی که از روی واقعیت برداشته شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grey power: یه اسمی که از روی واقعیت برداشته شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by that time: در آن زمان در آن موقع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by that time: در آن زمان در آن موقع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in far more case: در بیشتر مواقع در بیشتر مورد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
facelift: عمل زیبایی صورت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
facelift: عمل زیبایی صورت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sheltered housing: مسکن اجاره ای برای سالمندان یا بیما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
alzheimers disease: بیماری آلزایمر ( فراموشی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alzheimers disease: بیماری آلزایمر ( فراموشی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bent: استعداد طبیعی یا مهارت در چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
artistic bent: مهارت هنری استعداد هنری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
artistic bent: مهارت هنری استعداد هنری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patronize: تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patronizing: مغرور کوچک کننده تحقیر کننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
negotiating: عبور کردن یا گذشتن از جایی به سختی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put to: به کسی منتقل کردن ( به منظور قبول ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put to: به کسی منتقل کردن ( به منظور قبول ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a result: نتیجه گرفتن در ورزش مخصوصا فوتبال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a result: نتیجه گرفتن در ورزش مخصوصا فوتبال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running battle: جدال طولانی نزاع دیرین نبرد پویا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
running battle: جدال طولانی نزاع دیرین نبرد پویا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running back: مهاجم توپ بر مهاجمی که وظیفه اصلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running back: مهاجم توپ بر مهاجمی که وظیفه اصلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pre order: سفارش دادن برای کالایی قبلا اینکه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pre order: سفارش دادن برای کالایی قبلا اینکه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
craftspeople: صنعتگران
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lined: خط دار ردیف ( در امتداد یک دیگر _پش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch: بالا بردن بالا زدن ( لباس ) رایگان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make yourself: راحت باش فکر کن خونه خوته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my place: خانه من محل زندگی من
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crash into: به چیزی زدن ( با خودرو ) با چیزی ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play opposite: نقش بازی کردن با کسی در یک فیلم مخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play opposite: نقش بازی کردن با کسی در یک فیلم مخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
security: گیت بازرسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soon to be: آینده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exactitude: دقیق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to come: آتی آینده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pulse pumping: ( وسیله یا شرایط یا موقعیت ) که ضرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pulse pumping: ( وسیله یا شرایط یا موقعیت ) که ضرب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrapping: شکل گرفتن ( حول چیزی ) شکل گرفتن ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whats the matter: موضوع چیه؟؟ مشکل چیه؟؟ چه اتفاقی اف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the jury is still out: موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the jury is still out: موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something for granted: دست کم گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take home: بازگشت به خانه یک نفر دیگر با کسی ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
genetically modified: اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ژنتیکی اصل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
genetically modified: اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ژنتیکی اصل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bump off: کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come up to: پیش کسی آمدن به طرف کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come up to: پیش کسی آمدن به طرف کسی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overstructured: بیش از حد منظم و یا ساختار یافته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overstructured: بیش از حد منظم و یا ساختار یافته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overstructure: هنگامی که زندگی کودکان بیش از حد سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overstructure: هنگامی که زندگی کودکان بیش از حد سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
binge on: خوردن یا نوشیدن مقدار زیادی از چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
binge on: خوردن یا نوشیدن مقدار زیادی از چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
up there: آنجا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up there: آنجا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a blaze of publicity: بخش وسیعی از تبلیغات را شامل شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a blaze of publicity: بخش وسیعی از تبلیغات را شامل شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit upon: عضوی از گروه رسمی بودن ملحق شدن ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sit upon: عضوی از گروه رسمی بودن ملحق شدن ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buzzing: در حال وزوز کردن پر شور و پر انرژی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a kiss: ( مجازی ) عشق ورزیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop off: جدا شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good deal: به قیمت خوبی خریدن به قیمت مناسب خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take pulse: نبض گرفتن به وسیله انگشت با لمس مچ ...
١ سال پیش