نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck the dog: گند زدن� دسته گل به آب دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affair of the heart: مسائل مربوط به عشق و عاشقی و جریانه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maycation: تعطیلات در ماه می را به اصطلاح mayc ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sugar balls: حرف محبت آمیز خطاب به شوهر اصلاح ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumatically: به صورت دردناکی وحشتناکی تکان دهن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spring mix: سالادی از مخلوط سبزیجات ، گیاهان و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in good form: عملکرد خوبی داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on good form: عملکرد خوبی داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on form: رو فرم بودن ( ورزشکار ) عملکرد خوبی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in great form: عملکرد خوبی داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verge to: تمایل داشتن به، گرایش داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verge toward: تمایل داشتن به، گرایش داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick up a fuss: عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get up somebody's nose: کسی را خیلی اذیت کردن، کسی را خیلی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do the weeding: کندن علف های هرزه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep somebody informed: continue to give somebody informati ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head in the right direction: making good progress
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the reserve: ( ارتش ) نیروهای اضافه ای که کارهای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leak something to somebody: دادن اطلاعات محرمانه به خبرنگاران و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go from strength to strength: پله های ترقی را طی کردن بیشتر و بی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nursing mother: دایه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a bumpy ride: تغییرات ناگهانی زیاد
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
student government: شورا دانش آموزی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ride away: رفتن دور شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید ایجاد کردن خطر ایجاد کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sick and tired of: سیر شده زده شده بی حال و بی حوصله ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
appeal for: یک درخواست فوری یا صادقانه از مردم ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's way: رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کاره ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tight corner: در وضعیت دشوار
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
friendly fire: آتش خودی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain hunting: جستجو چیزی در یک جایی که قیمت خوب و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
may as well: چاره ای جز . . . نداشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
peacemaker: حل کننده مشاجره و دعوا
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bent: استعداد طبیعی یا مهارت در چیزی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tide turned: ورق برگشت اوضاع تغییر کرد
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
think of something: چیزی را به خاطر آوردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bear a striking resemblance to: کاملا شبیه به ( کسی یا چیزی ) بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wrapping: شکل گرفتن ( حول چیزی ) شکل گرفتن ی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
getting on: پیر شدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seek refuge: پیدا کردن سرپناه یا محافظت در برابر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in poor taste: توهین امیز و زننده
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn one's hand to: انجام دادن کاری به خوبی علی رغم ندا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
haven't the faintest idea: زمانی استفاده میشه که از چیزی خبر ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
boast about: باغرورصحبت کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in: رسیدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bachelor of science: لیسانس علوم
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make generalizations: نتیجه گیری کلی کردن راجع به
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do for: be enough or be acceptable in a par ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charts: لیست محبوب ترین آهنگ ها و برنامه ها ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
please people: افراد خواستنی افراد دوست داشتنی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in this way: به این خاطر
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sway: به اهتزاز در آمدن حرکت کردن به این ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
farther: به سمت
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your feet on the ground: remain sensible and realistic about ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
potential customer: شخصی که پتانسیل علاقه مند شدن به خد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
winding footpath: راه پیاده رو پرپیچ و خم مسیر مارپی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it's been a while: وقتی چیزی برای مدت طولانی اتفاق نیف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big day: روز به یاد ماندنی روز سرنوشت ساز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
massive hit: ترانه بسیار موفق و محبوب ترانه بسی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wired: نشئه تحت تأثیر مواد مخدر هیجان زده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear someone's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear someones name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear one's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extended warranty: گارانتی که بیشتر از دوره نرمال باقی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
costume play: لباس شخصیت های خیالی رو پوشیدن با ف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aht aht: خندیدن با حالت عصبانی نه گفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
framing crew: کارگر چارچوب بندی و پیکربندی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill with somebody: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheese off: خسته حوصله سر رفته، عصبانی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sponge on: به خرج دیگری زندگی کردن از سخاوت ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spongebag: کیف لوازم آرایشی و بهداشتی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sponge pudding: پودینگ اسفنجی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
an item: داشتن رابطه جنسی یا رومانتیک
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
debit voucher: سند پشتیبانی است که نشان می دهد معا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
receipt voucher: رسیدی که نشان می دهد پرداخت دریافت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
credit voucher: رسیدی که نشان می دهد پرداخت دریافت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bargain: خرید ارزان چیزی برای حراج با قیمت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to bargain: مذاکراه و چانه زنی قبل از خرید
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring out into the open: آشکار کردن �علنی کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give somebody what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the law into your hands: اقدام خارج از محدوده قانون برای دست ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill with: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chill with someone: وقت گذراندن مخصوصا در حال آرامش خا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
im dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring out the best in someone: وجب شکوفایی، تشویق یا تقویت بهترین ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring one's ass to an anchor: تمرگیدن�آرام گرفتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
undermine someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weaken someone's belief: عقیده کسی را سست کردن �باور کسی را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
friendly take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hostile take over: خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep one's pants on: صبور بودن صبر کردن صبر داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consist with: جور بودن با، توافق داشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enlist in: شرکت کردن در
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look to your laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look to one's laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minister to one's needs: کمک کردن به نیازهای کسی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minister to one's needs: ( نیازهای کسی را ) برآوردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minister to: ( نیازهای کسی را ) برآوردن کمک کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as maintained by: طبق�مطابق، بر اساس
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as specified by: طبق� مطابق، بر اساس
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as stated by: طبق� مطابق، بر اساس
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's finger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rattle up: به ثمر رساندن مقدار مشخصی از امتیاز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smoke rocket: یک موشک با کلاهک که حاوی موادی برای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive someone crackers: کسی را به شدت آزردن�کسی را دیوانه ک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive crackers: کسی را به شدت آزردن �کسی را دیوانه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a bob: ( به عنوان ادای احترام ) سرخم کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
puzzle about: ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
address something: فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quill pen: قلم پر
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's been one of those days: دوباره از آن روزهای سخت است
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's not somebody's day: روز کسی نبودن�بدبیاری آوردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my mind goes blank: چیزی به ذهن آدم نمیرسه همه چیز را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you've got nothing to lose: دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shimmer: درخشش کردن تابیدن نرم درخشش تابش ن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reality shows: مستندمسابقه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by a country mile: با اختلاف زیاد
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relegate: از لیگ دسته بالاتر به پایین تر سقوط ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
panel: کنسول ( وسایل نقلیه ) گروه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ruins: قسمتی از ساختمان که بعد از خرابی با ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get in: به دست آوردن حاصل کردن can i get ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dept: اداره شعبه بخش وزارتخانه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have sb in mind: در نظر گرفتن کسی برای هدف خاصی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be in two minds about something: be unable to decide what to do abou ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do your fair share: pull your weight مثل دیگران سخت کا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bags of: یک عالمه خیلی زیاد
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
push and shove: فشار آوردن یا قرار دادن به شیوه ای ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hit back at: واکنش منفی، اجباری یا خشونت آمیز نس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go in one ear and out of the other: فورا فراموش کردن چیزی یه گوشش در و ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gr8: great
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go downhill: فرسوده شدن رو به وخامت رفتن کیفیت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cabinet pudding: کیک کشمشی پودینگ کابینت
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose in someone's business: در کار دیگران فضولی کردن دخالت بی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose into someone's affairs: در کار کسی دخالت کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poke one's nose in something: در کار کسی دخالت کردن در کار دیگران ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
private health insurance: هر گونه پوشش بیمه درمانی که توسط یک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back in the late: برمیگردد به اواخر . . . . .
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self conduct: مواظب رفتار خود بودن خوب رفتار کرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spring out at: به کسی حمله ور شدن ( به صورت ناگهان ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cwu: Communication Workers Union
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to get a word on edgeways: مجال گفتن پیدا نکردن مجال قحبت پید ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chicken coop: آغل مرغ قفس مرغ مرغدانی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raw dogging it: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rawdogging: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wink back: با چشم به هم زدن زدودن یا کنار زدن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adult shop: مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
severely hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
badly hit: به شدت تحت تاثیر قرار دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cabinet minister: وزیر کابینه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hottie mcbody: آدم بسیار جذاب ( به ویژه زن جوان )
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something in one's stride: کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apc: نفربر زرهی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in perfect condition: به نویی و تمیزی روز اول� در بهترین ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arc and compass: قوس و پرگار نشان فراماسونری
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack a crib: به زور وارد خانه شدن دزدی کردن به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hairy manilow: به عنوان شوخی به خایه مرد یا واژن خ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pussyfoot around: احتیاط کردن در گفتار و کردار تا مبا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nous verrons: خواهیم دید
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take to the bush: یه اصطلاح استرالیاییه فرار کردن زن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pon my word: بشرافت ام سوگند
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop a chub: نعوظ داشتن سیخ کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rub nub: مالیدن کلیتوریس خانم ها جهت رسیدن ب ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
authorized personnel only: ورود افراد متفرقه ممنوع
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to take a pinch of snuff: تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفت ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to ghost of a chance: �شانسی برای موفقیت نداشتن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zante currant: مویز انگور یا کشمش بی دانه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cast light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let the matter rest: بحث کردن و رسیدگی کردن به موضوعی را ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sirtuin: سیرتوین نوعی پروتئین که در تنظیم ف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vegetable stock: عصاره سبزیجات آب سبزیجات
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gas stands: جایگاه سوخت
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear someone's name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear someones name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in doghouse: در دردسر افتادن ( با کسی ) به مشک ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in hog heaven: سرمست بودن خوشحال بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in hog heaven: سرمست بودن خوشحال بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in seventh heaven: از شادی سر از پا نشناختن از شادی د ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in someone's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in somebody's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in one's neck of the woods: در نزدیکی کسی بودن
٣ ماه پیش