پیشنهادهای پیمان عدالتجو (٧٩)
نقطه مقابلِ individualistic culture
کدرورت ensure that there is nothing left unresolved or any remaining unforgiveness مطمئن می شوم که هیچ چیز بدون حل و فصل باقی نمانده یا کدورتی باقی ن ...
something come upon somebody عارض گشتن، در بر گرفتن، نازل شدن، دامنگیر کسی شدن، بر کسی آمدن . . .
بیت عَنیا ( شهری در نزدیکی اورشلیم )
قابل اتکا
کندوکاوِ گذشته
وعده ها
ترجمه دیگر که شاید جایی بسته به زمینه متن به درد بخوره، معادل rethink : بازاندیشی
در بعضی موارد: در میان گذاشتن
زمان بندی شده
کدورت، اختلال . . . . , If there are any relational snafus اگر کدورتهایی در روابط ( ایجاد شده ) باشد . . .
دخل و تصرف کردن
کلاهت پسِ معرکه است
reaffirm
در یکی از متون انگلیسی که برخورد کردم این واژه به مانند acronym استفاده شده بود: به اختصار، مخفف، حروف مخفف از یک عبارت - مثال: - Radio Detection and ...
در یک چشم به هم زدن
1 - دوباره وارد شدن ۲ - از سر گرفتن، دوباره به عرصه ای وارد شدن ۳ - از نو وارد کردن، دوباره ثبت و ضبط کردن dictionary. com 1 - to enter again: The gu ...
از قبل پیشبینی شده/برنامه ریزی شده - پیشاپیش طرح ریزی شده
به صورت جمع: اصول، مبانی
از محل کار بیرون زدن، تعطیل شدن
شلیک کردن ( گلوله )
دوش به دوشِ
دورکاری
با خنده ای گوشه بر لب
dictionary. com 1 - Feel frisky or animated, as in School was out, and they were feeling their oats. This usage alludes to the behavior of a horse a ...
گاهی اوقات معنی - تسامح، تساهل یا مدارا - را می توان از آن گرفت.
ترجمه یک مقدار رسمی تر: دربابِ
واکاویِ ( درونی )
یکی از معانی آن: مفر، گریزگاه، راه نجات Those suffering with depression often search for outlets in alcohol, affairs, drugs, or similar release points
جانفرسا، طاقت فرسا، نفسگیر
dictionary. com 1 - a small piece snipped off; a small bit, scrap, or fragment: eg: an anthology of snippets چکیده ، بخش، گزیده
1. casualties, as of a military conflict, who are wounded but ambulatory. 2. informal. persons who have been damaged or defeated psychologically or e ...
جرات به خرج دادن
آمینو اسیدهای مرکب
گسیل کردن
مایه تمسخر
درباره داستان طولانی و دردناک : مرثیه - مصیبت نامه - سرگذشت تلخ - مصیبت نامه - رنجنامه
bouts of something like feelings, illness گاه و بیگاه bouts of crying
توجه کسی را به موضوعی جلب کردن
Rather, finishing strong means maintaining your pace over the last third of a race while those around you are slowing. Jun 2, 2008 or it is attitude ...
تعملات
با خیال راحت
بال و پر یافتن/گرفتن
ملاطفت
گله مند
Feeble economy اقتصاد شکننده، Pheebo joke جوک بیمزه، feeble faith ایمان سست، ضعیف
خوار شمردن
در ورزش: آزمون آمادگی بدنی
کانون شادی
الهیات نظام مند