تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهت گیری صنعتی داشتن ( به نفع یک صنعت خاص کار کردن یا اقدامی انجام دادن. . . industrial - biased translation market

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نابرابری اجتماعی

پیشنهاد
٠

عقل سالم در بدن سالم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

محکم چسبین به چیزی مثل رسم و رسوم یا حتی از نظر فیزیکی. حفظ کردن چیزی they held on to their social hierarchies and traditions Hold onto the railing s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجابت دعا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

موفقیتی توی مشت کسی بودن. ( قطعی بودن ) The Democratic Party is behaving as if victory was already in the bag.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر منصفانه بودن

پیشنهاد
١

نقطه ی عطف

پیشنهاد
٥

ساخته ی ذهن کسی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گوشمالی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشاوران روابط عمومی ( کسانی که به افراد یا مقامات سیاسی مشاوره می دهند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

she soon tied herself up in knots خیلی زود دست و پایش را گم کرد. ( گیج شدن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

محال بودن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به حق مورد تایید محقّ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مرکز توجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

روانکاو

پیشنهاد
٠

به ته دیگ رسیدن، دچار کمبود شدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکر گزار نعمت هایت باش.

پیشنهاد
١

سیلی نقد به از حلوای نسیه است.

پیشنهاد
٠

جنگ اول به از صلح آخر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

که اینطور !

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزشمند ترین ( در برخی متون )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

با احترام به همه ی دوستان خوبم به جای عامل ترساننده بهتر است از "درس عبرت" استفاده کرد که ترجمه ی متون مختلف کاربردی تر است. fining him will be a de ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حقیقت را گفتن

پیشنهاد
٠

رو در رو شدن با کسی

پیشنهاد
٤

جان کندن، سخت کار کردن

پیشنهاد
١

misunderstanding

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارت سه قسمتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

sympathy: همدردی empathy: همدلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

باید بسوزی و بسازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

lay off fast food غذای فوری ( فست فود ) را بذار کنار.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دنباله رو بودن

پیشنهاد
١

کسی را آلت دست قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

از خانه بریدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

سرسخت بودن

پیشنهاد
١

تاثیر زیاد گذاشتین دست روی نقطه ضعف گذاشتن هم خوبه ولی مورد اول بهتره.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

scared the living daylights out of someone

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از زیر مسؤلیت شونه خالی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همزمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رایج

پیشنهاد
٠

A slight hysterical tendency

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

هیچوقت نگو نمیشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mariupol right now is encircled. شهر ماریوپل درحال حاضر در محاصره است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مرکز ( مثل پایگاه ) they can't radio home for further instructions آن ها نمیتوانند دستورالعمل های بعدی را به مرکز مخابره کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق مراقبت های ویژه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازبینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اول شدن در راس قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جان کندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

او خیلی پر تلاش است. او جان می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Immeasurably small

١