پیشنهادهای آیدین آذری (٤١٣)
1. ( اسم، وامواژه از لاتین، اکنون نادر ) منشأ هراس یا عامل ترس، به ویژه ترس بی مورد؛ هراسه ( bugbear ) 2. ( فعل ) برانگیختن ترس بی اساس فرم ها ( آل ...
( اسم ) کتابدرمانی: استفاده از کتاب ها برای اهداف درمانی، به ویژه در درمان عارضه های مرتبط با سلامت روان منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، وامواژه از لاتین، نادر ) حالت یا وضعیت هیچ جا نبودن، عدم وجود، نیستی منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، عامیانه، اصالتاً و بیشتر در آمریکا ) یک چیز یا یک شخص که برانگیزاننده انرژی یا سرزندگی است؛ محرک، نیروبخش مقایسه کنید با: pepper - up فرم: pep ...
( اسم، معمولاً با the ) سهم فرشتگان: آن مقدار از شراب یا سایر مشروبات تقطیری که در اثر تبخیر حین کهنه شدن در بشکه های چوبی از دست می رود؛ ( همچنین ) ...
( اسم، انگلیسی محلی، عامیانه ) نوعی پای ( pie ) که از باقیمانده غذاهای قبلی درست شده است منبع: Oxford English Dictionary معنی تحت اللفظی: کیک رستاخیز ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی ) زیبایی یا شکوه تابناک؛ درخشش. در استفاده های بعدی با کاربرد استعاری: تأثیر به ویژه تأثیر فرهنگی یا ذهنی؛ نفوذ ( فرهنگی ) ...
( اسم، وامواژه از زبان کیکویو ) ایریو: در آشپزی کنیا عبارت است از نوعی غذا شامل پوره سیب زمینی معمولی یا سیب زمینی شیرین همراه با ذرت، نخود فرنگی و س ...
( صفت، ادبی، نادر ) وحشی، سرکش منبع: Oxford English Dictionary
باور به اینکه فناوری، قدرت شکل دادن یا بهبود بخشیدن به جامعه انسانی را دارد؛ ( همچنین ) عشق به فناوری یا اتکا کردن به آن تلفظ بریتانیایی: تِکنُلُجیز ...
( فعل، نادر ) 1. ( فعل لازم ) شبیه شدن به یک قنطورس ( centaur ) ؛ مثل یک قنطورس رفتار کردن 2. ( فعل متعدی ) شبیه کردن به قنطورس منبع: Oxford Englis ...
( اسم، وامواژه از لاتین ) نشاندهنده خوشحالی تبسم آمیز؛ مسرورانه؛ مسرور اغلب در مقام کنایه یا تمسخر به کار می رود تلفظ: سِبرایسیو، ( در انگلستان همچن ...
1. ( اسم ) جهش غزال جهنده ( springbok ) یا سایر شاخ درازان ( antelope ) 2. ( اسم، عامیانه بریتانیایی، تحقیرآمیز، اکنون نادر ) احمق، دیوانه؛ ( همچنین ...
( اسم، انگلیسی غرب آفریقا ) نوعی خورشت سبزیجات تند که اغلب ( به ویژه در سیرالئون ) همراه با یک سبزی اصلی با طعم خنثی مانند سیب زمینی هندی یا پلانتین ...
( اسم ) 1. ( نادر ) یک مترادف نزدیک 2. یک واژه یا عبارت مؤدبانه ( euphemistic ) که مفهوم لفظی آن مغایر با آن چیزی است که به آن اشاره می کند و به طور ...
( اسم ) سینِفیلیا: عشق یا اشتیاق به فیلم ها مقایسه کنید با: cinephile = دوستدار فیلم منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) کریکت خیابانی: نوع غیررسمی کریکت که در کوچه و خیابان بازی می شود منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) تزئین شیشه و بلور به شکل مارپیچ مقایسه کنید با صفت writhen و اسم writhing تلفظ: رای ذنینگ منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، انگلیسی آمریکایی، وامواژه از نروژی ) هنر رنگ آمیزی مبلمان و سایر اثاثیه چوبی با نقش های گل زینتی تلفظ: رُزه مالینگ، رُسه مالینگ، رُزه مُلینگ، ...
( صفت ) 1. ( اکنون تاحدودی نادر و قدیمی ) مربوط به گل تاج خروس ( amaranth ) 2. نامیرا، جاوید؛ محونشدنی، نازدودنی ( مقایسه کنید با amaranthal ) 3. ...
( اسم، وامواژه از ایرلندی ) یکی از علائم نگارشی ایرلندی به شکل اَکسان اِگو ( acute accent ) که بر روی یک حرف صدادار قرار می گیرد و نشان می دهد که آن ...
( صفت، عامیانه ) مربوط به یا تأثیرگذار بر رنگ های سبز و زرد مطابق با سبک یا الگوی جنبش زیباشناختی در اواخر قرن 19 میلادی؛ تیپیکال چنین جنبشی؛ تأثیرپذ ...
( اسم، انگلیسی اسکاتلندی، وامواژه از زبان گیلی اسکاتلندی، اکنون تاریخی یا نادر ) خدمتکاری که مسؤول حمل کردن یک رییس هایلند ( Highland ) از عرض رودخان ...
سانتوکو: چاقوی سه کاره ژاپنی
( اسم، وامواژه از ژاپنی ) سانتوکو: یک چاقوی سبک چندکاره که منشأ آن ژاپن است و دارای تیغه کوتاه و تخت می باشد که در نوک چاقو خمیدگی دارد. همچنین به شک ...
( قید و صفت، انگلیسی استرالیایی و نیوزیلندی ) 1. ( قید ) در سریع ترین حد ممکن؛ با بالاترین سرعت؛ با حداکثر سرعت 2. ( صفت، بیشتر به صورت اِسنادی ) پی ...
( اسم، اسکاتلندی ) توده برف سنگین که مانع از دید می شود یا دید را کاهش می دهد تلفظ: بلین دریفت فرم ها: blin drift, blin' drift, blindrift, blind dri ...
( اسم، وامواژه از کره ای ) در کره جنوبی به هر یک از مؤسساتی گفته می شود که دارای چندین پایانه کامپیوتری هستند و دسترسی به اینترنت را در ازای دریافت پ ...
( اسم ) نپنتی 1. ( اکنون قدیمی ) یک نوشیدنی، معجون یا دارو که موجب از بین رفتن مشکلات یا غصه ها می شود یا تصور می شود چنین اثری داشته باشد در این معن ...
1. ( اسم، عامیانه، منسوخ ) کسی که در ترتیب دادن فرار یا خلاص شدن از گرفتاری چیره دست است؛ آدم دغلکار یا غیرقابل اعتماد همچنین: rum mizzler نیز بنگرید ...
( اسم ) آدم فقیر، بی خانمان یا دوره گرد، به ویژه کسی که شبانه خانه اجاره می کند و بدون پرداخت پول فرار می کند. منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، بیشتر در آمریکا، اکنون تاریخی ) روسری پشمی سبک به شکل بافته شده یا قلابدوزی شده که به طور معمول به عنوان پوششی برای سر استفاده می شود. ریشه ...
( اسم ) حجم عظیم اطلاعات ( اغلب دست و پاگیر یا ثقیل ) که در یک وهله فراهم شده است، به ویژه به عنوان اطلاعات زمینه ای یک روایت مقایسه کنید با: data du ...
( اسم، وامواژه از یونانی، مهجور ) کسی که اشیاء قدیمی را به معادل های امروزی یا جایگزین های آنها ترجیح می دهد. منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، زبانشناسی ) یک زبان مخفی یا سری که یک گروه خاص یا بخشی از یک انجمن از آن استفاده می کنند. مشتق ( صفت ) : cryptolectal منبع: Oxford English D ...
( صفت ) 1. آهسته، کند؛ سست، تنبل؛ در کاربردهای اولیه همچنین فرز نبودن در انجام دادن کاری؛ بی میل و رغبت در انجام دادن کاری در استفاده های بعدی بیشتر ...
( فعل متعدی، مهجور، نادر ) 1. ( معمولا به صورت مجهول ) تزیین کردن با تعداد زیادی جواهرات کوچک، قطعه های فلزی قیمتی و غیره؛ تزیین کردن با پولک ( منجو ...
( صفت ) وحشی، خشن؛ پر سر و صدا، پرهیاهو فرم ها: rosterous, roysterus, roystrous, roysterous, roisterous منبع: Oxford English Dictionary
در زبان فارسی واژه ناسپال ( naspal ) به معنای پوست انار به کار می رفته است. سُپال یا سُفال به معنای پوست گردو، پسته، بادام، فندق، انار و غیره بوده اس ...
( اسم، وامواژه از لاتین، اکنون نادر ) پوست انار به ویژه در کاربرد دارویی قدیم به عنوان قابض تلفظ: مِیلی کُری اِم ریشه شناسی: برگرفته از واژه لاتین m ...
( اسم، انگلیسی شرق آفریقا، وامواژه از سواحلی ) دبه: مخزن حلبی مربعی شکل با گنجایش حدود چهار گالن ( تقریباً 20 لیتر ) ؛ ( همچنین ) واحد اندازه گیری ظر ...
( صفت ) گمراه شده توسط پیکسی ها ( pixies ) ؛ گم شده؛ سردرگم، گیج و مبهوت در مقایسه با: pixie - leading ( گمراه شدگی توسط پیکسی ها ) تلفظ: پیکسی لِد ...
( اسم، وامواژه از ایرلندی، بیشتر در انگلیسی ایرلندی ) پامپوتی: نوعی صندل یا موکاسین ( moccasin ) از چرم گاو یا پوست خوک دریایی دباغی نشده که به هم دو ...
( اسم، بیشتر انگلیسی هندی ) پمپ بنزین منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) یک کلمه یا یک فرم از کلمه که در اثر خطا به وجود آمده است و نه کاربرد تثبیت شده، مثلاً در نتیجه خطای تایپی، استنساخ اشتباه یک نسخه خطی، تعریف ...
( اسم، انگلیسی آفریقای جنوبی ) ( همچنین با حروف اول بزرگ ) پزشکی که توسط دولت برای انجام وظایف خاص در یک منطقه خاص منصوب می شود؛ ( اکنون ) به ویژه ...
( اسم ) مکانیسم یا ناحیه فیزیولوژیک در مغز که کنترل اشتها را بر عهده دارد تلفظ: اپِستَت ریشه شناسی: از ترکیب appe جزء نخست appetite به معنای اشتها و ...
1. ( صفت، عامیانه استرالیایی ) مست، مخمور فرم ها: mollo, molo, mowlow 2. ( اسم ) نزد مردمان هوسه و سُنغای در غرب آفریقا: نوعی ساز زهی ( معمولا مشابه ...
روزها یا اعیاد چهارگانه ( quarter days ) در بریتانیا عبارتند از: 1. روز بانو مریم عذرا ( Lady Day ) یا عید تبشیر ( Feast of the Annunciation ) 2. رو ...
چغندر گاوی ( بنگرید به mangel - wurzel )