پیشنهادهای آیدین آذری (٥٧٣)
همزیستی اسکاتلندی: با هم بودن ویژگی ها، نظرات یا اصول متضاد یا متناقض در کنار هم که به عنوان یک خصلت بارز مردمان اسکاتلند شناخته و معرفی می شود. این ...
( اسم و صفت ) کالدونیایی، اسکاتلندی فرم: Caledonian منبع: Oxford English Dictionary
در برخی نقاط گیلان، به حالتی از سرگیجه که فرد نمی تواند تعادل خود را در ایستادن حفظ کند آباسیا می گویند. آباسیا برگرفته از واژه انگلیسی abasia می باش ...
( اسم، عامیانه، انگلیسی بریتانیایی، اکنون قدیمی ) شخصی که از رفتن درون آب می ترسد یا از شست و شو بیزار است فرم مفرد: water - funk فرم جمع: water - fu ...
( صفت، نادر ) 1. دارای ارزش یا اهمیت کم یا بدون اهمیت، بی ارزش، کم اهمیت، پیش پا افتاده 2. بازیچه اسم مشتق از آن toyousness می باشد. منبع: Oxford ...
1. ( اسم، در اصل آمریکایی، عمدتاً به صورت جمع ) نِردِل: دانه یا گلوله بسیار کوچک از پلاستیک فرآوری نشده به ویژه آنچه که به عنوان آلوده کننده ساحل، در ...
( صفت، وامواژه از لاتین، در اکولوژی ) خزه زی: زیست کننده در میان یا همراه با خزه ها ریشه شناسی: برگرفته از واژگان لاتین muscus به معنای خزه و colere ...
( فعل متعدی، نادر ) برابر کردن، همسان کردن، یکسان کردن؛ همچنین: برابر دانستن ( چیزی با چیز دیگر ) منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، شبه باستانی ) شناخت خواص گیاهان و ادویه جات، علم الأدویه، ادویه شناسی، گیاه شناسی فرم ها: wortcunning, wort - cunning منبع: Oxford English Dic ...
( اسم، شبه باستانی ) شناخت خواص گیاهان و ادویه جات، علم الأدویه، ادویه شناسی، گیاه شناسی فرم ها: wortcunning, wort - cunning منبع: Oxford English Di ...
( اسم ) رویش دوباره، شکوفایی مجدد، جوان شدن در حالت صفت revirescent می شود منبع: Oxford English Dictionary
( صفت، وامواژه از لاتین، نادر ) دوباره رویش یافته، دوباره سرسبز شده، مجددا شکوفا شده تلفظ بریتانیایی: ریوی رِسِنت، ریوای رِسِنت تلفظ آمریکایی: ریوِرِ ...
( اسم، کاربرد آن در آمریکای شمالی متداول نیست ) یک وسیله سواری در شهربازی متشکل از نوعی چرخ و فلک که بالای آن گردان است و از آن صندلی هایی به وسیله ...
( صفت ) دارای هجاهای معدود، کم هجا منبع: Oxford English Dictionary
( صفت، شاعرانه ) 1. آنچه صمغ ترشح می کند؛ ( در اساطیر یونانی ) آنچه اشک های کهربا را جاری می سازد عموما با اشاره به اسطوره یونانی هلیادها، خواهران ف ...
( فعل متعدی، وامواژه از لاتین، از قرن 17 به بعد ندرتا استفاده می شود ) پنهان کردن با مه یا مانند آن؛ مه آلود کردن، ابری کردن فرم ها: obnebulat, obneb ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) کاتسو: در آشپزی ژاپنی، یک تکه گوشت ( معمولا گوشت مرغ ) ، خوراک دریایی یا سبزی پوشیده شده با آرد، تخم مرغ و پودر سوخاری ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) تونکاتسو: در آشپزی ژاپنی نوعی کتلت با گوشت خوک که سطح آن با آرد، تخم مرغ و پودر سوخاری پانکو ( panko ) پوشیده شده و در ...
( اسم، وامواژه از زبان مائوری، انگلیسی نیوزیلندی ) کورورو: در هنر مائوری نوعی سردیس کنده کاری شده چوبی است به ویژه آن که روی سه گوشی زیرشیروانی خانه ...
( اسم، وامواژه از زبان مائوری، انگلیسی نیوزیلندی ) تکوتکو: در هنر مائوری نوعی تندیس کنده کاری شده است به ویژه آن که روی سه گوشی زیر شیروانی خانه ملاق ...
( اسم، وامواژه از زبان مائوری، انگلیسی نیوزیلندی ) فارِنویی: در جوامع مائوری نوعی ساختمان مرکزی بزرگ که معمولاً کنده کاری شده یا تزئین شده است و در آ ...
( اسم ) دختر نهایی: در فیلم های ترسناک به ویژه فیلم های اسلشر ( slasher ) به زنی گفته می شود که شخصیت قراردادی ( stock character ) است و پس از آنکه س ...
( فعل متعدی، عامیانه ) 1. ( عمدتا در آمریکا، اصالتا مورد استفاده آمریکایی های آفریقایی تبار ) دزدی کردن از ( کسی ) ، کلاهبرداری کردن از ( کسی ) ؛ هم ...
( اسم، در اسکاتلند و شمال انگلستان ) تار عنکبوت مترادف: cobweb, gossamer صفت آن mousewebbed می شود به معنای پر از تار عنکبوت فرم ها ( اسکاتلند ) : m ...
( اسم ) 1. آدم فضول، آدم دخالت کن، آدم کنجکاو؛ کسی که بدون دعوت خودش را در کار دیگران وارد می کند 2. ( در آمریکا، اکنون عمدتاً تاریخی ) آینه یا آینه ...
1. ( صفت، درباره شعر ) مضحک، مسخره و هجو که معمولا ناموزون سروده می شود؛ ( درباره شعر یا نوشته ) بد نگارش یافته، بد بیان شده؛ پیش پا افتاده در کاربرد ...
( اسم، بیشتر انگلیسی آمریکایی ) آب نبات جویدنی به ویژه نوعی از آن که با ژلاتین درست می شود و به شکل یک گنبد کوچک و معمولا با طعم میوه است و روی آن شک ...
( اسم، وامواژه از لاتین، اکنون نادر ) زمان های مساعد برای گفتگو، بهترین زمان برای حرف زدن همچنین mollia tempora ریشه شناسی: عبارت mollia tempora fand ...
( اسم، وامواژه از زبان ژاپنی ) ایسکای: یک ژانر علمی یا تخیلی ژاپنی با شخصیتی که به دنیایی متفاوت، عجیب یا ناآشنا منتقل می شود یا در آن تناسخ می یابد. ...
( اسم، بیشتر در انگلیسی اسکاتلندی، اکنون نادر ) چشمک تابستانی: تابش کوتاه مدت آفتاب به ویژه در هوای تیره و ابری؛ بیشتر به صورت مَجاز به کار می رود. ...
( اسم، مرکب از فعل make و اسم یا صفت ado ) 1. داد و بیداد، سر و صدا 2. ( در جزایر اورکنی و شتلند در شمال اسکاتلند ) جنجال، هیاهو؛ شلوغ کاری، سیاه با ...
واژه sorry برگرفته از زبانهای ژرمانیک است. این واژه علاوه بر اسم یا صفت به صورت فعل هم به کار می رفته است ولی اکنون کمتر به صورت فعل استفاده می شود. ...
در حالت فعل با دو معنای زیر به کار می رود: 1. ( فعل لازم ) گربه ماهی گرفتن 2. ( فعل متعدی، عامیانه، در اصل آمریکایی ) فریب دادن کسی در محمل های آنلای ...
( اسم ) قافیه ای که مبتنی بر املای کلمات است و نه صدای آنها منبع: Oxford English Dictionary ( Word of the day, 27 May 2024 )
( اسم ) طلای پریان: طلایی که متعلق به پریان است یا از آنها گرفته شده است و باور قدیمی این بوده که در اثر تماس یا استفاده توسط انسان ها به چیزی بی ارز ...
( صفت ) 1. مربوط به اشکوب استفانین ( بالاترین بخش کربنیفر اروپا به ویژه آنجا که با تشکیلات ذغال خیز نشان داده می شود ) 2. مربوط به هر یک از اشخاص م ...
( اسم، وامواژه از زبان سواحلی، انگلیسی آفریقای شرقی ) دالادالا: به ون یا مینی بوسی گفته می شود که به جابجایی مسافران در قبال دریافت کرایه می پردازد و ...
( صفت و اسم، با منشاء ناشناخته، واژه عامیانه آمریکایی ) 1. ( صفت ) ساختگی، جعلی، غیر اصل، بدل، قلابی، تقلبی، دروغین 2. ( اسم ) آدم مکّار، فریبکار، د ...
( اسم ) خسّت، خساست، ناخن خشکی مترادف: miserliness, stinginess تلفظ: چینچری ظاهرا استفاده از این واژه پس از انگلیسی میانه منسوخ شده است. البته این وا ...
( اسم ) مات و مبهوت بودن یا شدن، تحیّر؛ بهت، حیرت تلفظ: دامفاوندمِنت منبع: Oxford English Dictionary ( Word of the day, 21 May 2024 )
( اسم، اکنون مهجور ) 1. ( منسوخ ) چیز زائد و دورانداختنی 2. تنباکوی بدکیفیت؛ تنباکوی بدبو تلفظ: ماندانگِس فرم ها: mundungus, mundunga, mundungoe, ...
( صفت، وامواژه از لاتین، نادر ) مولد یا زاینده هیولاها فرم ها: monstriferous, monstriferouse ریشه شناسی: در زبان لاتین monstrum به معنای هیولا ( mo ...
( صفت، وامواژه از لاتین، نادر ) آن که در سخن یا مکالمه کلمات کمی استفاده می کند؛ کم حرف، کم گو، گزیده گو ( laconic ) تلفظ بریتانیایی: پٌو سی لِکوئنت ...
( اسم، انگلیسی هندی، وامواژه از زبان سانسکریت ) منبع یا مخزنی که آب باران برای آشامیدن در آن جمع می شود مترادف: reservoir تلفظ بریتانیایی و آمریکایی: ...
1. ( صفت ) پولیانایی: شبیه پولیانا؛ به طور ساده لوحانه شاد و خوش بین؛ به طور غیر واقعی خوشحال 2. ( اسم ) فردی که بتواند در فاجعه بارترین موقعیت ها دل ...
( اسم، گیاه شناسی، در اصل انگلیسی کارائیب ) علف باهاما، چمن باهاما با نام علمی Cynodon dactylon تلفظ بریتانیایی: بِهاما گراس، بِهاما گرَس تلفظ آمریک ...
( صفت، وامواژه از لاتین، نادر ) قانون وضع کننده، قانون گذارنده legifer در زبان لاتین به معنای قانونگذار ( law - giving ) است. منبع: Oxford English ...
( اسم، انگلیسی استرالیایی ) دیم سیم: پیراشکی الهام گرفته از چینی پر شده از گوشت چرخ کرده طعم دار و سبزیجات که به صورت بخار پز یا سرخ شده درست می شود ...
( اسم، پس از قرن 16 به ندرت به کار می رود ) ایده یا کار احمقانه یا مضحک؛ آشغال، مزخرف فرم جمع: fillie - follies, filly - follies فرم مفرد: filly - f ...
( اسم، عامیانه، آمریکای شمالی، در اصل اصطلاحی در ورزش بسکتبال ) زمان زباله: یک دوره زمانی نزدیک به پایان بازی که در آن یک تیم آنقدر برتری قابل توجهی ...