تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی، منسوخ ) 1. شجاعت 2. کار شجاعانه فرم ها: vaillauntise, valyauntise, valiantise, valyantise, valiauntise فرم ها در اسکاتلند ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) دات کامر: کسی که در یک کسب و کار اینترنتی استخدام شده یا می شود. فرم ها: dot - commer, dotcommer, dot. commer, dot - comer, dotcomer, dot. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( قید، وامواژه از لاتین ) بدون فکر یا تأمل دقیق، بدون توقف ( در ارتباط با نگارش مطلب ) فرم دیگر: currenti calamo مثال: Some words and sentences ar ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی ) دومستیک 1. در فرانسه یا متون فرانسوی به معنای خدمتکار و پیشخدمت است 2. در مسابقه دوچرخه سواری به دوچرخه سواری گفته می شود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از زبان تاگالوگ ) ماکاپونو: نوعی نارگیل با گوشت نرم و ژله مانند بدون آب یا با آب کم؛ گوشت چنین نارگیلی که در آشپزی آسیای جنوب شرقی اس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، کنایه آمیز ) رادامانتوس: قاضی سختگیر، غیرمنعطف یا فساد ناپذیر؛ حاکم یا استاد سختگیر یا سرسخت برگرفته از نام پسری از زئوس و ائوروپه و یکی از ق ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، جنوب انگلستان به ویژه جنوب غربی ) کرم خاکی تلفظ: eess ( ایس ) فرم ها: easse, esse, eace, ease, eass, eeas, ees, ess, isse, yesse, yeace, yeas ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، حاصل ترکیب money و energy، بیشتر در بریتانیا، اکنون استفاده تاریخی دارد. ) مخارج انرژی، به طور خاص هزینه هایی که می توان با اقدامات صرفه جویی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از ژاپنی، ورزش سومو ) اوشی داشی: حرکتی برنده که در آن کشتی گیر حریف خود را از رینگ بیرون می راند. فرم ها: oshi - dashi, oshidashi, o ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، تاریخی، وامواژه از سومری ) پاتسی: فرمانروای یک دولت شهر در سومر باستان؛ یک کشیش - پادشاه واژه دیگر مشتق از آن patesiship می باشد به معنای سمت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

top - swarm ( اسم، در اسکاتلند و شمال انگلستان ) نخستین فوج زنبوران که از کندو بیرون می پرند. منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه، اغلب توهین آمیز، بیشتر در آمریکا ) 1. ( اسم ) شخص یا چیز بی اهمیت، بی ارزش و بی خاصیت؛ اکنون به طور خاص به چیزی گفته می شود که بر خلاف ان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، قدیمی، وامواژه از لاتین ) قابل نمایش، قابل ارائه منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) خردلی 1. ساخته شده از خردل 2. با طعم خردل 3. دارای خردل 4. پوشیده شده از خردل 5. به رنگ خردل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل، قدیمی ) پریشان کردن، به هم ریختن؛ به این طرف و آن طرف کشیدن بیشتر با فعل tousle در کنار هم به کار می رود. فرم ها: mouzell'd ( past participl ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. کسی یا چیزی را به این سمت و آن سمت کشیدن 2. کسی را دست به سر کردن، سر دواندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) دیگ جادوگر 1. دیگ بزرگ یا ظرف پخت و پز که ظاهراً توسط جادوگران برای درست کردن معجون طلسم استفاده می شد. همچنین به صورت نمایشی به ویژه به شکل ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی ) حمله اعصاب یا اضطراب؛ یک دوره آشفتگی یا پریشانی تلفظ: kreez - duh - NAIR ( کریز دِ نِر ) فرم دیگر: crise des nerfs تلفظ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیسی آفریقای جنوبی، وامواژه از آفریکانس ) 1. حرف ندا برای ابراز درد یا ناراحتی شدید؛ آخ 2. ( اسم ) فریاد آخ؛ همچنین: یک تجربه دردناک یا ناراحت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) شاکی، ناراضی، گله مند؛ مستعد شکایت، متمایل به گله، گله مندانه فرم دیگر: queremonious قید: querimoniously اسم: querimoniousness منبع: Oxford ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در واژه نامه آکسفورد در حالت اسم و به شکل ease - up معانی زیر ذکر شده است: یک دوره فراغت و استراحت به ویژه از یک وضعیت یا فعالیت سخت و شدید. همچنین ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( وامواژه از کره ای ) اگیو ( تلفظ: EG - YOH ) 1. ( اسم ) ناز بودن یا جذابیت، به ویژه به نوعی مشخصه فرهنگ عامه کره محسوب می شود. همچنین رفتاری که زی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی یا لاتین، بیشتر ادبی ) توبه از سوء رفتار؛ تشخیص خطاها یا اشتباهات گذشته خود؛ همچنین به خود آمدن یا بازگشت به عقیده مقبول تر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استفاده همزمان از یک زمین برای کشاورزی و تولید برق با استفاده از پنل های خورشیدی فتوولتائیک ( photovoltaic ) . همچنین سیستم یا فناوری ای که این امکان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیسی محلی: جنوب انگلستان، به ویژه ساسکس؛ همچنین در داستان های احساسی تاریخی ) 1. ( صفت ) برای بیان عبارت don't know how many در مکالمات غیررسمی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) چراجویی کردن، سوال پرسیدن با چرا؛ پرس و جو کردن منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( اسم، انگلیسی فیلیپینی، وامواژه از زبان تاگالوگ ) پول، غذا یا سایر وسایلی که به مدرسه، محل کار یا سفر برده می شود. منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( فعل متعدی، نادر ) استفاده کردن از کد مورس برای فرستادن پیام با تلگراف الکتریکی منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( فعل متعدی، در اصل انگلیسی ایرلندی، نادر ) جادو کردن با چشم؛ به ویژه با نگاه خود بر ( شخصی ) تأثیر بدی گذاشتن، چشم بد داشتن، چشم زخم زدن مثال: The b ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از فرانسوی، موسیقی، تاریخی ) 1. ربک: ساز موسیقی که با کمان نواخته می شود و معمولاً دارای سه سیم است؛ شکل اولیه ویولن 2. ( منسوخ شده ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) یک اثر یا ویژگی قابل اندازه گیری در داده های نجومی که شواهدی از فناوری ( در حال حاضر یا در گذشته ) و بنابراین شواهدی از حیات هوشمندی که آن را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( قید، طنزآمیز ) ۱. خواهی نخواهی، چه بخواهی چه نخواهی، چه خوش آید چه نیاید؛ ۲. تصادفی، سرسری، یلخی، الابختکی مشابه: willy - nilly مترادف ۱: willingl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عامیانه، عمدتا در آمریکا ) شهری خیالی که مشخصه آن معمولی بودن، حماقت یا شکست است. به شکل کنایه آمیز: حالت یا شرایط گمنام بودن، ناموفق بودن، مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عمدتا انگلیسی استرالیایی، وامواژه از زبان کامیلارویی ) گیلگای: چاله ای که آب باران در آن جمع می شود؛ چاله آب. ( همچنین ) زمینی با برجستگی کم د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) 1. ( عامیانه، کانادا ) سکه یک دلاری کانادا که در سال 1987 عرضه شد؛ ( همچنین ) دلار کانادا 2. پسر، جوان، مرد جوان = loon 3. دیوانه، احمق و غی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. ( اسم، قدیمی ) آبجو یا نوشیدنی الکلی دیگر با بالاترین کیفیت و قدرت. 2. ( صفت، منسوخ شده ) با بالاترین کیفیت؛ قوی، خوب، برتر ( درباره آبجو، شراب و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عمدتا انگلیسی هندی ) شلوارک؛ شورت منبع: Oxford English Dictionary

پیشنهاد
١

( اسم ) چیزی که فرد را قادر می سازد از مجازات، عواقب یا موقعیت نامطلوب فرار کند؛ همچنین عاملی که می توان برای این منظور از آن استفاده کرد. ( با اشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زآرالنون: یک متابولیت استروژنی است که توسط برخی گونه های قارچ فیوزاریم ( Fusarium ) یا جیبرلا ( به ویژه Gibberella zeae ) تولید می شود. همچنین با نام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، تاریخی ) ادب نامه: کتابی که به درباریان جوان در مورد آداب معاشرت و سایر جنبه های رفتاری مورد انتظار در دربار توصیه هایی ارایه می کند. چنین کت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از ژاپنی ) زافو: ( به ویژه در ذن ) بالشتک گرد یا هلالی شکل که در مراقبه ( مدیتیشن ) نشسته استفاده می شود. زافو اغلب روی زابوتون ( zab ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عامیانه، طنزآمیز ) مردی که در برنامه ریزی جزئیات عروسی اش به طور غیرقابل تحملی دچار وسواس یا سخت گیری شده است. منبع: Oxford English Dictiona ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، عامیانه، عموما در آمریکا ) شخص مداخله گر، آدم فضول، نخود هر آش تلفظ: باتنسکی نکته: پسوند sky ( اسکی ) در انتهای واژه برای شبیه ساختن آن به نام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اسم ) ادویه پای کدو حلوایی: مخلوطی از ادویه های آسیاب شده ( معمولاً شامل دارچین، جوز هندی، زنجبیل و میخک ) که در ابتدا به عنوان یک ماده در پر کردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از آلمانی ) غم، اندوه، درد ( که اغلب در هنر، ادبیات یا موسیقی به تصویر کشیده می شود ) . تلفظ: شمِرتز منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیسی اسکاتلندی ) 1. ( صفت ) متمایل به آرامش یا تنبلی؛ آسان گیر 2. ( اسم ) آدم آرام، راحت، یا تنبل. فرم ها: easey - osey, easy - osie, easy - o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم، وامواژه از ایتالیایی ) گردآوری، جمع آوری؛ به ویژه جمع آوری یا برداشت محصول فرم ها: raccolte ( در حالت جمع ) rocolta racolta recolta raccolta ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( حرف ندا ) برای بیان تعجب، حیرت یا هیجان، یا صرفاً برای تأکید استفاده می شود. اکنون تا حدودی قدیمی است. منبع: Oxford English Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

seen به جز آنکه قسمت سوم فعل see است در انگلیسی نیجریه ای، منطقه کارائیب و بریتانیایی افرو - کارائیب به صورت حرف ندا برای نشان دادن تایید، موافقت یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) ولریسم: عبارت یا وجهی از گفتار که مشخصه شخصت داستانی سم ولر ( Sam Weller ) یا پدرش تونی ( Tony ) است؛ به ویژه نوعی عبارت که در آن یک بیان از ...