پیشنهادهای آیدین آذری (٤١٣)
( اسم، وامواژه از فرانسوی، موسیقی، تاریخی ) 1. ربک: ساز موسیقی که با کمان نواخته می شود و معمولاً دارای سه سیم است؛ شکل اولیه ویولن 2. ( منسوخ شده ) ...
( اسم ) یک اثر یا ویژگی قابل اندازه گیری در داده های نجومی که شواهدی از فناوری ( در حال حاضر یا در گذشته ) و بنابراین شواهدی از حیات هوشمندی که آن را ...
( قید، طنزآمیز ) ۱. خواهی نخواهی، چه بخواهی چه نخواهی، چه خوش آید چه نیاید؛ ۲. تصادفی، سرسری، یلخی، الابختکی مشابه: willy - nilly مترادف ۱: willingl ...
( اسم، عامیانه، عمدتا در آمریکا ) شهری خیالی که مشخصه آن معمولی بودن، حماقت یا شکست است. به شکل کنایه آمیز: حالت یا شرایط گمنام بودن، ناموفق بودن، مو ...
( اسم، عمدتا انگلیسی استرالیایی، وامواژه از زبان کامیلارویی ) گیلگای: چاله ای که آب باران در آن جمع می شود؛ چاله آب. ( همچنین ) زمینی با برجستگی کم د ...
( اسم ) 1. ( عامیانه، کانادا ) سکه یک دلاری کانادا که در سال 1987 عرضه شد؛ ( همچنین ) دلار کانادا 2. پسر، جوان، مرد جوان = loon 3. دیوانه، احمق و غی ...
1. ( اسم، قدیمی ) آبجو یا نوشیدنی الکلی دیگر با بالاترین کیفیت و قدرت. 2. ( صفت، منسوخ شده ) با بالاترین کیفیت؛ قوی، خوب، برتر ( درباره آبجو، شراب و ...
( اسم، عمدتا انگلیسی هندی ) شلوارک؛ شورت منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) چیزی که فرد را قادر می سازد از مجازات، عواقب یا موقعیت نامطلوب فرار کند؛ همچنین عاملی که می توان برای این منظور از آن استفاده کرد. ( با اشا ...
زآرالنون: یک متابولیت استروژنی است که توسط برخی گونه های قارچ فیوزاریم ( Fusarium ) یا جیبرلا ( به ویژه Gibberella zeae ) تولید می شود. همچنین با نام ...
( اسم، تاریخی ) ادب نامه: کتابی که به درباریان جوان در مورد آداب معاشرت و سایر جنبه های رفتاری مورد انتظار در دربار توصیه هایی ارایه می کند. چنین کت ...
( اسم، وامواژه از ژاپنی ) زافو: ( به ویژه در ذن ) بالشتک گرد یا هلالی شکل که در مراقبه ( مدیتیشن ) نشسته استفاده می شود. زافو اغلب روی زابوتون ( zab ...
( اسم، عامیانه، طنزآمیز ) مردی که در برنامه ریزی جزئیات عروسی اش به طور غیرقابل تحملی دچار وسواس یا سخت گیری شده است. منبع: Oxford English Dictiona ...
( اسم، عامیانه، عموما در آمریکا ) شخص مداخله گر، آدم فضول، نخود هر آش تلفظ: باتنسکی نکته: پسوند sky ( اسکی ) در انتهای واژه برای شبیه ساختن آن به نام ...
( اسم ) ادویه پای کدو حلوایی: مخلوطی از ادویه های آسیاب شده ( معمولاً شامل دارچین، جوز هندی، زنجبیل و میخک ) که در ابتدا به عنوان یک ماده در پر کردن ...
( اسم، وامواژه از آلمانی ) غم، اندوه، درد ( که اغلب در هنر، ادبیات یا موسیقی به تصویر کشیده می شود ) . تلفظ: شمِرتز منبع: Oxford English Dictionary
( انگلیسی اسکاتلندی ) 1. ( صفت ) متمایل به آرامش یا تنبلی؛ آسان گیر 2. ( اسم ) آدم آرام، راحت، یا تنبل. فرم ها: easey - osey, easy - osie, easy - o ...
( اسم، وامواژه از ایتالیایی ) گردآوری، جمع آوری؛ به ویژه جمع آوری یا برداشت محصول فرم ها: raccolte ( در حالت جمع ) rocolta racolta recolta raccolta ...
( حرف ندا ) برای بیان تعجب، حیرت یا هیجان، یا صرفاً برای تأکید استفاده می شود. اکنون تا حدودی قدیمی است. منبع: Oxford English Dictionary
seen به جز آنکه قسمت سوم فعل see است در انگلیسی نیجریه ای، منطقه کارائیب و بریتانیایی افرو - کارائیب به صورت حرف ندا برای نشان دادن تایید، موافقت یا ...
( اسم ) ولریسم: عبارت یا وجهی از گفتار که مشخصه شخصت داستانی سم ولر ( Sam Weller ) یا پدرش تونی ( Tony ) است؛ به ویژه نوعی عبارت که در آن یک بیان از ...
( صفت، عامیانه، نادر ) گیج، سردرگم، مبهوت فرم دیگر: mogodored منبع: Oxford English Dictionary
( صفت ) غیر قابل پیچ خوردن
( فعل لازم و متعدی، وامواژه از زبان برمه ای، در هند و برمه ( میانمار ) ، درباره فیل ها ) کشیدن، غلتاندن یا هل دادن ( الوارها ) از یک مکان به مکان دی ...
( اسم ) 1. ( قدیمی، در حالت جمع ) نام یک بازی 2. آدم ولخرج، اسراف کار فرم دیگر: dyngethryftes ( حالت جمع ) صفت آن dingthrifty می باشد. منبع: Ox ...
( فعل ) جنبیدن، وول زدن، تقلا کردن برای حرکت یا فرار گاهی به همراه قیدهایabout, away, through و غیره به کار می رود. از این واژه بعدها بیشتر در ناحیه ...
( قید ) لق لق، لغزان لغزان، کج کج، اردک وار ( به ویژه حالتی شبیه راه رفتن اردک )
( اسم، آفریقای جنوبی، برگرفته از آفریکانس ) قاطی ( 1. گیج، سردرگم 2. مختلط، درهم برهم ) تلفظ: دیرمِکار فرم ها: deur makaar, deurmekaar, door makaar ...
( اسم، انگلیسی هندی، وامواژه از زبان اردو ) قلعه، دژ ریشه شناسی: واژه قلعه از زبان عربی وارد زبان فارسی شده و از آنجا به زبان اردو و سپس انگلیسی راه ...
( اسم ) 1. ( در آمریکا، ساختمان سازی ) پخش کردن شن و ماسه و غیره از تخته عقب کامیون در حال حرکت یا وسیله نقلیه مشابه. 2. رانندگی کردن به فاصله خیلی ...
( اسم، معماری کلیسا ) تمپلون: در کلیساهای بیزانسی و ارتدکس دیواره ای است که محراب را از شبستان جدا می کند. معمولاً از چوب یا سنگ حکاکی شده ساخته شده ...
( اسم، پزشکی ) سندرم ادواردز: یک بیماری مادرزادی ناشی از تریزومی ( وجود نسخه سوم ) کروموزوم 18 که با رشد غیرطبیعی بسیاری از قسمت های بدن از جمله قلب، ...
( اسم، در شمال غربی انگلستان و آنگلیای شرقی ) 1. ( معنای اصلی ) آلودگی، چرک، کثیفی، زباله و پسماند 2. خاک پیت مرطوب، پوده؛ ملات یا سیمان دیوارهای قد ...
( اسم، وامواژه از ایتالیایی ) یک نوع قهوه جوش فلزی روی اجاق گاز، معمولاً به شکل هشت ضلعی، که در آن بخار از خلال دانه های قهوه به سمت بالا حرکت می کن ...
( اسم، وامواژه از لاتین، فلسفه ) اجماع جهانی، موافقت همگانی، توافق فراگیر؛ باور رایج، عقیده غالب؛ رأی اکثریت، نظر اکثریت تلفظ: کانسِنسِس جِنتی یِم تر ...
( اسم، وامواژه از مائوری، در اصل و عمدتاً در متون مائوری ) توراناوایوای: مکانی که شخص به آن تعلق دارد یا حق اقامت در آن دارد. یک تکیه گاه، یک پایگاه ...
( اسم، در آشپزی جامائیکایی ) سوپ غلیظی که با کله پاچه بز و سایر مواد مانند سیب زمینی، موز سبز و پیراشکی درست می شود که معمولاً در دورهمی ها سرو می شو ...
( فعل لازم، نادر، عموما شمال غربی انگلستان ) وقت گذاشتن برای چیزهای بی اهمیت مترادف: trifle شکل دیگر: pettel مشابه: peddle, piddle, pittle منبع: Oxf ...
( اسم، عمدتا انگلیسی هندی ) به روزرسانی، به روز نگهداری، به هنگام سازی
( اسم، انگلیسی اسکاتلندی، وامواژه از زبان گیلیک اسکاتلندی ) تپه کوچک؛ عمدتا اشاره دارد به تپه های تشکیل شده از یخرفت ها که در بالای دره ها در ارتفاعا ...
( اسم، انگلیسی اوگاندایی، وامواژه از زبان لوگاندا ) گومِسی: لباس سنتی زنان اوگاندایی که در مجالس رسمی، عروسی ها و سایر جشن ها می پوشند. این لباس به ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی، مورد استفاده در ناحیه سافک انگلستان ) شکافی در پرچین یا حصار که ممکن است خرگوش ها یا حیوانات دیگر از آن عبور کنند. ( همچن ...
( اسم، دیرین شناسی و زمین شناسی ) داینوتوربیشن: آشفتگی در لایه های رسوب در اثر لگدمال شدن آنها توسط دایناسورها؛ اثرات این فرآیند بر تشکیل سنگ های رس ...
( اسم برای صفت toplofty ) غرور، خودبزرگ بینی، خودبرتربینی، جاه طلبی
toplofty ( صفت، عامیانه، طنز ) 1. مغرور، از خود راضی، متکبر 2. ( قدیمی ) با کیفیت، مرغوب، عالی با شخصیت سم اسلیک ( Sam Slick ) ، یک فروشنده ساعت ی ...
( اسم، وامواژه از لاتین ) 1. خالص سازی، پالایش، تصفیه، تقطیر 2. عصاره، جوهر، چکیده 3. پالایش بیش از حد زبان یا عقاید 4. ظرافت بیش از حد
( در شمال انگلستان، فعل لازم و متعدی ) گیج شدن، گیج کردن فرم ها: mazle, maysle, maasel, maazle, maisel, maisle, maizel, mayzel, mayzle, mazel, mazzel ...
خاویر کرمنت ( Xavier Crement ) نام مستعار پزشکی ناشناس در آمریکا است که مجموعه کتاب هایی در موضوع بیشعوری ( که او آن را با عنوان Assholism ذکر می کند ...
( در آمریکا به ویژه ناحیه آپالاچیا، قید و صفت ) کج، خمیده، کجکی، یک وری، اوریب، کج و معوج تلفظ: سایگاگلین فرم ها: skygodlin, skigodlin, skigoglin, sk ...
( اسم، قدیمی ) طالع بینی با شمشیر و چاقو شکل دیگر macharomancy