پیشنهادهای آیدین آذری (٣٩٢)
( اسم، اکنون تاریخی، در قرن 19 عمدتا در نواحی شمالی و شرقی انگلستان به کار می رفت ) روتختی یا ملحفه زبر و خشن و زمخت تلفظ: هَپ هارلِت فرم ها: hap - h ...
( اسم، مهجور، نادر ) حیوان کوچکی که جیر جیر یا جیک جیک می کند؛ جوجه مرغ منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، وامواژه از ژاپنی ) مانگاکا: نویسنده یا تصویرگر مانگا فرم مفرد: mangaka یا manga - ka فرم جمع: mangakas یا بدون تغییر ریشه شناسی: این واژه در ...
( اسم، مهجور ) صدف اویستر ( oyster ) کوچک و جوان منبع: Oxford English Dictionary
( عامیانه، در اصل آمریکایی ) الف ) اسم 1. دست چپ یک شخص؛ ( در برخی متون قدیمی ) مشت زدن با دست چپ 2. یک شخص چپ دست 3. ( در بیسبال ) پرتاب کننده ( pi ...
( اسم، اکنون نادر ) تراژدی کوتاه ( به ویژه نمایشنامه تک پرده ) ؛ قطعه نمایشی درام راجع به یک شخصیت یا وضعیت غم انگیز تلفظ بریتانیایی: تراجی دیاتا تل ...
( اسم ) هر یک از انواع مختلف گوشی بدون فناوری هوشمند ( smart ) ؛ امروزه به طور خاص یک گوشی تلفن همراه که فاقد ویژگی های معمول عملکرد پیشرفته یک گوشی ...
( اسم، وامواژه از زبان یونانی ) کسی که کتاب می دزدد؛ کتاب دزد ( book thief ) ریشه شناسی: جزء ترکیبی biblio از واژه یونانی biblion به معنای کتاب گرف ...
( اسم، عامیانه، بیشتر به صورت تحقیرآمیز ) 1. ( بیشتر در آمریکای شمالی ) نوشیدنی ضعیف یا بی کیفیت، به ویژه درباره نوشیدنی الکلی 2. ( در آمریکا ) نوشی ...
( اسم، انگلیسی سنگاپوری ) هیئت مسکن و توسعه ( Housing and Development Board ) ؛ بیشتر به صورت معرف با ارجاع به مسکن های عمومی که دولت سنگاپور ساخته ا ...
( اسم، انگلیسی جاماییکایی، وامواژه از زبان توی Twi ) بحث، مشاجره، نزاع؛ ضدیت، مخالفت؛ همچنین: ناسزاگویی فرم ها: cuss - cuss, kas - kas, kass - kass, ...
( انگلیسی اسکاتلندی ) حرف ندا برای نشان دادن تعجب، تشویش ( distress ) یا مخالفت معمولا به شکل megstie me استفاده می شود. تلفظ ها: مِگستی، مِکستی، م ...
( اسم ) 1. ( عامیانه ) هر چیز به ویژه یک ضربه که شدت آن باعث ایجاد خونریزی در بینی کسی شود 2. ( عامیانه، آمریکا ) صندلی ای که در ردیف های بسیار بالا ...
( اسم، وامواژه از یونانی ) 1. ( مهجور ) نوشدارو، اکسیر، علاج عام 2. توضیح یا تئوری که در همه موارد می توان استفاده کرد به گونه ای که معنایی از آن در ...
( اسم ) 1. ( مهجور، نادر ) پرنده بزرگ که هم راه می رود و هم پرواز می کند ( شاید لک لک ) 2. گونه های مختلفی از حشرات به ویژه حشره چوبی شکل ( stick i ...
( اسم، مهجور، نادر ) پرستش خلق؛ تسلیم شدگی و احترام گذاری بیش از حد به مردم فرم: mob - olatry منبع: Oxford English Dictionary
( صفت، انگلیسی آمریکایی به ویژه آمریکایی های آفریقایی تبار و همچنین انگلیسی باهامایی ) بی ثبات، دمدمی، ناپایدار، مودی منبع: Oxford English Dictionary
( اسم ) کسی که گوساله های نشانه گذاری نشده ( unbranded calves ) را می دزدد، دزد احشام ( cattle rustler ) به عنوان ناسزا هم به کار می رود. منبع: Ox ...
( اسم، وامواژه از یونانی، نادر ) مطالعه منشأ نام های خانوادگی ریشه شناسی: patr و patir در زبان یونانی به معنای پدر و onomat و onoma به معنای نام است ...
( اسم، وامواژه از پنجابی ) سیمران: در آیین سیک ( Sikhism ) به معنای ذکر الهی؛ تعمق و مراقبه معنوی یا تعمق و مراقبه با نام خدا. همچنین: عمل یا تمرین و ...
( اسم ) آیین سیک: یکی از مذاهب توحیدی که در قرن 15 میلادی توسط گورو نانِک ( Guru Nanak ) در پنجاب پایه گذاری شده است و تأکید آن بر خدمت فداکارانه ( س ...
( اسم، عامیانه، عمدتاً انگلیسی کانادایی ) وضعیت یا رخدادی که مشخصه آن هرج و مرج یا بی کفایتی است؛ بدون محدودیت، آزاد برای همه ( free - for - all ) ا ...
( اسم، انگلیسی جامائیکایی ) دینکی مینی: نوعی رقص که اصل آن آفریقایی است و معمولا درون دایره ای انجام می شود و در آن زوج های رقص به ترتیب به اجرای یک ...
( اسم، انگلیسی استرالیایی ) در برخی گروه های فرهنگی بومی به ویژه مردمان آررنته ( Arrernte ) در استرالیای مرکزی: کسی که به طب سنتی اشتغال دارد، یک درم ...
( اسم، وامواژه از سوئدی ) در سوئد: عضوی از خرده فرهنگ طرفدار ماشین های آمریکایی قدیمی دهه 1950 و موسیقی راک. همچنین: مجموع این قبیل افراد؛ خرده فرهنگ ...
( اسم، وامواژه از فرانسوی، در موسیقی قدیم ) بازسازی یک ساز شستی دار به گونه ای که گستره صدای آن تغییر کند تا افزایش یابد؛ سازی که به این شکل تغییر یا ...
( اسم، انگلیسی فیلیپینی ) نوشیدنی که از مایع آبکی شفاف داخل نارگیل نارس تهیه می شود؛ آب نارگیل مترادف: buko water, coconut water منبع: Oxford Englis ...
( اسم، انگلیسی فیلیپینی، وامواژه از زبان تاگالوگ ) گوشت ژلاتینی نارگیل نارس ( با پوست سبز ) تلفظ: بوکُ ( BOO - koh ) فرم ها: buco, buko ریشه شناسی ...
( انگلیسی ولزی ) حرف ندا برای احوالپرسی یا ( گاهی ) خداحافظی کردن: صبح بخیر گاهی می توان معنای آن را روز بخیر یا روز خوش برداشت کرد. تلفظ: بُرِدا فر ...
1. ( فعل متعدی، اکنون نادر ) هدایت کردن یا کنترل کردن از راه دور ( ماشین، دستگاه و به ویژه موشک ) 2. ( فعل متعدی، مجازاً، اکنون بیشتر در غرب آفریقا ...
( فعل لازم و متعدی ) موآه موآه کردن: بوسه زدن به شیوه ای اغراق آمیز به ویژه روی گونه؛ بوسه های هوایی دادن تلفظ: mwah - MWAH منبع: Oxford English Dic ...
1. ( اسم ) کباب: غذایی که منشأ آن خاور میانه است و به طور معمول شامل گوشت طعم دار شده است که تیکه می شود، به سیخ کشیده می شود و روی آتش مستقیم یا بار ...
( اسم، در شهرستان شراپ شر انگلستان ) پرنده آلو: سهره سرسیاه یا گاوسهره سرسیاه نام علمی: Pyrrhula pyrrhula نام عمومی: bullfinch منبع: Oxford English ...
( اسم، اصالتاً و عمدتاً انگلیسی نواحی جنوبی ) میله ای آهنی برای مهار کردن بَلَم ( punt ) یا برای به کارگیری به صورت نشان برای رقابت کنندگان در ورزش ه ...
الف ) تغییریافته از cringe 1. ( فعل متعدی ) جمع کردن یا در هم کشیدن ( صورت یا بینی ) ؛ محکم گره کردن و مشت کردن ( دست ها ) ؛ در گذشته همچنین: جمع کرد ...
( اسم، انگلیسی محلی، عمدتاً در یورکشایر ) فکر پسین: خردمندی، پاسخ هوشمندانه و غیره که پس از رویداد به ذهن فرد خطور می کند و معمولاً به کارگیری آن بسی ...
( فعل، وامواژه از لاتین ) 1. ( فعل متعدی ) به ویژه درباره مار: استفاده کردن از چشم ها و نگاه خیره برای بازداشتن ( طعمه ) از توانایی مقاومت کردن یا ف ...
( اسم، موسیقی ) برِیک کُر: گونه ای از موسیقی رقصی الکترونیک که مشخصه آن تمپوهای سریع، بریک بیت های بسیار و نمونه های درهم است. A genre of electronic ...
( اسم ) حالت یا وضعیت جویدنی بودن به طور معمول با اشاره به غذا استفاده می شود. تلفظ: چوئی نِس منبع: Oxford English Dictionary
( اسم، انگلیسی ایرلندی ) خوشی، سرگرمی؛ دورهمی یا گفتگوی سرگرم کننده تلفظ: کرَک ( krak ) همچنین به صورت crack نوشته می شود. بیشتر همراه با the می آید ...
( اسم، وامواژه از ایرلندی، انگلیسی ایرلندی ) موسیقی تلفظ: کیُل ( kyohl ) در استفاده های بعدی اغلب همراه با واژه craic می آید. منبع: Oxford English ...
( اسم ) کتابخوار: کسی که حرص به خواندن ( کتاب ) دارد؛ کرم کتاب در حالت صفت bibliophagic می شود.
( اسم ) جنون کتاب دزدی به کسی که جنون کتاب دزدی دارد bibliokleptomaniac گفته می شود.
( اسم ) کتاب دوستی: میل شدید به خواندن یا جمع کردن کتاب ها؛ عشق ورزی به کتاب ها تلفظ: بیبلیوفیلیا اسم های دیگر مشتق از آن: bibliophilism, bibliophily ...
( صفت ) نابود کننده یا بی اعتبار کننده اسطوره یا اساطیر؛ اختصاص یافته به تخریب اساطیر فرم دیگر: mythoklastic مثال از کتاب حلقه مقدس ( Sacred Hoop ) ن ...
( صفت، اصالتاً و عمدتاً اسکاتلندی ) هم تراز شده؛ برابر تلفظ: ایکسی پیکسی فرم ها: eeksie - picksie, ixy - pixy, ixey - pixey, eeksie - peeksie, ecksie ...
( اسم، عمدتاً در روانشناسی ) پدیده ادراک خاطره پنهان یا ناخودآگاه به عنوان تفکر یا ایده اولیه؛ به خاطر آوردن نهان یا ناخودآگاه این واژه مرکب از پیشون ...
( اسم، عامیانه ) جوک پدرانه: لطیفه ای که یک پدر بگوید یا از نوعی باشد که مرتبط با پدران است، به ویژه لطیفه پیش پا افتاده، مفتضحانه یا غیر اصلی؛ ( امر ...
( اسم، بیشتر با نگاه منفی و تنزل دهنده ) حمایت جهت دار در مواجهه با یک معضل سیاسی یا اجتماعی با استفاده از اینترنت از طریق رسانه های اجتماعی، دادخواه ...
( اسم، اکنون عامیانه ) عرق زیاد؛ ( مجازا ) هراس، آشفتگی ذهن بیشتر به شکل in a muck sweat و into a muck sweat استفاده می شود. فرم ها: mucke sweat, mu ...