ترجمههای reza-amiri (٥٢)
معنی تحت لفظی : کسی که برای رهبر ی متولد شده، یعنی این استعداد رو ذاتاً داره که جمعی رو رهبری کنه، پس بهتره بگیم "یک رهبره بالفطره"
یک فعل متعدی یک یا بیش ازیک مفعول میگیرد
افعالی که مفعول میگیرند، افعال متعدی نامیده می شوند
افعال متعدی یک مفعول بیواسطه میگیرند
درج آگهی تبلیغاتی درمجله ازقلم افتاد
زاغ ( نوعی کلاغ بزرگ وسیاه ) رو بزرگ کن و ( ولی آخرش ) او چشم هایت را در میآورد. ( ضرب المثل است، مثل اینکه مامیگیم:اصل بد نیکونگردد چونکه بنیادش بد ...
دیور، بعنوان معتبرترین خیاطخانه پاریس، بااستعدادترین دستیاران راجذب خودکرده است
نیازداریم که تعریف مجددی ازدموکراسی داشته باشیم
درخواست ازمردم برای اهدای خون، بسیارموفقیت آمیز بود
حدس می زنم ( بنظرم ) حالا مایه جورایی میدونیم موضع اودرمورد این مسئله چیه
یان اسلوان، وابسته فرهنگی که اخیرا آمده بود هم درمیان دیپلماتهایی بود که به کشورشان بازگردانده شدند
کیف مدارک او در زیرتختخواب کنار چمدانی دیگر بود
وارنر کیف مدارک راکنارصندلی گذاشت سپس برای خودش از تنگ بلوری روی بوفه، ویسکی ( اسکاچ ) غلیظی ریخت
کلمه خورشید درزبان فرانسه مذکر اما درزبان آلمانی مؤنث است
آیا هوشیارانه است که مرد و زن رامثل دوقطب مخالف ( مثبت ومنفی ) تصورکنیم؟
اتاق کار دوک، بسیارمردانه بود، پوشش دیوار برنگ قرمزتیره وقفسه های بلوط سیاه ( از چوب بلوط سیاه ) . ( تضاد رنگ در پوشش دیوارهاکه برنگ قرمزتیره _ارغوان ...
کلمه ( کتاب ) درزبان فرانسه ، مذکراست سلام
میگم ( منظورم اینه ) ، گوش دادن به دوک روبییارد، یه جورایی مهرتاییدی بود برچیزی که تلاش میکردم انجام بدم
گوز، بیرون دادنِ دی اکسید کربن، هیدروژن، اغلب بهمراه متان است
بعضی سربازان، خیلی آسون و براحتی دراردوگاه ( کمپ ) میگوزند
به اواجازه داده نمیشد بگوزد یا دماغشو بالابکشه، یاپاهایش را روی میز بیندازد
حفظ گونه های کمیاب پروانه ها، بوضوح مربوط به مردم محلی که بسختی خودشون روزنده نگه میدارن، نیست.
منتقدان نمایش طنز دریاچه قو ( یِ ) کمپانی باله را تحسین کردند
تخمین چنین جمعیت ناپایداری سخته
انفجاراستحکامات ساحلی با ( موشک ) تاماهاوک یک میلیون دلاری، کاری پرهزینه است
آنهاازروی بدنه واژگون شده بالارفتند ومنتظرماندندتانجات داده شوند
این شرکت سفرهای دریایی منظمی رابین ( شهر ) هال و ( شهر ) زیبروج انجام میدهد
درکنار آلن هال، گروه ( باندموسیقی ) چند اجرای بیادماندنی داشت
تیم ( شهر ) هال برای بازی کردن خشن، آوازه بدی داشت
هربارکه کف ( قایق ) بازمین تماس پیدامیکند، تنش وفشار رادر بدنه احساس میکنید
آنهاقایق ماهیگیری رابه پهلو خواباندندتابدنه را رنگ کنند
یک مردمسن ازشهرهال، بابازگشت به زندگی، بعدازاینکه مرگ اورسمااعلام شد، دکترها رامبهوت کرد
بازرگان میتواندیکی ازچند روش تایید هویت راانتخاب کند:کارتهای هوشمند یاتایید توسط شخص ثالث ( معرف )
اوآرزومیکرد پسرش بجای هنرپیشگان راک، ازپدرسختکوشش تقلیدمیکرد
آقای پرز هرروز بایدورود خود به سرکار راتاییدکند ( ساعت زدن یاامضاء موقع ورود و خروج به محل کار )
انتظاردارم مجبور به پرداخت حق الوکاله کلانی به وکیل برای جدایی شده باشی
اوبه روش خودش درمیان انبوه نامه های روی میزش کارمیکرد
یک چونه خمیر ( گلوله خمیری که بعدازپهن شدن اندازه یک نان میشود )
قربانی کردن ظاهری سرباز بخاطر انحراف توجه سفید ازشاه سیاه استاما کاسپاروف نباید جابزند
آنها هردوازدوستی دروغینشان خسته شده بودند، اماهیچکدامشان نمیخواستند از منافع آن صرف نظر کنند.
همیشه به ندای قلبت گوش کن زیرا باوجودیکه درطرف چپتان است اما همیشه ( حرفش ) راست است، ( الهام قلبی همیشه راست وصحیح است هرچند درسمت چپتان است )
معمولا وقتی صدای شکسته شدن دیوارصوتی ایجادمیشود که یک هواپیما دیوارصوتی رامیشکند