پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٢٥٦)
When poverty comes in ( at ) the door, love flies out ( of ) the window When the wolf comes in at the door, love creeps out of the window
دائم الوجود
bottle baby
bottle baby
bottle baby
خاله در هم: [عامیانه، کنایه ] همیشه نگران، همیشه اخم کرده.
خاله در هم: [عامیانه، کنایه ] همیشه نگران، همیشه اخم کرده.
خاله در هم: [عامیانه، کنایه ] همیشه نگران، همیشه اخم کرده.
خاله در هم: [عامیانه، کنایه ] همیشه نگران، همیشه اخم کرده.
drama queen
drama queen
king of kings
king of kings
خوشتر. [ خوَش ْ / خُش ْ ت َ ] ( ص تفضیلی ) بهتر. نیکوتر. نکوتر. زیباتر. قشنگتر. ( ناظم الاطباء ) : فردا صبوح باید کرد که بامداد باغ خوشتر باشد. ( تار ...
قوت تناسل : نیروی پدید آوردن نسل . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 538 ) .
زن که دارد به سوی حمدان رای حمد حمدان کند نه حمد خدای آورد کدخدای را به کله نان بازار و خانهٔ بغله برهی گر کنی به فردی خوی از خوشی خشو و ننگ ننو ...
کارک ( اسم ) کار کوچک کار بی اهمیت : [ من فرود آمدم و او را بنهادم و گفتم تا کارک خویش ساخته کنم ] . ( تاریخ سیستان ) .
A hole in a bathroom stall through which anonymous sexual acts take place
An alcoholic beverage made of coffee liqueur and vodka. Usually served over ice. Can I get a rum and coke, a glass of wine, and a Black Russian, pl ...
کیر
Get ( something ) started I'll get started preparing the antidote.
Get ( something ) started
get ( something ) started
get ( something ) started
get ( something ) started
I do hope to ( be )
bad swally [n. phr. ] ( Ulster ) . Fast eater.
Atty Hayes’s goat [n. phr. ] as in as old as Atty Hayes’s goat [catchphrase] ( Cork ) . Very old. 1996 Irish Times, 6 May: ‘To be as old as Atty Hay ...
Atty Hayes’s goat [n. phr. ] as in as old as Atty Hayes’s goat [catchphrase] ( Cork ) . Very old. 1996 Irish Times, 6 May: ‘To be as old as Atty Hay ...
any - which - way [adv. ]. Randomly, in disorderly manner. 1989 Hugh Leonard, Out after Dark: ‘I packed, ramming my clothes any - which - way into a ...
after - clapps [n. pl. ]. Unexpected results. 1675 - 95 Anon. , Purgatorium Hibernicum: ‘I never tought [thought]|/Mee company had ever brought/Such ...
after - clapps [n. pl. ]. Unexpected results. 1675 - 95 Anon. , Purgatorium Hibernicum: ‘I never tought [thought]|/Mee company had ever brought/Such ...
after - clapps [n. pl. ]. Unexpected results. 1675 - 95 Anon. , Purgatorium Hibernicum: ‘I never tought [thought]|/Mee company had ever brought/Such ...
امراءة انثی ؛ زن کامل. ( منتهی الارب ) .
بیضتین. [ ب َض َ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه بیضة ( در حالت نصبی و جری ) . دو خایه. دو تخم. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به بیضة شود. || خصیتین. انثیین. تخمگان. ...
بیضتین. [ ب َض َ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه بیضة ( در حالت نصبی و جری ) . دو خایه. دو تخم. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به بیضة شود. || خصیتین. انثیین. تخمگان. ...
که = از گم نامی به که بدنامی . ( امثال و حکم دهخدا چ 3 ص 1323 ) .
little - known After Tsar Ivan IV captured Kazan in 1552 and Astrakhan in 1556, Russia not only took control of the Volga River, but in essence, als ...
مساعدت کردن. [ م ُ ع َ / ع ِ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کمک کردن. همراهی کردن. معاضدت کردن. موافقت کردن. یاری کردن. یارمندی کردن : سخت تازه شد و شادکام ...
مساعدت کردن. [ م ُ ع َ / ع ِ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کمک کردن. همراهی کردن. معاضدت کردن. موافقت کردن. یاری کردن. یارمندی کردن : سخت تازه شد و شادکام ...
مساعدت کردن. [ م ُ ع َ / ع ِ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کمک کردن. همراهی کردن. معاضدت کردن. موافقت کردن. یاری کردن. یارمندی کردن : سخت تازه شد و شادکام ...
face defeat ( =be likely to be defeated )
شانسکی
شانسکی
شانسکی
شانسکی
شانسکی
شانسکی
شانسکی
شانسکی