پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
پیش مانده. [ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مانده از پیش. بازمانده از قبل ، چنانکه غذا و نان. || ته مانده. پس مانده. سؤر. ( منتهی الارب ) . باقی طعام. پس خ ...
پیش مانده. [ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مانده از پیش. بازمانده از قبل ، چنانکه غذا و نان. || ته مانده. پس مانده. سؤر. ( منتهی الارب ) . باقی طعام. پس خ ...
پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد ...
پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد ...
پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد ...
پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد ...
پیشداد مزدی که پیش از کار بمزدور و کارگر دهند و آنرا بعربی تقدمه خوانند. ( برهان ) . سلم. تسلیف. مزد پیش از کار و پول پیش از خریدن. بیعانه. پیش مزد ...
the general public
one - track mind
bored out of ( one's ) mind=Extremely bored to the point of distraction, frustration, or irritation.
bored out of ( one's ) mind=Extremely bored to the point of distraction, frustration, or irritation
موی کافتن ؛ مجازاً به غور مطلبی رسیدن. نیک دقت کردن : که او در سخن موی کافد همی به تاریکی اندر شکافد همی. فردوسی.
موی کافتن ؛ مجازاً به غور مطلبی رسیدن. نیک دقت کردن : که او در سخن موی کافد همی به تاریکی اندر شکافد همی. فردوسی.
copper - bottomed
copper - bottomed
copper - bottomed
copper - bottomed
copper - bottomed
copper - bottomed
copper - bottomed
go down on ( one's ) knees
go down on ( one's ) knees
go down on ( one's ) knees
not much
not much
=not half Absolutely; I strongly agree. Primarily heard in UK, Australia
=not half Absolutely; I strongly agree. Primarily heard in UK, Australia
=not half Absolutely; I strongly agree. Primarily heard in UK, Australia
pump ( some ) iron= to lift weights for exercise
pump ( some ) iron= to lift weights for exercise
rule with an iron fist
the silver screen
as good as gold
catch ( one's ) death ( of cold ) = get a very bad cold
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
sick to death ( of someone or something )
خلق آتشین ؛ شیاطین. جنیان. ( ناظم الاطباء ) .
سگ جگر. [ س َ ج ِ گ َ ] ( ص مرکب ) به معنی سگ جان است که سخت جان و محنت کش باشد. ( برهان ) . || کنایه از موذی و بیرحم و سخت دل. ( آنندراج ) : استخوان ...
Secretary of State
a public face: a spokesperson, a person that represents an organization to the public idiom
قمارستان. [ ق ِ / ق ُ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) جای آماده برای قمار. - قمارستان چرخ ؛کنایه از تأثیر و ادوار و سیر افلاک و کواکب است. ( انجمن آرای ناصر ...
قمار زدن ؛ قمار کردن.
- نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از درگذشتن و سپری شدن : به تو داد یک روز نوبت پدر سزد گر تو را نوبت آید به سر. فردوسی.
- نوبت کسی به سر آمدن ؛ کنایه از درگذشتن و سپری شدن : به تو داد یک روز نوبت پدر سزد گر تو را نوبت آید به سر. فردوسی.