پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٢٨)

بازدید
٥,٨٩٥
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Idle talks

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idle talk

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of late Birth rates have gone down of late.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of late Birth rates have gone down of late.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of late Birth rates have gone down of late.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of late Birth rates have gone down of late.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

of late Birth rates have gone down of late.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

By force

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

By force

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

By force

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a jiffy

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a jiffy

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a jiffy

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a jiffy

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you never know

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sort of I sort of like him, but I don’t know why. ‘Do you know what I mean?’ ‘Sort of. ’

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sort of I sort of like him, but I don’t know why. ‘Do you know what I mean?’ ‘Sort of. ’

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not somebody’s concern/none of somebody’s concern His affairs were none of her concern.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not somebody’s concern/none of somebody’s concern His affairs were none of her concern.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

don’t take that tone with me ( =do not speak to me in that rude or unpleasant way )

پیشنهاد
٠

don’t take that tone with me ( =do not speak to me in that rude or unpleasant way )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep it under your hat!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep it under your hat!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

plain as day

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ضرب المثل - > سکه یک پول سیاه کردن خفیف و بی آبرو کردن، بی حرمت و بی ارزش نمودن ( در حد بی ارزشی یک پول سیاه ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ضرب المثل - > سکه یک پول سیاه کردن خفیف و بی آبرو کردن، بی حرمت و بی ارزش نمودن ( در حد بی ارزشی یک پول سیاه ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ضرب المثل - > سکه یک پول سیاه کردن خفیف و بی آبرو کردن، بی حرمت و بی ارزش نمودن ( در حد بی ارزشی یک پول سیاه ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take a puff on your cigar.

پیشنهاد
٠

( as ) proud as a peacock

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pointless

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pointless

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A pack of . . . . . . . . . . . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

A pack of . . . . . . . . . . . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

before long

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not a chance

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not a chance

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hit the road

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hit the road

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lucky you

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

Be open to

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

be open to

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be open to

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I call the shots

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نگونسار ؛ سرازیر. ( برهان ) ( آنندراج ) . سرنگون : چو بت ز کعبه نگونسار بر زمین افتند به پیش قبله رویت بتان فرخاری. سعدی ( طیبات ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I can relate

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On one condition

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگش مثل اطلس شدن ؛ سخت سرخ شدن از شرم.

پیشنهاد
١

رنگش مثل اطلس شدن ؛ سخت سرخ شدن از شرم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاشی. ( ص نسبی ) منسوب به کاشان که شهری است درایران. ( غیاث ) . منسوب به شهر کاشان را کاشی گویند وکاشانی صحیح است. قاسانی معرب آن است. ( آنندراج ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاشی. ( ص نسبی ) منسوب به کاشان که شهری است درایران. ( غیاث ) . منسوب به شهر کاشان را کاشی گویند وکاشانی صحیح است. قاسانی معرب آن است. ( آنندراج ) .