پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٢٢٣)
whilom
whilom
whilom
متضاد دایه لالا. ( اِ ) غلام و بنده و خادم و خدمتکار. ( برهان ) . لَله. چاکر. خواجه ( به معنی متداول امروز ) . مربی مرد طفل را. مقابل دایه و دایگان ...
لاله نعمان. [ ل َ / ل ِ ی ِ ن ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقایق. اسم نباتی است برگش شبیه به برگ زنبق و منحصر در چهار عدد و گلش مانند شقایق و بزرگتر ...
"true - blew" ( or "true - blue" )
"true - blew" ( or "true - blue" )
"true - blew" ( or "true - blue" )
"true - blew" ( or "true - blue" )
"true - blew" ( or "true - blue" )
فارغانه with ease
دماغ گرفتن : [ اصطلاح در تداول عامه ]آب بینی را با صدا بالا کشیدن . ( ( آیه دستمال کاغذی را کشید به چشم ها، دماغ گرفت و رو کرد به شیرین. "خاله به خ ...
دماغ گرفتن : [ اصطلاح در تداول عامه ]آب بینی را با صدا بالا کشیدن . ( ( آیه دستمال کاغذی را کشید به چشم ها، دماغ گرفت و رو کرد به شیرین. "خاله به خ ...
دماغ گرفتن : [ اصطلاح در تداول عامه ]آب بینی را با صدا بالا کشیدن . ( ( آیه دستمال کاغذی را کشید به چشم ها، دماغ گرفت و رو کرد به شیرین. "خاله به خ ...
شام وورتی ( ارمنی )
شام وورتی ( ارمنی )
شام وورتی ( ارمنی )
شام وورتی ( ارمنی )
بازی خوردن. [ خوَر / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) گول خوردن. فریب خوردن. ( غیاث اللغات ) ( یادداشت مؤلف ) .
بازی خوردن
کون را با خایه پاک کردن
کون را با خایه پاک کردن
کلوخ خشک در آب جُستن
کلوخ خشک در آب جُستن
کلوخ خشک در آب جُستن
کلوخ خشک در آب جُستن
سر کسی را زیر آب کردن
روی آب افتادن
( جهود بازی در آوردن ) معنی ضرب المثل - > جهود بازی در آوردن سر و صدا و بی آبرویی کردن.
( جهود بازی در آوردن ) معنی ضرب المثل - > جهود بازی در آوردن سر و صدا و بی آبرویی کردن.
چشم کسی آب نداشتن
پل کسی آن ور آب/جو بودن
به شاش موش آسیاب گرداندن
به شاش موش آسیاب گرداندن
به شاش موش آسیاب گرداندن
به شاش موش آسیاب گرداندن
به شاش موش آسیاب گرداندن
روغن زیر آب نمی ماند
برای خالی نبودن عریضه برای بستن ( جلو ) دهن آمیرزا برای بستن ( جلو ) دهن آمیرزا نام کامل این آمیرزا یا آقا میرزا را استاد باستانی پاریزی ( در آس ...
برای بستن ( جلو ) دهن آمیرزا برای بستن ( جلو ) دهن آمیرزا نام کامل این آمیرزا یا آقا میرزا را استاد باستانی پاریزی ( در آسیای هفت سنگ آقا میرزا بقا ...
آقا میرزا قلمدون
اهل نم ، اهل درز ، جندهٔ خایه دار کتاب کوچه شاملو
اهل نم ، اهل درز ، جندهٔ خایه دار کتاب کوچه شاملو
اهل نم ، اهل درز ، جندهٔ خایه دار کتاب کوچه شاملو
اهل نم ، اهل درز ، جندهٔ خایه دار کتاب کوچه شاملو
آشیخ روباه
آشیخ روباه
آشیخ روباه
آخدا توکریمی اونم کریمه، من زن قحبه هم کریمم! کریمخان زند به تماشای کار بنایان آمده بود که او را به شهر شیر از عمارتی میکردند بر صفه ئی در سایه به ک ...
چوب تیرتراش