تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این تصویر رو ایجاد میکند که. . . . implying they offer superior results compared to older alternatives این تصور را ایجاد می کنند که نتایج بهتری نسبت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون تردید

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی نظم و ناهماهنگ

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به یاد ماندنی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیگانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه برسد به. . . it is wholly inappropriate for anybody, never mind children این برای هر فردی نامناسبه، چه برسد به کودکان.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چیزی که به شکل گلوله کوچک دراومده و سفت شده. چه ادامس، چه غذا یا هر چیز دیگه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در همه جا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یعنی وقتی از موقعیتت یا از چیزی که به دست اوردی راضی هستی و دیگه برای تغییر یا بهبودیش تلاشی نمیکنی ( بار منفی داره )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع کلمه Loo به معنی دستشویی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاری که باعث استخدام افراد زیادی میشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منطقه ای که به دلیل شرایط سخت اب و هوایی، نه کسی زندگی میکنه و نه فعالیت کشاورزی اونجا هست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقای محمود املای درست این کلمه seller هست.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملزم به

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رفتار مرسوم

پیشنهاد
١

این اصطلاح به مفهوم رقابت و تلاش برای رسیدن به سطح زندگی یا استانداردهای مالی و اجتماعی دیگران اشاره دارد. اصطلاح "keeping up with the Joneses" به طو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه fortnight است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یعنی یه چیزی رو بذاری توی انباری تا جاش امن باشه یا بعدا استفاده کنی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی که تلاش میکنه تا ثابت کنه متهم گناهکاره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نظر دیکته consequence صحیح است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به هر یک از جهات شرق، غرب، شمال و یا جنوب، شمال شرقی، شمال غربی و . . . . - ern اضافه کنیم ان را به صفت تبدیل کردیم مثل: western northern northeastern

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دقت کنید که این کلمه هم میتونه فعل باشه هم اسم و هم صفت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شهر گردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن فرصت ( در مسابقات ) we just throw away games that we really should win easily بازیهایی که راحت میبردیم رو از دست دادیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درستش customary هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

حسادت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش among هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

با اعتماد به نفس رفتار کردن، جوری که نشون بدی چی میخوای یا به چی فکر میکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشون دادن چیزها همان طور که هستند ( واقع بینانه ) و این کلمه adj هست که noun آن realism می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

املای درست این کلمه settlement است : )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to walk slowly across or around an area, usually without a clear direction or purpose

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

املای درست این کلمه squeeze است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

is predicted

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت forget to و forget verb ing: I forgot to lock the door: یعنی قرار بوده در رو قفل کنم ولی فراموش کردم پس معنیش میشه :فراموش کردم در رو قفل کنم I ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلیووس بخشی از اسفنوئید ( یکی از استخوان های کف جمجمه ) است که به عنوان پایه ای برای پل مغزی و basilar artery است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه surrounding است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان، دقت کنید این کلمه noun هست پس به صورت فعل نباید معنی شود معنی درست این کلمه:تجزیه، تحلیل و آنالیز می باشد. analysis: noun analyse: verb

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با اعتماد به نفس ( صفت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

املای درست این کلمه pretend است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک اعلان رسمی در فرودگاه که از مسافران خواسته می شود که به سمت گیت خروجی بروند و سوار هواپیما شوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه malfunctioning است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

too extreme and unsuitable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانی این کلمه تخفیف دادن هست ( verb ) که توسط فروشنده، تخفیف گذاشته میشه و تفاوتش با bargian این هست که bargain یعنی چونه زدن برای قیمت کمتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توافق شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

محل سکونت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

در مورد تفاوت in case و if دو تا مثال میزنم که کاملا متوجه بشید: we'll buy some more food in case Tom comes یعنی ما غذای بیشتری میخریم "چون ممکنه که" ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a close friend دوستای نزدیک و صمیمی