پیشنهادهای Avatar (٨٥)
یعنی وقتی از موقعیتت یا از چیزی که به دست اوردی راضی هستی و دیگه برای تغییر یا بهبودیش تلاشی نمیکنی ( بار منفی داره )
جمع کلمه Loo به معنی دستشویی
کاری که باعث استخدام افراد زیادی میشه
ماهیت
منطقه ای که به دلیل شرایط سخت اب و هوایی، نه کسی زندگی میکنه و نه فعالیت کشاورزی اونجا هست
اقای محمود املای درست این کلمه seller هست.
ملزم به
مرز
رفتار مرسوم
این اصطلاح به مفهوم رقابت و تلاش برای رسیدن به سطح زندگی یا استانداردهای مالی و اجتماعی دیگران اشاره دارد. اصطلاح "keeping up with the Joneses" به طو ...
املای درست این کلمه fortnight است.
یعنی یه چیزی رو بذاری توی انباری تا جاش امن باشه یا بعدا استفاده کنی
کسی که تلاش میکنه تا ثابت کنه متهم گناهکاره.
از نظر دیکته consequence صحیح است.
به هر یک از جهات شرق، غرب، شمال و یا جنوب، شمال شرقی، شمال غربی و . . . . - ern اضافه کنیم ان را به صفت تبدیل کردیم مثل: western northern northeastern
دقت کنید که این کلمه هم میتونه فعل باشه هم اسم و هم صفت.
شهر گردی
از دست دادن فرصت ( در مسابقات ) we just throw away games that we really should win easily بازیهایی که راحت میبردیم رو از دست دادیم.
املای درستش customary هست.
حسادت
املای درستش among هست.
کاربردی
با اعتماد به نفس رفتار کردن، جوری که نشون بدی چی میخوای یا به چی فکر میکنی
نشون دادن چیزها همان طور که هستند ( واقع بینانه ) و این کلمه adj هست که noun آن realism می باشد.
املای درست این کلمه settlement است : )
to walk slowly across or around an area, usually without a clear direction or purpose
املای درست این کلمه squeeze است.
is predicted
تفاوت forget to و forget verb ing: I forgot to lock the door: یعنی قرار بوده در رو قفل کنم ولی فراموش کردم پس معنیش میشه :فراموش کردم در رو قفل کنم I ...
کلیووس بخشی از اسفنوئید ( یکی از استخوان های کف جمجمه ) است که به عنوان پایه ای برای پل مغزی و basilar artery است.
املای درست این کلمه surrounding است.
دوستان، دقت کنید این کلمه noun هست پس به صورت فعل نباید معنی شود معنی درست این کلمه:تجزیه، تحلیل و آنالیز می باشد. analysis: noun analyse: verb
با اعتماد به نفس ( صفت )
املای درست این کلمه pretend است.
یک اعلان رسمی در فرودگاه که از مسافران خواسته می شود که به سمت گیت خروجی بروند و سوار هواپیما شوند.
املای درست این کلمه malfunctioning است.
too extreme and unsuitable
یکی از معانی این کلمه تخفیف دادن هست ( verb ) که توسط فروشنده، تخفیف گذاشته میشه و تفاوتش با bargian این هست که bargain یعنی چونه زدن برای قیمت کمتر ...
توافق شده
محل سکونت
در مورد تفاوت in case و if دو تا مثال میزنم که کاملا متوجه بشید: we'll buy some more food in case Tom comes یعنی ما غذای بیشتری میخریم "چون ممکنه که" ...
a close friend دوستای نزدیک و صمیمی
محل اتصال قسمت تحتانی سینه با دیواره قفسه سینه
she is really angry" with" her boy friend " about " last night به حروف اضافه دقت کنید توی فارسی میگیم" از "دست دوست پسرش عصبانی بود ولی توی انگلیسی و ...
in general, generally speaking
طبق اطلاعات من دو infundibulum در بدن وجود دارد یکی در مغز که یک قسمت در پشت هیپوفیز است و دیگری بخش از لوله های فالوپ در رحم
فضای بین لایه خارجی و داخلی در استخوان های فلت در جمجمه ( occipital , parietal و frontal )
بخش اسفنجی استخوان
Unable to be removed with surgery
Unable to be removed with surgery