پیشنهادهای نسترن (٢٣٩)
تجارت صادرات مجدد
شمع کوبی کردن ساختمان
ستاد، مقر، قرارگاه
قلمرو معنوی
پایگاه قومی
حکم دادن به نفع
معقول
پرشمار
سرانجام، عاقبت
اقدام نمایشی
به معنی طبقۀ تجّار هم می تواند باشد.
بر آن بودن، عزم کردن، عزم داشتن، آهنگ کردن
کودتاچی
زیاده خواهی
انگیزه
با قیمت های مناسب
با اینکه couple به معنای جفت و دو هست، اما اتفاقا این اصطلاح به معنای �سه چهار تا� هست ( یعنی بالاتر از دو ) ؛ البته بسته به عبارت �چند� هم می تونه ت ...
هجونامه
کارساز
کارساز بودن
کم برخوردار
خلوتگاه
تحمیل
خاطرنشان کردن
مستبدانه
حرمت شکنی کردن
حد زدن
کشاورزی نقدی، نقدکاری
عروسک گردان
فراقضایی
بیماری های گرمسیری
مجلس اعلا، مجلس علیا، مجلس اعیان
نگران، دلواپس
نادم
کنشگری سیاسی
سرکوبگرانه
اتحاد نظامی
ناشیانه
تاریک اندیش، تاریک اندیشانه، ظلمت پرست، ظلمت پرستانه.
فرسایشی
منقول مثال: Portable wealth دارایی منقول
فرا دست
فرو دست
هرم سنگ
جهان شمول
مخدوش کردن
به معنی �بابت� هم می تونه باشه: . . . concern about نگرانی بابتِ. . .
پس انداز ملی
خیزش
برافراشتن، به اهتزاز درآوردن