پیشنهادهای Mobina javaheri (٧١)
١٧١
٤ سال پیش
١١
وقف کردن، اختصاص دادن
٤ سال پیش
٧
پر درامد
٤ سال پیش
٣
ییلاق، روستا، محل خوش آب و هوا
٤ سال پیش
٥
کم شانس
٤ سال پیش
١٠
این کلمه مربوط به گذشته است پس: دور ریخته شده:thrown away
٤ سال پیش
١٠
دور ریختن
٤ سال پیش
٤
غیر منطقی
٤ سال پیش
٣٤
بالغ باتجربه
٤ سال پیش
٦
نامناسب ناشایست
٤ سال پیش
٥
مناسب شایست
٤ سال پیش
٩
وظیفه نشناس بی مسئولیت
٤ سال پیش
٥
وظیفه شناس مسئولیت دار عهده دار
٤ سال پیش
٧
بی گذشت بی صبر
٤ سال پیش
١٥
باگذشت صبور شکیبا
٤ سال پیش
١١
به صورت روان
٤ سال پیش
٩
کاهش یافتن آب رفتن
٤ سال پیش
٦
فشار
٤ سال پیش
١٠
It presents the writer's feelings. او ( آن ) بیان میکند ( نشان میدهد ) احساسات نویسنده را. همانطور که میدانیم presentation یعنس سخنرانی کردن. پس ...
٤ سال پیش
٢
دوباره بیان کردن، دوباره ذکر کردن
٤ سال پیش
٣
تنهایی
٤ سال پیش
-١
قطعاً، به قطع
٢