پیشنهادهای هومن ملاحزاده (١٠٧)
[رایانه] رهاسازی کردن - آزادسازی کردن
[ریاضیات] فرامجموعه
پایه - مبنا
اینگونه نامیده ( معرفی ) می شود. مترادف namely است. ( برای "معرفی کردن" یک شرح و تفسیر، در ادامه متن از این کوته نوشت استفاده می شود. )
[رایانه] رونویسی کردن
[رایانه] رونویسی کردن ( مخصوصا در برنامه نویسی شیءگرا )
کوته نوشت واژه Figure است. Figure یعنی شکل.
[رایانه] خطاپذیر - اشکال پذیر
نوشتن - نگارش - تالیف
[رایانه] جایگاه دار ( مخصوصا در صفحات HTML )
[زبان عامیانه] فِلان - فِلان چیز
تکراری
[زبان شناسی] پیکره های متنی - پیکره های شامل نوشته جمع واژه corpus می باشد.
[زبان شناسی] پیکره متنی - پیکره ای شامل نوشته ها
[ریاضیات] درهم پیچی - درهم پیچیدن
مراکز - کانون ها ( حالت جمع واژه focus است ) .
[ریاضیات] واگرا ( متضاد واژه converge به معنی همگرا )
[ریاضیات] همگرا ( متضاد واژه diverge به معنی واگرا )
شقه ( تکه بزرگ و عمده )
[رایانه - هوش مصنوعی] رهیافت آنی
[ریاضیات] تساوی
جهت نما ( به علامت های باز و بسته " " جهت نما یا شورون گفته می شود ) . پرانتز شکسته - قلاب زاویه ای
غیر ذاتی - غیر اصلی
[رایانه] ( اندازه ) پیوستگی - ( میزان ) ارتباط - ( اندازه ) مرتبط بودن
[رایانه] اشاره کردن
( فارسی را پاس بداریم ) هم اشاره گر
[رایانه] واقعی تر ساختن - حقیقی تر ساختن - مادی تر ساختن
[رایانه] قابل آدرس دهی - اشاره پذیر بودن
[رایانه] آدرس دهی - اشاره کردن - تعیین محل داده با یک آدرس
[رایانه] فرمان دادن - دستور دادن
[رایانه] مرجع - متصدی
مرتبط
[رایانه] انتقال پذیر کردن [رایانه] دسترس پذیر کردن از طریق یک درگاه
[رایانه] دایره واژه ( مجموعه تمام واژه ها )
[زبان شناسی] اصطلاح نامه ها ( حالت جمع واژه thesaurus است ) .
[رایانه] استقرار سامانه [رایانه] به کاراندازی یک سامانه
هم ارزش ( دارای اهمیت یکسان )
حالت جمع واژه criterion می باشد. [رایانه] criterion یعنی معیار.
[رایانه] مبهم از نظر معنایی
برای مقایسه رجوع کنید به مخفف واژه لاتین "confer" به معنی "مقایسه کردن" است. از این کوته نوشت برای ارجاع خواننده به دیگر نوشته ها، یا دیگر قسمت های ...
به اندازه کافی زیاد به اندازه کافی مکرر
امکان - احتمال - ممکن شدن
[علوم رایانه]: رایانش خواه
[علوم رایانه] :رایانش دهنده/ رایانش گر زیرا منظور از سرویس در علوم رایانه همان رایانش است.
غیر زمانی ( بدون رابطه با زمان )
قابلیت جانشین پذیری قابلیت تعویض پذیری
فطری بودن ( به عنوان نوع یک ویژگی )
گسترش پذیر
منظم در زمان
بازگو شدن