پیشنهادهای هومن ملاحزاده (١١٨)
[رایانه] صف زدایی
[رایانه] صورت کد فایل متنی شامل مشخصات مولفه های کد تشکیل دهنده یک برنامه.
[رایانه] مجوزخواه، ارجح امنیتی
[رمزنگاری رایانه ای] جمع آزما از دو قسمت check یعنی "آزمایش" و sum یعنی "جمع" تشکیل شده است. و این ترکیب با توجه به تعریف checksum معنی را به درستی م ...
[رمزنگاری رایانه ای] درهمک یعنی مقدار درهمی که اندازه معینی و کوتاهی دارد.
اشاره کردن به - ذکر کردن
[رایانه - ریاضی] فهرست شمارا ( فهرست کامل و مرتب )
سبک نگارشی دادن، شیوه نگارشی دادن
سبک نگارشی دادن، شیوه نگارشی دادن
[رایانه] غیرتجریدی - غیرانتزاعی
[رایانه - نرم افزار] تابع ته رسید - رویه ته رسید
[رایانه] رهاسازی کردن - آزادسازی کردن
[ریاضیات] فرامجموعه
پایه - مبنا
اینگونه نامیده ( معرفی ) می شود. مترادف namely است. ( برای "معرفی کردن" یک شرح و تفسیر، در ادامه متن از این کوته نوشت استفاده می شود. )
[رایانه] رونویسی کردن
[رایانه] رونویسی کردن ( مخصوصا در برنامه نویسی شیءگرا )
کوته نوشت واژه Figure است. Figure یعنی شکل.
[رایانه] خطاپذیر - اشکال پذیر
نوشتن - نگارش - تالیف
[رایانه] جایگاه دار ( مخصوصا در صفحات HTML )
[زبان عامیانه] فِلان - فِلان چیز
تکراری
[زبان شناسی] پیکره های متنی - پیکره های شامل نوشته جمع واژه corpus می باشد.
[زبان شناسی] پیکره متنی - پیکره ای شامل نوشته ها
[ریاضیات] درهم پیچی - درهم پیچیدن
مراکز - کانون ها ( حالت جمع واژه focus است ) .
[ریاضیات] واگرا ( متضاد واژه converge به معنی همگرا )
[ریاضیات] همگرا ( متضاد واژه diverge به معنی واگرا )
شقه ( تکه بزرگ و عمده )
[رایانه - هوش مصنوعی] رهیافت آنی
[ریاضیات] تساوی
جهت نما ( به علامت های باز و بسته " " جهت نما یا شورون گفته می شود ) . پرانتز شکسته - قلاب زاویه ای
غیر ذاتی - غیر اصلی
[رایانه] ( اندازه ) پیوستگی - ( میزان ) ارتباط - ( اندازه ) مرتبط بودن
[رایانه] اشاره کردن
( فارسی را پاس بداریم ) هم اشاره گر
[رایانه] واقعی تر ساختن - حقیقی تر ساختن - مادی تر ساختن
[رایانه] قابل آدرس دهی - اشاره پذیر بودن
[رایانه] آدرس دهی - اشاره کردن - تعیین محل داده با یک آدرس
[رایانه] فرمان دادن - دستور دادن
[رایانه] مرجع - متصدی
مرتبط
[رایانه] انتقال پذیر کردن [رایانه] دسترس پذیر کردن از طریق یک درگاه
[رایانه] دایره واژه ( مجموعه تمام واژه ها )
[زبان شناسی] اصطلاح نامه ها ( حالت جمع واژه thesaurus است ) .
[رایانه] استقرار سامانه [رایانه] به کاراندازی یک سامانه
هم ارزش ( دارای اهمیت یکسان )
حالت جمع واژه criterion می باشد. [رایانه] criterion یعنی معیار.
[رایانه] مبهم از نظر معنایی