aperiodic

/ˌeɪˌpɪəriˈɒdɪk//ˌeɪˌpɪəriˈɒdɪk/

(فیزیک) فاقد ارتعاش دوره ای، بی تناوب، نامنظم، نادوره ای، ناپی گشت، ناچرخه، غیرمداوم، غیر نوسانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: aperiodically (adv.), aperiodicity (n.)
• : تعریف: occurring without regular intervals or cycles; not periodic.

جمله های نمونه

1. aperiodic circuit
مدار بی نوسان

2. aperiodic current
جریان غیر متناوب

3. Events that are aperiodic and represent an occurence.
[ترجمه گوگل]رویدادهایی که دوره ای هستند و یک رخداد را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]رویدادهایی که aperiodic و represent هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We design several different aperiodic photonic quantum-well (APQW) structures to achieve the filter function in preassigned wave length range.
[ترجمه گوگل]ما چندین ساختار چاه کوانتومی فوتونیک غیرپریودیک مختلف (APQW) طراحی می‌کنیم تا به عملکرد فیلتر در محدوده طول موج از پیش تعیین‌شده دست پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای دستیابی به تابع فیلتر در محدوده زمانی wave، چندین ساختار photonic نوری aperiodic مختلف (APQW)را طراحی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper proposes a new aperiodic correlation signal, which is complementary binary array pairs ( CBAP ).
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیگنال همبستگی غیر پریودیک جدید را پیشنهاد می‌کند که جفت‌های آرایه باینری مکمل (CBAP) است
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیگنال همبستگی aperiodic جدید پیشنهاد می دهد، که جفت آرایه باینری مکمل می باشد (CBAP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The improvement of the aperiodic array's beam pattern made by the spectral decomposition method is analyzed.
[ترجمه گوگل]بهبود الگوی پرتو آرایه غیر تناوبی ساخته شده با روش تجزیه طیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]بهبود الگوی پرتو آرایه aperiodic ناشی از روش تجزیه طیفی تحلیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The error bit rate and aperiodic commission may delay the system cycle time differently.
[ترجمه گوگل]نرخ بیت خطا و کمیسیون دوره ای ممکن است زمان چرخه سیستم را به طور متفاوتی به تاخیر بیندازند
[ترجمه ترگمان]نرخ بیت خطا و کمیسیون aperiodic ممکن است زمان چرخه سیستم را به طور متفاوت به تاخیر بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The aperiodic cross - correlation function between groups has either uniform IFW or perfect complement.
[ترجمه گوگل]تابع همبستگی متقاطع متناوب بین گروه ها دارای IFW یکنواخت یا مکمل کامل است
[ترجمه ترگمان]تابع همبستگی متقابل بین گروه ها یا IFW یک سان و یا مکمل کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Abdominal imaging so far has been disappointing because of the aperiodic motion of the gut wall and its contents.
[ترجمه گوگل]تصویربرداری شکم تاکنون ناامیدکننده بوده است، زیرا به دلیل حرکت متناوب دیواره روده و محتویات آن است
[ترجمه ترگمان]تصویر برداری Abdominal به دلیل حرکت aperiodic دیوار شکم و محتوای آن ناامید کننده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper compares the Kalman filtering algorithm with one-cycle Fourier algorithm in the aspects of aperiodic component, frequency deviation, fractional harmonic and initial phase angle.
[ترجمه گوگل]این مقاله به مقایسه الگوریتم فیلتر کالمن با الگوریتم فوریه یک چرخه از جنبه های مولفه غیر تناوبی، انحراف فرکانس، هارمونیک کسری و زاویه فاز اولیه می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله الگوریتم فیلترینگ کالمن را با یک الگوریتم Fourier در ابعاد مولفه های aperiodic، انحراف فرکانس، هارمونیک ثانویه و زاویه فاز اولیه مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on the idea of frequency domain subspace, a multipath delay estimating method for aperiodic spreading system is proposed.
[ترجمه گوگل]بر اساس ایده زیرفضای حوزه فرکانس، یک روش تخمین تاخیر چند مسیره برای سیستم پخش غیر دوره ای پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]براساس ایده زیرفضای فرکانسی، روش برآورد تاخیر چند مسیره برای سیستم پخش aperiodic پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effects of pulse shape on the chip-asynchronous coherent time-spreading OCDMA system performances are analyzed by the aperiodic cross-correlation function of up-sampled sequence.
[ترجمه گوگل]اثرات شکل پالس بر عملکرد سیستم OCDMA پخش زمان منسجم ناهمزمان تراشه توسط تابع همبستگی متقابل متناوب توالی نمونه‌برداری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اثرات شکل پالس بر روی تراشه مبتنی بر روی تراشه - همزمان با پخش مجدد عملکرد سیستم OCDMA به وسیله تابع همبستگی متقابل aperiodic از توالی نمونه گیری شده آنالیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper presents a task model for real time systems and gives the conditions that guarantee periodic and aperiodic tasks to be schedulable respectively.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مدل کار را برای سیستم‌های زمان واقعی ارائه می‌کند و شرایطی را ارائه می‌دهد که به ترتیب برنامه‌ریزی وظایف دوره‌ای و دوره‌ای را تضمین می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مدل کاری برای سیستم های زمان واقعی ارائه می دهد و شرایطی ارایه می دهد که وظایف دوره ای و aperiodic را به ترتیب تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A simple analytic expression of conversion efficiency was obtained by using a modulation function to describe an aperiodic QPM gratings.
[ترجمه گوگل]یک بیان تحلیلی ساده از راندمان تبدیل با استفاده از یک تابع مدولاسیون برای توصیف یک توری QPM غیر پریودیک به دست آمد
[ترجمه ترگمان]یک عبارت تحلیلی ساده از کارایی تبدیل با استفاده از یک تابع مدولاسیون برای توصیف an QPM gratings بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] غیر متناوب - نامتناوب فاقد بسامد معین .
[نساجی] غیر دوره ای - مقطعی
[ریاضیات] غیر دوره ای، نامتناوب، بی تناوب، نادوره ای، بدون دوره، بی توالی، بی دوره، غیر متناوب

انگلیسی به انگلیسی

• irregular; not regular (electricity)

پیشنهاد کاربران

بپرس