دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
فیس و افاده ی ناهنجار و مشمئز کننده.
قِرغُو یعنی قورتی و غرابهای اهل دهات را می گویند که به بستگی یکی از اهل شهر قباهای سجاف قصب و ملبوس خارج از زی رعیتی بپوشد.
دُو دُور فُوطک . اسباب های خوب نفیس فرنگی را عموماً و اسباب های خرّازی و ساعت های کار مکُب را گویند.
ذُقَره کنایه از اشخاصی که کُلجه و خرقه های سنجاب و خز را محض تعلّقْ سال های سال نگه دارد و هرساله دمش را نو کند و محض اظهار اعتبار بپوشد و بطونش هیچ ...
بزرگی که ملبوسش در میان عمله و اَکَله اش امتیازی نداشته باشد و این عمل را شکسته نفسی بداند.
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جامی است در او آب خوش و آسوده اندر وسطش کشتی قیر اندوده کشتی بانی در آن به رنگ دوده بر جای نشسته و جهان پیموده
آیا میشه علق رو معادل تکامل معنی کرد؟ العلق اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ(١) خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ(٢) با توجه به معانی که در تفسیر برای این کلمه اومده و شروع وحی با این کلمات آیا میشه علق رو تکامل انسان معنی کرد یا نه؟ آیا میشه علقه و معلق و تعلیق رو به حرکتی چرخشی و گردشی و چسبندگی معنی کرد؟ اساتید عزیز لطفاً با نظرات خوبتون راهنمایی بفرمایید. سپاسگذارم.
الزمر اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ) با توجه به کلام قرآن که خواب رو مشابه مرگ گفته. تشابه و اختلاف خواب با مرگ چیه؟
معنای ( هلع ) چیزی را داغ نوشیدن، سرعت بدون دقت، کاری را بدون اندیشه انجام دادن، قورت دادن بدون جویدن، فکر سرسام آور، پریشانی بدون عملکرد، طماع وحریص، بی ظرفیت بودن. . . ناسپاس... قرآن انسان رو هلوع خطاب کرده. آیا کسی معنی کاملتر و جامع تر برای این کلمه میشناسه؟
سه رفیق برای خرید به یک میوه فروشی میرن و آلوچه میخرن. قیمت آلوچه ۳۰ هزار تومان میشه و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن میدن و آلوچه رو میخرن. بعد از رفتن آنها صاحب مغازه به شاگردش میگه من اشتباه کردم ...
جدیدترین پاسخها
گزینه ی اول درسته
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان ز گرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست ✏ «نظامی»
در خود شعر سرزمین گرگان یعنی زندگی در دنیای مادی رو اینطور گفته: به وقت زندگی رنجور حالیم که با گرگان وحشی در جوالیم سرزمین کرمان هم منظور قبر هست که این تن خاکی کرم میفته. که این خطر رو اول شعر بیان ...
چو عنوان گاه عالم تاب را دید تو گفتی سگگزیده آب را دید ✏ «نظامی»
گزینه سوم هاری درسته
گزینه چهارم درسته
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان ز گرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست ✏ «نظامی»
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان زمان مرگ، باید با قلبی پر از درد و حسرت، از سرزمین گرگان به سمت کرمان حرکت کرد. زگرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست بین گرگان تا کرمان راه زیادی وجود ندارد، اما فاصله ما با مرگ حتی به اندازه یک مو هم نیست.