ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استتار کردن: مخائیدن. [ م َ دَ ] ( مص ) به معنی ...

جدید ١٢ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرزایی: مَرزایی = مَزَندِگی

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرزش: مَرزِش= آمیزش جنسی ، سِپوزِش

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مروسایی: مَروسایی = مروسندگی ، علاج گری

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مروستار: مَروستار = خوگیری ، عادت ، اعتیاد

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مغنا: مَغنا = مغاکنا ، ژرفنا ، عمق

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وان حمام: به پارسی "آبسنگ"= سنگ بزرگ کاویده ک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتخشایی: اَتُخشایی = بی فعالیتی ، بی حرکتی ، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپوردن: اَپوردن = دزدیدن ، فروبردن ، اوبارد ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازادکامگی: آزاد کامگی = اختیار ، مختار بودن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروند دادستان: اُروَند دادستان = سریع القضاوت ، قا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتاک: ارتاک = سریع ، تیز پای ( پازند )

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگمیز: اَگُمیز = آمیخته نشده

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپراست: اَپراست / افراست = اگهی ، پرسش ، اس ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادوشینش: اَدوشینِش = نا دوستی ، رنجش

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسگذار: اَسگُذار = اَسپ گذار ، چاپار ، پیک

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروند کنشی: اُروَند کُنشی = سریع العملی ، چابک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتیگری: اَرتیگری = جنگ جویی ، پیکارخواهی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهوگیدن: آهوگیدن = معیوب ساختن ( پازند )

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هجیراندن: هوجیراندان = آژیراندن ( پازند )

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروند خواهشی: اُروَند خواهشی = عجولی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتجگ: اَرتجگ = برق ( پازند )

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افراس: افراس = اگهی ، استعلام

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتایه: اَرتایه = نظم و قانون ( پازند )

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشایه: اَشایه = نظم ، تقدیر و مشیت الهی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابرتوم: اَبَرتوم = برترین ، بالاترین

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افشمانه: افشِمانه= پیمانه ، اندازه افشاندن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازبایش: آزبایش / اُزبایش = درخواست ، التماس ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسنوده: اَسنوده = غریزی ، فطری

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتیک: اَرتیک = جنگ

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازگرفتن: آزگرفتن / اُزگرفتن = برگرفتن، جدا ک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب ناف: آبناف = چشمه آب

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استوانیدن: اَستوانیندن = اعتراف گرفتن ، خستوان ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افشماند: اَفشَماند = ادعا ، داو

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکامگی: اَکامگی = ناکامی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلارده: پِلارده : پُل آورده ، پَرت آورده ، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استیته: اَستیته = پایدار ، محکم ، باثبات ، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انایش: اَنایِش = اَن آیش ، اجتناب

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انبامیک: انبامیک = مردمان زمانه و هم عصر ، گ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندرودردن: اَندروَدَردن = بیرون آمدن ، خارج شد ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اموستن: اَموَستن = 1 - به هم پیوستن ( هموس ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اناویدن: اَناویدن = جابه جا کردن ، جدا کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندرورزیدن: اَندروَرزیدن = مشغول بودن ، در حال ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انباهیدن: اَنباهیدن = فرو ریختن ، ویران شدن ، ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندرد: اَندَرد = بی درد

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اناستی: اَناستی = آن اَستی، اَنَستی ، نابود ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انابای: اَنابای = 1 - ناشایست ، ناروا 2 - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جدشهری: جُدشهری = نا همشهری ، اهل شهری دیگر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انشهری: انشهری = ناشهری ، بیگانه ، غیر بومی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انسپاس: اَنسپاس = ناسپاس

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایاشتن: اَیاشتن = اَیاردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی مست: بی مُست = بی گلایه ، خشنود

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدیگان: بَدیگان = خویشان، دوستان ، همسالان ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخسیدن: بَخسیدن = حلاجی کردن ، بخیه زدن ( پ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسهیدن: اَفسَهیدن = خراب شدن ، تباه شدن ، ک ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجامه: اَجامه = بی جامه ، لخت ، بی لباس

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورویش: وَرویِش = طرفداری ، مُریدی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابرروش: اَبَررَوِش = رسم و آیین

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایاسیش: آیاسش = حافظه ، یاد ، ویر ، به خاطر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیرابرروش: دیراَبَررَوِش = رسم و آیین کهن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایاردن: اَیاردن = تحریک کردن ، جوشاندن ، عص ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاشیدار: تاشیدار= آفریدگار

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی ناختار: بی ناختار = بدون اختلافت ، بدون تفا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بالاد: بالاد = آسیب ، اذیت ، صدمه و زیان . ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاشتار: تاشتار = خلقت و سرشت

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسکار: بسکار = کارآزموده ، پرتجربه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغونی: بغونی = خدایی ، بغ بودگی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغانی: بغانی = الهی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسورزی: بَسوَرزی = پرکاری

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشیدن: بِشیدن / بیشیدن = رنجاندن ، آسیب زد ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بودستن: بودَستن = بودن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بودستار: بودَستار = وجود ، بودگی ر. ک = بود ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بود و نمود: بود و نمود = علت و معلول

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنست: بُنِست = بُن ترین ، ریشه ای ترین ، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زرشتن: زَرِشتن = کشتن ، قتل کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورشتن: وَرِشتن = زخم زدن ، زخمی کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوهش: پوهِش / پُهِش = گناه و جرم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدمانیدن: پدمانیدن = میانه ورزی ، اعتدال ورزی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پتاکیدن: پتاکیدن = پیدا کردن ، آشکار کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وناهش: وِناهِش = گناه و جرم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پتاکی: پتاکی = یقین ، آشکارگی ، پیدایی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایامش: پایامِش = سرانجام رسی ، پایان دهی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایچم: پایچَم = ترجمه ، زیرنویس

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیکوبی: پِیکوبی = دعوا ، نزاع

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدنگریدن: پدنگریدن = دیده بانی دادن ، با مواظ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخشایی: تُخشایی = کوشایی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پساندن: پَساندن = پخش کردن ، افشاندن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر مرگ: پُرمرگ = مرگ آور ،

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزدئیدن: پزدئیدن = 1 - تنبیه کردن، 2 - اخ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تچاوه: تُچاوِه = نژاد ، تخم و ترکه ، اصل و ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر مرگی: پرمرگی = همه گیری ، سرایت بیماری

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیش خرد: پیش خرد = خرد فطری در برابر پس خر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزامندگی: پزامندگی = پختگی ، بلوغ ، با تجربه ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشناس: پُرشناس = کارشناس ، متخصص ، مجرب

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشینیدن: پَشینیدن = زنجیر کردن ، دست بند زدن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسکوندن: پَسکوندن = قالب زدن، به شکل در آورد ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرهاختن: پرهاختن = تربیت کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چارمروتی: چهار بار خواندن ذکر

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمک: تِمک = تمیک ، تاریک

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جادگو: جاد گو = وکیل ( پازند )

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمیک: تمیک = تاریک

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسوم: تسوم = چهارم ( به پازند )

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تریست یار: تِریست یار = سیصد سال

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توزش: توزِش = انتقام

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جودسرده: جودسرده = نا هم جنس ، نامتجانس ، دگ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توجش: توجِش = کفاره و جبران

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جودبش: جودبِش = بی درد ، بی رنج، اَبِش

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توان هیر: توان هیر = قدرت مالی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غالب ترین: چیرتوم = چیره ترین ، غالب ترین

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسیدیته: تیزابگی

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توماک: توماک = تاریکی ، سیاهی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تزش: تَزِش= جریان {آب و . . . . }

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترونیدن: تَروَنیدن = غلبه کردن ، شکست دادن ، ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترونش: تَروَنِش = غلبه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چندیدار: چَندیدار = لرزش ، تکان، جنبش

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چمنای: چَمنای = علت ، معنی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چمشتن: چَمُشتن = ادرار کردن ، دستشویی رفتن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیرتوم: چیرتوم = غالب ترین ، چیره ترین ، نی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چوخایی: چوخایی = تلاش ، کوشش ر. ک چوخیدن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمانایی: دُشمانایی = ناهمانندی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دژیاری: دُژیاری = سال ید ، سال قحطی ، خشک س ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دامک: دامک / دامه = سرشت و طینت ( پازند ) ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشدادی: دُشدادی = نظم و قانون بد

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشاگاه: دُشاگاه = غافل ، نا آگاه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشبرداری: دُشبُرداری = ناشکیبایی ، عدم تحمل و ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشبرش: دُشبَرِش = بدخواه ، بدرفتار

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشابه: دُشابه = زشت روی ، بدنام و بی آبرو

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوشویچار: دُشویچار = تشخیص اشتباه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزذیدن: روذیدن = 1 - نمو یافتن ، روئیدن ، ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزذش: روذِش = توسعه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیسومند: دیسومند = تنومند ، خوش اندام

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسایش: رِسایش = 1 - بلوغ ، کمال 2 - کفای ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزنیدن: روزِنیدن = جرقه زدن ، روشن کردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رامستار: رامِستار = صلح ، رامَنی ، آشتی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریچیدن: ریچیدن = 1 - ترک کردن 2 - ریزیدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رامنیدن: رامَنیدن = آشتی دادن ، خوش بودن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیواد: زیواد! - = زنده باد! عمرش دراز باد!

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاورش: زاوَرِش = خدمت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیوستار: زیوِستار = زندگی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زباییدن: زباییدن = ( پازند ) ستایش کردن ، دع ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبایش: زبایش = استغاثه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیوشمند: زیوِشمند = زنده ، جاندار

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جندبد: جندبُد / زندبُد= شهربُد ، حاکم شهر

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زارمند: زارمند: غمگین ، اندوه مند ، بیشمند ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زپاک: زِپاک = اشتباه ، نادرست

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

his eminence: "اوی اَشو" = حضرت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زامنیدن: زامَنیدن = 1 - فرستادن 2 - بسیج ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوشتانومند: اُشتانومند = هستیمند ، زنده ، جاندا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاو: سیاو = لباس

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستومی: ستومی = 1 - گیجی ، بهت زدگی ، حیر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اپسی: اَپُسی = بی پسری ، بی فرزندی ، نازا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستفت تگ: ستفت تگ = تند رو ، بسیار تازنده ست ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیچیده بر: پیچیده بر = برجسته بر ، داررای سینه ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیزایی: سیزایی = ستمکاری ، استبداد

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سودش: سودِش = ( به پهلوی ) بهره و سود دهی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تدارکات چی: تدارکات چی = سور ویرایی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیراتی: سیراتی = سیری ، سیرمونی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سزدن: سَزدن = سَختن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنبش: سُنبِش = سوارخ

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنایند: هُنایند = اثر

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنونه: هنونه = اثر

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنایشگر: هُنایشگر = اثر گذار

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنایشگیر: هنایشگیز = متاثر

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شایک: شایک ( Shaik ) = نیرومند ، قوی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنایش: شنایِش = رضایت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنایانش: شنایانش = ارضاء ، کامروایی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکستار: شکستار = غلبه و چیرگی ، فرآیند شکست ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غلغ: غِلِغ = 1 - سرشت ، نقطه ضعف ، خوی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرشن: فَرشَن = مسعله ، پرسش ، معما

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرشو: فَرشو = مضر ، زیان بخش

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروندایی: فَروَندایی = شمول ، فروندگی ، شامل ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروستار: فَروَستار = شمول ، محتوی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرتوم: فَرتوم = نخستین

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرکان: فرکان = مبداء

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرکاناندن: فرکاناندن = تاسیس کردن ، بنیان نهاد ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرویدن: فَرویدن = 1 - موج زدن ، مرتعش شدن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروانیدن: فَروانیدن = 1 - مرتعش کردن 2 - جا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمان ابردار: فرمان اَبردار = نافرمان ، کسی که فر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابردن: اَبُردن = نبُردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابرد فرمانی: اَبُردفرمانی = نا فرمانی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برد فرمانی: بُردفرمانی = پیروی و اطاعت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرمانبد: فرمانبُد = فرمانده

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتایش: فتایش = پایداری ، قوام

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیرفتای: دیرفَتایی = دیر پایی ، مقاومت زیاد

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرادرش: فرادَرش ( faradarsh ) = تولید

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرجامش: فرجامش = اختتام ، پایان

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرپای: فرپای = قسمت جلویی پا

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرپیسه: فرپیسه = فربه ، پرگوشت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایی: فَرایی = نزدیکی ، پیش آمد ، کیفیت ف ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرا انداختن: فرا انداختن = مطرح کردن ، طرح کردن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاچین: فاچین = نسخه ، کُپی ، رونوشت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراایستادن: فرا ایستادن = پایدار بودن ، استوار ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فره ورشت: فَرِه وَرِشت = بسیار انجام دهنده ، ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایر: فرایَر = پیش از ظهر

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرا پذیرفتن: فراپذیرفتن = به محضر خویش راه دادن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراسیدن: فراسیدن = لرزیدن در هنگام تب ، تشنج ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوی مجست: اوی مَجِست = علاحضرت ، عالیجناب

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فشنجیدن: فشنجیدن = 1 - خراب شدن، پوسیدن ، ف ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرهیست: فَرِهیست = بیشترین

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فره اوخت: فَره اوخت = پُرحرف

٢ هفته پیش

مدال‌های ژاسپ