ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویژاندن: ویژاندن = تخصیص دادن ، اختصاص دادن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویشانیدن: ویشانیدن = دعوت کردن ، فراخواندن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geronto: هَرَم - = پیری

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امت گرایی: هاوُش گرایی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دندان اضافی: هَریار = دندان اضافی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هلاهین: به معنی "متوجه ی بالا باش و حواست ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفتوت: هَفتوت = قصور و فروگذاشت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشستن: هَشِستن = ترک کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشتیدن: هَشتیدن = محافظت کردن ، نگهداشتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هماش: هَماش = فرومایه ، حقیر ، کمینه خواه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همید: هَمید = خطا ، گناه ، خبط

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوبیدن: هوس کردن ، میل کردن ، یوبه داشتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یهر: یُهر = میل

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گانداده: کودک مذکر و رسوا و بی آبرو به روسپی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یامجی: اسپ بان

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرمندگی: چالاکی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گراندن: نگاه کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرامش: گِرامش = قدرت توانایی و لیاقت

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یکسریدن: یکسریدن = جمع شدن و ملاقات کردن با ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلودن: انباشتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلانیدن: تکانیدن قالی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گومباش: کارواژه ای امری = گومباش = به معنی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عالمتاب: گیتی افروز

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوبیا: Language

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیاخن: گیاخُن / گیاخَن = آهسته و پیوسته ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گهوارگی: دوران نوزادی ، دوران کودکی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لاینی: پیراهن آستین کوتاه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لتکه: قایق کوچک ، کرجی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراخیزیدن: فراخیزیدن = گام نهادن با تزلزل ، ما ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فدرونک: تله ای دارای سنگ که بروی دیوار دژ م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتودن: فُتودن = حرف زدن سنجیده ، با اندیشه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتانیدن: فُتانیدن= ساقط کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاناکی: فا گویی مکرر در صحبت ، نوعی لکنت با ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاگرفتن: فاگرفتن = 1 - روبه رو شدن ، ملاقات ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارندیدن: فارندیدن / وارندیدن = دوباره شخم زد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاروفتن: فاروفتن/ فارُفتن / وارفتن = دوباره ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارفتن: فارَفتن = مقدم شدن ، بزرگ شدن ، پیش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاداشتن: فاداشتن = روبه رو کردن ، مقابله کرد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غوشت: لخت مادر زاد

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخسیدن: نرم کردن ، لطافت بخشیدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخانیدن: خوش اخلاق شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخا: فرخا / فراخا / فراخنا = گشادی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرفت: فَرَفت = شاهزاده

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منقرض کردن: فرومیراندن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروک: فروک = مرغ جوان تخم ناکردن نِخَنگ = ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرورد: فَروَرد = 1 - جدایی و افتراق 2 - ذ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعفن: فرغندگی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فسای: هسته انگور

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فریوردن: فَریوَردن = راست شدن و درست شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلانه: فَلانه = نره ، آلت جنسی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلانستان: ناکجا آباد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزستن: آموختن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شناریدن: شناریدن / شنازیدن / شناویدن = شنا ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوباردن: مشورت کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهرماهیدن: پهرماهیدن = پرماسیدن ، لمس کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبیدن: تلاندن ، له کردن ، پیخستن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوجیدن: ایوجیدن/ ایوزیدن = متحد کردن ، ایوی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنبسیدن: تافتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وغشتن: وَغَشتن = آشکار کردن ، شناساندن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشنودن: آشِنودن = فهمیدن ، درک کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویوزیدن: ویوزیدن = عمل زدایی کردن ، کاری انج ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرنبشت: غُرونبشت = غُرنبیدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاهکیدن: شنکنجه کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویهیریدن: جزیدن ، میدن ، تغییر شکل دادن ، ورد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیوه شدن: جزیدن ، ترادیسیدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تراگسیلیدن: انتقال دادن ، فرستاددن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توشتن: تَوَشتن = سفر کردن ، طی کردن ، پیمو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هوشازیدن: تشنه شدن ، احساس عطش

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treat oneself to something: نُوُشتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنگشیدن: قوذت دادن ، بلعیدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسیویدن: تسیویدن = لرزیدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنجیدن: جنباندن ، تکان دادن ، آویختن ، لرزی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمیدن: زمیدن = چیره شدن ، برتری یافتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیهریستن: چیره شدن ، پیروز شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشانیدن: پیروز شدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستیدن: ستاندن ، ستادن ، گرفتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سورمیدن: اعلام کردن ، شیپور شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخاد: غالب

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرچال: جهاد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنازیدن: شناویدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معلق کردن: آگُستن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شناویدن: شنازیدن = شنا کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انامش: آنامش = توجه آنامیدن = توجه کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انامیدن: آنامیدن = نمیدن = توجه کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوزیدن: کوشیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اخیدن: آخیدن = موفق شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوبشتن: تامین کردن ، توشه فراهم کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موشتن: موشتن = غلطاندن ، جابه جا کردن مُشت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورساخیدن: ماچ آبدار کردن ، بوسیدن صدا دارد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتاریدن: ریزیدن ، ریز ریز کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فشیدن: تاختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفیدن: خُفیدن = شنوشک کردن ، عطسه کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمبدن: آهسته عطسه کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلیدن: غَلیدن = راه رفتن در گل و صدای چلپ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرنکیدن: سَرَنکیدن = تروهیدن ، اجتماعی شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پانیدن: ثابت کردن ، ثبات دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواجیدن: زل زدن ، خیره نگاه کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گزردن: گُزَردن = حل کردن یک مسعله و مشکل ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغریدن: چَغریدن = ترسیدن و جا خوردن و از جا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درغالیدن: گنجاندن ، جا دادن در خود ، جا داشتن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاوانیدن: تُف کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیلانیدن: چسپیدن ، مخیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شپیختن: پاشاندن آب و غیره

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنودن: کش آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخجیدن: کش آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارگون: گرز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاز: وزق

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوزه باز: زن پیر مایل به مردان جوان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرد: پرخور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرهختن: اصلاح کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزی: پِزی = طرف ، کنار ، سور ، جانب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزه: پِزه = سلاح

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژاد: پَژاد = سالمند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژقند: پَژقند = گزافه گویی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشتار: پشتیبان ، حمایت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنگاره: قاب ، دوری ، بشقاب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشگال: پر از ابر ، هوای پر از ابر بارانی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنین: پَنین = هرگز و همیشه.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرگین: پَرگین = عام و شایع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوب: پُوب = فرشی که برای زینت انداخته شو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرواش: غافل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاتیر: روزنه ، منفد ، دریچه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلواژه: شیشه ، آبگینه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردن: پَردَن = حد و کرانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allocation concealment: نهفتگی ویژانش ( روش شناسی پژوهش )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پخشانش: توزیع

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشانش: بخشیدن = بخش بخش کردن ، تقسیم کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وشکریدن: اجرا کردن ، اقدام کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وستی کردن: توضیح دادن ، شرح دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواجهه کردن: نگیختن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوازیدن: پاسخ دادن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابخش بودن: آبخش بودن = پشیمان بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لانیدن: تکان دادن و ریختن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واشتن: برگشتن ، برگشت دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زویدن: آه کشیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داسر دادن: داسَر دادن = پاداش دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرویختن: غربال کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزافتن: پزافتن = پز آمدن = پخته شدن ، رسیدن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میچودن: مِیچودن = برشته کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معاف شدن: ریویدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمشیدن: دزدی کردن ، کش رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلمیدن: آبریزیش بینی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبستن: نِبَستن= خوابیدن / قرار دادن / نهاد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنالیدن: پاک سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترمیدن: تیر انداختن ، پرتاب کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوکاردن: برداشتن ، حذف کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واخیدن: جدا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمچیدن: مالیدن به هم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروازستن: اُروازستن= شادی کردن ، لذت بردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شماغیدن: فاسد شدن ، گندیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروزیدن: فروزه دادن ، صفت دادن ، صلاحیت دادن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنایاندن: خشنود کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشولیدن: متوجه شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شومیزیدن: شخم زدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمخیدن: نافرمانی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داخیدن: مشاهده کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویافتن: گشودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهیدن: سرکوب کردن ، ستم کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pick one's teeth: روفانیدن = تمیز کردن دندان ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وژیدن: اندازه گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوغیدن: دوشیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غژیدن: انباشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبودن: انباشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروهیدن: تَروهیدن = قاطی شدن در جمع ، گرم گر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرناخیدن: فروتنی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نمیدن: توجه کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروالیدن: تغذیه کردن ، غذا خوردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشختن: آشختن = لبریز شدن ، غوطه ور شدن ، س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمودن: الگو و نقش زدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازواردن: دانستن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نباستن: دراز کشیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وجاردن: وِجاردن = لاغر شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بتاییدن: ترک کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابراستن: بلند کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زفزیدن: لَنگیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیناندن: زیدن / زیناندن =برگزیدن، انتخاب کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humidify: ژفیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرطوب کردن: ژفیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیشیدن: شهوت داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازبایستن: احضار کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ومیدن: ومیدن = پیوستن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوختن: آیوختن = پیوستن ، پیوند دادن ، وصل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوزدن: اوزَدن = کُشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوروختن: شعله ور کردن ، افروختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجالیدن: بازداشتن ، منع کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیختن: لیزیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فییدن: شک کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودن: خیدن = خودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتمیدن: سوزش درد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کریسیدن: ریا کردن ، ریاکار بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجختن: طمع کردن ، شهوت داشتن برای چیزی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nephelococcygia: سِنودپردازی پیدا کردن شکل هایی خاص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاوریدن: مجبور شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فنودن: از معنی های اصلی آن "تردید کردن و م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنانیدن: فنانیدن / فنودن = تردید کردن ، مردد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلیدن: مجبور کردن به کاری / چیزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمیدن: عطر زدن / بوی عطر دادن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بژکمیدن: پژکمیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سجیدن: سجیدن / شجاییدن = انجماد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژکمیدن: منع کردن ، به تعویق انداختن ، مانع ...

٨ ماه پیش

مدال‌های ژاسپ