ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوبشتن: تامین کردن ، توشه فراهم کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موشتن: موشتن = غلطاندن ، جابه جا کردن مُشت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورساخیدن: ماچ آبدار کردن ، بوسیدن صدا دارد

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتاریدن: ریزیدن ، ریز ریز کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فشیدن: تاختن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفیدن: خُفیدن = شنوشک کردن ، عطسه کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمبدن: آهسته عطسه کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلیدن: غَلیدن = راه رفتن در گل و صدای چلپ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرنکیدن: سَرَنکیدن = تروهیدن ، اجتماعی شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پانیدن: ثابت کردن ، ثبات دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواجیدن: زل زدن ، خیره نگاه کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گزردن: گُزَردن = حل کردن یک مسعله و مشکل ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغریدن: چَغریدن = ترسیدن و جا خوردن و از جا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درغالیدن: گنجاندن ، جا دادن در خود ، جا داشتن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاوانیدن: تُف کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیلانیدن: چسپیدن ، مخیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شپیختن: پاشاندن آب و غیره

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنودن: کش آمدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخجیدن: کش آمدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارگون: گرز

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاز: وزق

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوزه باز: زن پیر مایل به مردان جوان

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرد: پرخور

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرهختن: اصلاح کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزی: پِزی = طرف ، کنار ، سور ، جانب

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزه: پِزه = سلاح

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژاد: پَژاد = سالمند

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژقند: پَژقند = گزافه گویی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشتار: پشتیبان ، حمایت

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنگاره: قاب ، دوری ، بشقاب

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشگال: پر از ابر ، هوای پر از ابر بارانی ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنین: پَنین = هرگز و همیشه.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرگین: پَرگین = عام و شایع

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوب: پُوب = فرشی که برای زینت انداخته شو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرواش: غافل

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاتیر: روزنه ، منفد ، دریچه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلواژه: شیشه ، آبگینه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردن: پَردَن = حد و کرانه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allocation concealment: نهفتگی ویژانش ( روش شناسی پژوهش )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پخشانش: توزیع

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشانش: بخشیدن = بخش بخش کردن ، تقسیم کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وشکریدن: اجرا کردن ، اقدام کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وستی کردن: توضیح دادن ، شرح دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواجهه کردن: نگیختن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوازیدن: پاسخ دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابخش بودن: آبخش بودن = پشیمان بودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لانیدن: تکان دادن و ریختن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واشتن: برگشتن ، برگشت دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زویدن: آه کشیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داسر دادن: داسَر دادن = پاداش دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرویختن: غربال کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزافتن: پزافتن = پز آمدن = پخته شدن ، رسیدن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میچودن: مِیچودن = برشته کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معاف شدن: ریویدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمشیدن: دزدی کردن ، کش رفتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلمیدن: آبریزیش بینی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبستن: نِبَستن= خوابیدن / قرار دادن / نهاد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنالیدن: پاک سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترمیدن: تیر انداختن ، پرتاب کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوکاردن: برداشتن ، حذف کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واخیدن: جدا کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمچیدن: مالیدن به هم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروازستن: اُروازستن= شادی کردن ، لذت بردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شماغیدن: فاسد شدن ، گندیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروزیدن: فروزه دادن ، صفت دادن ، صلاحیت دادن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنایاندن: خشنود کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشولیدن: متوجه شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شومیزیدن: شخم زدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمخیدن: نافرمانی کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داخیدن: مشاهده کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویافتن: گشودن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهیدن: سرکوب کردن ، ستم کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pick one's teeth: روفانیدن = تمیز کردن دندان ها

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وژیدن: اندازه گرفتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوغیدن: دوشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غژیدن: انباشتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبودن: انباشتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروهیدن: تَروهیدن = قاطی شدن در جمع ، گرم گر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرناخیدن: فروتنی کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نمیدن: توجه کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروالیدن: تغذیه کردن ، غذا خوردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشختن: آشختن = لبریز شدن ، غوطه ور شدن ، س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمودن: الگو و نقش زدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازواردن: دانستن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نباستن: دراز کشیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وجاردن: وِجاردن = لاغر شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بتاییدن: ترک کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابراستن: بلند کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زفزیدن: لَنگیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیناندن: زیدن / زیناندن =برگزیدن، انتخاب کرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humidify: ژفیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرطوب کردن: ژفیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیشیدن: شهوت داشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازبایستن: احضار کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ومیدن: ومیدن = پیوستن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوختن: آیوختن = پیوستن ، پیوند دادن ، وصل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوزدن: اوزَدن = کُشتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوروختن: شعله ور کردن ، افروختن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجالیدن: بازداشتن ، منع کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیختن: لیزیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فییدن: شک کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودن: خیدن = خودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتمیدن: سوزش درد

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کریسیدن: ریا کردن ، ریاکار بودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجختن: طمع کردن ، شهوت داشتن برای چیزی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nephelococcygia: سِنودپردازی پیدا کردن شکل هایی خاص ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاوریدن: مجبور شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فنودن: از معنی های اصلی آن "تردید کردن و م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنانیدن: فنانیدن / فنودن = تردید کردن ، مردد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلیدن: مجبور کردن به کاری / چیزی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمیدن: عطر زدن / بوی عطر دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بژکمیدن: پژکمیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سجیدن: سجیدن / شجاییدن = انجماد

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژکمیدن: منع کردن ، به تعویق انداختن ، مانع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مروسیدن: خو گرفتن ، عادت کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوشتافتن: عجله کردن ، شتاب و اشتاب کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراناختن: رفتن ، حرکت کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخواردن: عجله کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غساییدن: به سوگ نشتن ، سوگواری کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فریوریدن: فریوریدن = ایمان داشتن ، اعتبار داد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برهودن: برشته شدن ، برشتن ، سرخ شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نواستن: جنگیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سغدیدن: سغدیدن / آسغدیدن = ساختن ، شکل دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تشتن: تشتن = شکل دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زورمیدن: افراشتن استحکامات برای جنگ ، آماده ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوسانیدن: میوه دادن ، ثمر دادن ، نتیجه دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنجیدن: آشنا شدن ، آشنا کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراسیدن: کراسیدن = کراشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روژیدن: پدیدار شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهانیدن: تهی کردن ، تخلیه کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاییدن: تاییدن = برابر بودن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویشفتن: ویشفتن = مختل شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولیدن: جا خالی دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایستن: بشتر بودن ، فراتر رفتن exceed

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوغیدن: نوشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاویدن: به اطلاع رساندن ، اعلام کردن ، آگاه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاوشکی: چاوشکی = اعلام عموی ، مراسم اعلام ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتهیدن: خسته کردن ، مغلوب کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخستن: خسته شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلانیدن: هلانیدن = بیرون انداختن to expel

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوگاردن: بیرون انداختن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزاردن: توضیح دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگیختن: نِگیختن = در معرض گذاشتن ، بی دفاع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمشیدن: نانَمشیدن ( نا نَمشیدن ) = ناکام شد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وانانمشیدن: Disillusionment از توهم خارج شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویزیستن: حذف چیز غیر ضروری ، خرج کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغیدن: بحث کردن ، جدل کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترکاستن: تقطیر کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نزشتن: نزشتن = پیمود ، پوییدن ، طی کردن فا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرستیدن: جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیشازیدن: بیشازیدن / پشازیدن / بشازیدن = در م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گزودن: نفرین کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشفتن: کَشَفتن = پژمرده شدن ، گندیدن ، زوا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اناست کردن: آناست کردن = نابود کردن ، نهست کردن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسینیدن: نابود کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرنجانیدن: مُرنجانیدن = نابود کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیالیدن: ویران کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمش: سراب ، وهم ، ایلوژن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرسیدن: فاسد شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریهیدن: فاسد شدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاساد داشتن: کنترول کردن ، محافظت کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروه: زوج

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلانش: دخول

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زامینیدن: نیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادینیدن: آدینیدن = نیدن / آنیدن ، هدایت کردن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوینیدن: مقدس و متبرک کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترمنیدن: تحقیر کردن ، خفت دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پالافتن: پالاییدن ، تمیز کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپیختن: اسپیختن / اشپوختن = مجبور کردن ، اج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیشیدن: رنگ کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنجافتن: تکمیل کردن ، کامل کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همینیدن: سرودن ( چکامه ) ، نواختن ( ساز )

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنون: هنون = اثر هنود= تاثیر مانند نمون ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابیستن: آبیستن= آراستن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیابیدن: آراستن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارستیدن: اَرستیدن = 1 - آراستن 2 - منظم کرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افرندیدن: آراستن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهاردن: نِهاردن = تُنُک کردن ، رقیق کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر زیدن: پَرزیدن = مانع شدن ، سد کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بریستن: بدست آوردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارغیدن: خشم گین شدن ، نزاع کردن ، پرخاش کرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوهریدن: تغییر کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوینیدن: انتقاد کردن ، پند دادن ، سرزنش کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رخیدن: رَخیدن = نفس نفس زدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارستدن: آراستن ، آراییدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیودن: تخمیر کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازرایستن: آراستن ، مرتب کردن ، منظم کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وهیریدن: تغییر کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شپوختن: زور گویی ، بولی کردن ، قلدری کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هندرزیدن: اندرز دادن ، پند دادن ، نصیحت

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرتمیدن: شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده ش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسبیدن: شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده ش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیواژیدن: موافقت کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اش پختن: شپوختن / اِشپختن = قلدری کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کنوریدن: فریفتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیویدن: هیویدن = جُزیدن ، تغییر کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملنجیدن: مَلنجیدن = بر کشیدن ، جذب کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیفتن: کیفتن = خم شده به سویی ، گرایش و می ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اساردن: آساردن = آماردن ، هماردن ، شماردن ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوشیدن: اندیشیدن

٦ ماه پیش

مدال‌های ژاسپ