ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوژولش: اوژولش = اقتضا و تقاضا از کارواژه ...

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوریدن: اُوریدن ( Ovridan ) = تمام کردن

جدید ١ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازوشتن: بازوشتن = 1 - احاطه کردن 2 - پیچیدن

جدید ١ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوچ کردن: شرط کردن

جدید ١ ساعت پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برسکیزیدن: به بالا پریدن

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغماز: بغماز= 1 - محیط دایره ، پیرامون 2 - ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخمیر کردن: بسنخدن. [ ب َ س َ ن َ دَ ] ( مص ) ت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برکراییدن: برکراییدن / برکرائیدن = با حیا و شر ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوهه: بوهه = 1 - میل ، خواهش 2 - اضطراب ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیاوردن: بیاوَردن = 1 - منقبض کردن 2 - خشمن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیلفخند: بیلفَخَند= اجتماع

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیستگی: عدم دور اندیشی ، عدم سیاست

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوسش: پیوسش = استعفا

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوندن: پِیوندن = به هم متصل کردن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disutilize: تَرتَندسازی = از کاربرد انداختن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتعش شدن: ترتبیدن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلجی: فلجی= ترغندگی فلج = ترغند / ترعنده

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تموج: تموج = ترنَند موج خوردن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترسینا: تُرسین = محکم

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تفریدن: تَفریدن = کباب کردن ، بریان کردن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکا: تکا / تکار = دوندگی تکاپوی ( تکا ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلاتون: پرهیز و اجتناب

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جداسته: مستقل

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زوج و فرد: جفت ( زوج ) و طاق ( فرد ) طاق/ تا ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جدومند: غیر مادی

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lieb vs body: تَوَن ( Lieb ) در برابر بدن ( Body ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توال: تُوال = انتها و عاقبت

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاییدن: جاییدن = ساکن شدن ، منزل گرفتن ، اق ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eremology: تیماشناسی = مطالعه ی بیابان ها ( تی ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تواره: تواره = خار سر دیوار خانه یا باغ بر ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desertology: بیابان شناسی

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جانوتن: جانوتن / جانودن = در زند و پازند به ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرکنت: جرکنت = شهوت پرستی

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیماوگی: کند ذهنی

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جالندر: جالَندَر = کلیسا ، نیایشگاه

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاکه: تاکه= طاقه ، تک افتاده

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جفتن: جَفتن= اندیشیدن

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جفتگی: جُفتگی = پیچیدگی ، خمیدگی

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلهی: جَلهی = به معنی جنین باشد از هر جان ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رمش: جزش و رمش = تغییر و تبدیل

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چاژه: چاژه / چاژ = بیهورده ، باطل ، بی مع ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جیود: جَیوَد = راست و درست

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خسیدن: خسیدن = کهنه شدن و پیر شدن هم معنی ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خکیدن: خَکیدن = پایمال کردن ، زیر پا مالید ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقطیر شدن: چَهیدن

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چینائیدن: چنائیدن = فراهم آوردن ، جمع کردن # ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلوه: خُلوِه = بدنام و رسوا

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبانیدن: خَبانیدن= پایمال کردن

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخواریدن: نَخواریدن ( Nakhvaridan ) = برانگیخ ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنجرود: خَنجِرود = تصور و خیال واهی

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speleology': داهاشناسی = مطالعه ی علمی غار ها

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دارانیدن: دارا کردن ، معلق کردن ، داشتن کُنان ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داخس: داخِس = ناتوانی ، ضعف و بیماری

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

submersibility: دَرَزنا = توانایی غوطه وری و آغشتگی

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفتین: مقوا = دفتین / دفتی

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلچلی: دل چَلی = شجاعت ، غیرت و حمیت و است ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evening gloves: دستبانه = دستکش بلند زنانه ( Opera ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولویت دار: دزندیس / دزاندیس

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهار: دانش

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انامودن: آنامودن = آنامیدن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ربیدن: تاراج کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ربرونیدن: رَبرونیدن = مُردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزستار: روزِستار = صنعت

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curcumin: کُرکُمین = از واژه ی" کُرکُم " در ف ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pube: رومه = موی زهارگاه و زیر بغل

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روزیدن: روزیدن = عرق کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریستن: سعی کردن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنازیدن: هناختن ، هنودن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هناختن: هنودن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هناخت: هُناخت = عاطفه ، affect

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alacrimia: کم زَرمی = نبود یا کمبود تولید اشک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زدوندن: زدونتن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زدونیدن: زدونتن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زخون: زَخون = غرور

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زرهانیدن: زائیدن ، به دنیا آوردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زفرافیدن: عکس زفرفیدن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنگلاله: زَنگَلاله = کُپه ی برف

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیس: زیس = طرف ، کنار ، جانب ، ساحل

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

powder snow: زیز = برف ریز که آهسته بارد

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

williwaw: زَویره = باد سرد ناگهانی و سخت وزند ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تساوی: تساوی = زیوار

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژاوگی: خلوص

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سایانیدن: صیقل کردن ، ساییدن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساوو: ساوو = باج و خراج

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لباس جذب: ساوَد

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساخ: رشته ، قطار و سلسله ، چیز دنباله دا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستانا: ستاننده

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستونه: سُتونه = محور و مدار

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستورش: اسم مصدر از ستوردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخش: سَخش= برق و درخشش

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوهن: آوَهَن = قلعه ، خانه ، دژ

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اویکان: رقیب ، حریف

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرندیدن: سَرَندیدن = 1 - نشتن در حالیکه یک ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیزگی: آزار و درد و رنج

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگوشاک: سُگوشاک = برق ، صاعقه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سه پهر: سه پَهِر= 1 - یک سوم ساعت ، هر 20 ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگزیدن: سِگزیدن = 1 - گناه کردن ، ارتکاب به ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سک زیدن: سِکزیدن = 1 - تاختن و دویدن و دوان ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلول زندان: سیه خانه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حایض: سمغند

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرورسیدن: سَروَرَسیدن= به کار برده شدن ، استع ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنمیدن: سِنمیدن = 1 - زور به کار بردن ، اعم ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برسیاه: یکی از چهار خلط ، سودا

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاکورد: شاکورد / شابورد / شادورد = هاله و خ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محل وقوع جرم یا دعوی: محل وقوع = شُدنگاه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واریشیدن: واریشیدن = دورباره زخمی را باز کردن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبگونتن: به لغت زند و پازند یعنی "گذاشتن"

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکرویدن: شَکَرویدن ( Shakarvidan ) = شک کردن ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمجید کردن: شَمریدن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنونیدن: شَنونیدن / شنونیتن = ( به زند و پاز ...

١ هفته پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسلح شدن: شَییدن= مسلح شدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیوک: شیوه = نگاه شهوانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کساردن: کساردن = تحمل کردن بهتر است این معن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کژیغ: هزیمت ، کوچ ، رحلت ، فرار

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرشیدن: کِرشیدن = میسر نشدن کار ، نشدن ، جو ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اواستن: آواستن = تراشیدن ، پیراستن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aphallia: کَرزه = مادرزادی که آلت تناسلی ( زه ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوستیدن: کُویستیدن = کوبیدن و زدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیستاری: مردم سیاسی ، رجل سیاسی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ephebic: کِنگ= نوجوانی در اواخر نوجوانی و در ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کویافت: بچه ی سر راهی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wyvern: ماژدَر

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشکیدن: مُتکیدن = مُشکیدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هامل: هامل = همدل . . . > هامدل. . . . . ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روبایه: رباینده

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهتک: مَهتَک = منجک = گهواره ی نوزاد

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مروستن: مروستن = علاج کردن ، چاره کردن شکل ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملاغه: ملاغه = چمچه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موخ: موخ = نشان ، سمبل ، علامت

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مویتنیدن: مویتُنیدن = شمردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشرونیدن: چیدن

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی معادل: ناهوا

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میسیدن: میسیدن = نوازش کردن ، مالیدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میریدن: میریدن = یخ شده شدن و انجماد از سرم ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشیلا: مست

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدستادن: پَدِستادن= سوگند خوردن ، تعهد دادن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوستردن: آوِستُردن = زدودن ، پاک کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیموختن: پِیموختن = پوشیدن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نفیرندن: بهتر شدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واپایه: واپایه = کنترول گر ، تنطیم کننده ، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردود شدن: واخوردن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جزاء: وَشیان = جزاء و کیفر

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وشناب: وشناب = آب شاهدانه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورگشت: وَرگشت = افول ، ویرانی و تباهی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورتسیدن: نشستن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلا لی کردن: واشکافتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویژاندن: ویژاندن = تخصیص دادن ، اختصاص دادن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویشانیدن: ویشانیدن = دعوت کردن ، فراخواندن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geronto: هَرَم - = پیری

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امت گرایی: هاوُش گرایی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دندان اضافی: هَریار = دندان اضافی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هلاهین: به معنی "متوجه ی بالا باش و حواست ر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفتوت: هَفتوت = قصور و فروگذاشت

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشستن: هَشِستن = ترک کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشتیدن: هَشتیدن = محافظت کردن ، نگهداشتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هماش: هَماش = فرومایه ، حقیر ، کمینه خواه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همید: هَمید = خطا ، گناه ، خبط

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوبیدن: هوس کردن ، میل کردن ، یوبه داشتن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یهر: یُهر = میل

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گانداده: کودک مذکر و رسوا و بی آبرو به روسپی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یامجی: اسپ بان

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرمندگی: چالاکی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گراندن: نگاه کردن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرامش: گِرامش = قدرت توانایی و لیاقت

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یکسریدن: یکسریدن = جمع شدن و ملاقات کردن با ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلودن: انباشتن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلانیدن: تکانیدن قالی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گومباش: کارواژه ای امری = گومباش = به معنی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عالمتاب: گیتی افروز

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوبیا: Language

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیاخن: گیاخُن / گیاخَن = آهسته و پیوسته ( ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گهوارگی: دوران نوزادی ، دوران کودکی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لاینی: پیراهن آستین کوتاه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لتکه: قایق کوچک ، کرجی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراخیزیدن: فراخیزیدن = گام نهادن با تزلزل ، ما ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فدرونک: تله ای دارای سنگ که بروی دیوار دژ م ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتودن: فُتودن = حرف زدن سنجیده ، با اندیشه ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتانیدن: فُتانیدن= ساقط کردن

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاناکی: فا گویی مکرر در صحبت ، نوعی لکنت با ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاگرفتن: فاگرفتن = 1 - روبه رو شدن ، ملاقات ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارندیدن: فارندیدن / وارندیدن = دوباره شخم زد ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاروفتن: فاروفتن/ فارُفتن / وارفتن = دوباره ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارفتن: فارَفتن = مقدم شدن ، بزرگ شدن ، پیش ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاداشتن: فاداشتن = روبه رو کردن ، مقابله کرد ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غوشت: لخت مادر زاد

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخسیدن: نرم کردن ، لطافت بخشیدن

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخانیدن: خوش اخلاق شدن

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخا: فرخا / فراخا / فراخنا = گشادی

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرفت: فَرَفت = شاهزاده

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منقرض کردن: فرومیراندن

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروک: فروک = مرغ جوان تخم ناکردن نِخَنگ = ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرورد: فَروَرد = 1 - جدایی و افتراق 2 - ذ ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعفن: فرغندگی

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فسای: هسته انگور

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فریوردن: فَریوَردن = راست شدن و درست شدن

٤ هفته پیش

مدال‌های ژاسپ