ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلانه: فَلانه = نره ، آلت جنسی

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلانستان: ناکجا آباد

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزستن: آموختن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شناریدن: شناریدن / شنازیدن / شناویدن = شنا ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوباردن: مشورت کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهرماهیدن: پهرماهیدن = پرماسیدن ، لمس کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبیدن: تلاندن ، له کردن ، پیخستن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوجیدن: ایوجیدن/ ایوزیدن = متحد کردن ، ایوی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنبسیدن: تافتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وغشتن: وَغَشتن = آشکار کردن ، شناساندن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشنودن: آشِنودن = فهمیدن ، درک کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویوزیدن: ویوزیدن = عمل زدایی کردن ، کاری انج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرنبشت: غُرونبشت = غُرنبیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاهکیدن: شنکنجه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویهیریدن: جزیدن ، میدن ، تغییر شکل دادن ، ورد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیوه شدن: جزیدن ، ترادیسیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تراگسیلیدن: انتقال دادن ، فرستاددن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توشتن: تَوَشتن = سفر کردن ، طی کردن ، پیمو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هوشازیدن: تشنه شدن ، احساس عطش

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treat oneself to something: نُوُشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنگشیدن: قوذت دادن ، بلعیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسیویدن: تسیویدن = لرزیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنجیدن: جنباندن ، تکان دادن ، آویختن ، لرزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمیدن: زمیدن = چیره شدن ، برتری یافتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیهریستن: چیره شدن ، پیروز شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشانیدن: پیروز شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستیدن: ستاندن ، ستادن ، گرفتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سورمیدن: اعلام کردن ، شیپور شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخاد: غالب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرچال: جهاد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شنازیدن: شناویدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معلق کردن: آگُستن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شناویدن: شنازیدن = شنا کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انامش: آنامش = توجه آنامیدن = توجه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انامیدن: آنامیدن = نمیدن = توجه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوزیدن: کوشیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اخیدن: آخیدن = موفق شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوبشتن: تامین کردن ، توشه فراهم کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موشتن: مالیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورساخیدن: ماچ آبدار کردن ، بوسیدن صدا دارد

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتاریدن: ریزیدن ، ریز ریز کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فشیدن: تاختن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفیدن: خُفیدن = شنوشک کردن ، عطسه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمبدن: آهسته عطسه کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلیدن: غَلیدن = راه رفتن در گل و صدای چلپ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرنکیدن: سَرَنکیدن = تروهیدن ، اجتماعی شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پانیدن: ثابت کردن ، ثبات دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواجیدن: زل زدن ، خیره نگاه کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گزردن: گُزَردن = حل کردن یک مسعله و مشکل ، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغریدن: چَغریدن = ترسیدن و جا خوردن و از جا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درغالیدن: گنجاندن ، جا دادن در خود ، جا داشتن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاوانیدن: تُف کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیلانیدن: چسپیدن ، مخیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شپیختن: پاشاندن آب و غیره

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنودن: کش آمدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخجیدن: کش آمدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارگون: گرز

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاز: وزق

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوزه باز: زن پیر مایل به مردان جوان

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرد: پرخور

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرهختن: اصلاح کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزی: پِزی = طرف ، کنار ، سور ، جانب

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پزه: پِزه = سلاح

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژاد: پَژاد = سالمند

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژقند: پَژقند = گزافه گویی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشتار: پشتیبان ، حمایت

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنگاره: قاب ، دوری ، بشقاب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرشگال: پر از ابر ، هوای پر از ابر بارانی ، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنین: پَنین = هرگز و همیشه.

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرگین: پَرگین = عام و شایع

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوب: پُوب = فرشی که برای زینت انداخته شو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرواش: غافل

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاتیر: روزنه ، منفد ، دریچه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلواژه: شیشه ، آبگینه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردن: پَردَن = حد و کرانه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allocation concealment: نهفتگی ویژانش ( روش شناسی پژوهش )

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پخشانش: توزیع

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشانش: بخشیدن = بخش بخش کردن ، تقسیم کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وشکریدن: اجرا کردن ، اقدام کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وستی کردن: توضیح دادن ، شرح دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مواجهه کردن: نگیختن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوازیدن: پاسخ دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابخش بودن: آبخش بودن = پشیمان بودن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لانیدن: تکان دادن و ریختن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واشتن: برگشتن ، برگشت دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زویدن: آه کشیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داسر دادن: داسَر دادن = پاداش دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرویختن: غربال کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پزافتن: پزافتن = پز آمدن = پخته شدن ، رسیدن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میچودن: مِیچودن = برشته کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معاف شدن: ریویدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمشیدن: دزدی کردن ، کش رفتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلمیدن: آبریزیش بینی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبستن: نِبَستن= خوابیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنالیدن: پاک سازی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترمیدن: تیر انداختن ، پرتاب کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوکاردن: برداشتن ، حذف کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واخیدن: جدا کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمچیدن: مالیدن به هم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروازستن: اُروازستن= شادی کردن ، لذت بردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شماغیدن: فاسد شدن ، گندیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروزیدن: فروزه دادن ، صفت دادن ، صلاحیت دادن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنایاندن: خشنود کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشولیدن: متوجه شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شومیزیدن: شخم زدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمخیدن: نافرمانی کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داخیدن: مشاهده کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویافتن: گشودن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهیدن: سرکوب کردن ، ستم کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pick one's teeth: روفانیدن = تمیز کردن دندان ها

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وژیدن: اندازه گرفتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوغیدن: دوشیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غژیدن: انباشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبودن: انباشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروهیدن: تَروهیدن = قاطی شدن در جمع ، گرم گر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرناخیدن: فروتنی کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نمیدن: توجه کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروالیدن: تغذیه کردن ، غذا خوردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشختن: آشختن = لبریز شدن ، غوطه ور شدن ، س ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمودن: الگو و نقش زدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازواردن: دانستن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نباستن: دراز کشیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وجاردن: وِجاردن = لاغر شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بتاییدن: ترک کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابراستن: بلند کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زفزیدن: لَنگیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیناندن: زیدن / زیناندن =برگزیدن، انتخاب کرد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

humidify: ژفیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرطوب کردن: ژفیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیشیدن: شهوت داشتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازبایستن: احضار کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ومیدن: ومیدن = پیوستن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایوختن: آیوختن = پیوستن ، پیوند دادن ، وصل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوزدن: اوزَدن = کُشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوروختن: شعله ور کردن ، افروختن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجالیدن: بازداشتن ، منع کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیختن: لیزیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فییدن: شک کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خودن: خیدن = خودن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتمیدن: سوزش درد

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کریسیدن: ریا کردن ، ریاکار بودن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجختن: طمع کردن ، شهوت داشتن برای چیزی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nephelococcygia: سِنودپردازی پیدا کردن شکل هایی خاص ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاوریدن: مجبور شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فنودن: از معنی های اصلی آن "تردید کردن و م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنانیدن: فنانیدن / فنودن = تردید کردن ، مردد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلیدن: مجبور کردن به کاری / چیزی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمیدن: عطر زدن / بوی عطر دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بژکمیدن: پژکمیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سجیدن: سجیدن / شجاییدن = انجماد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژکمیدن: منع کردن ، به تعویق انداختن ، مانع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مروسیدن: خو گرفتن ، عادت کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوشتافتن: عجله کردن ، شتاب و اشتاب کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراناختن: رفتن ، حرکت کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخواردن: عجله کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غساییدن: به سوگ نشتن ، سوگواری کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فریوریدن: ایمان داشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برهودن: برشته شدن ، برشتن ، سرخ شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نواستن: جنگیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سغدیدن: سغدیدن / آسغدیدن = ساختن ، شکل دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تشتن: تشتن = شکل دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زورمیدن: افراشتن استحکامات برای جنگ ، آماده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوسانیدن: میوه دادن ، ثمر دادن ، نتیجه دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنجیدن: آشنا شدن ، آشنا کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراسیدن: کراسیدن = کراشیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روژیدن: پدیدار شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهانیدن: تهی کردن ، تخلیه کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاییدن: تاییدن = برابر بودن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویشفتن: ویشفتن = مختل شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولیدن: جا خالی دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرایستن: بشتر بودن ، فراتر رفتن exceed

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوغیدن: نوشیدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاویدن: به اطلاع رساندن ، اعلام کردن ، آگاه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاوشکی: چاوشکی = اعلام عموی ، مراسم اعلام ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برتهیدن: خسته کردن ، مغلوب کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرخستن: خسته شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلانیدن: هلانیدن = بیرون انداختن to expel

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوگاردن: بیرون انداختن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزاردن: توضیح دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگیختن: نِگیختن = در معرض گذاشتن ، بی دفاع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمشیدن: نانَمشیدن ( نا نَمشیدن ) = ناکام شد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وانانمشیدن: Disillusionment از توهم خارج شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ویزیستن: حذف چیز غیر ضروری ، خرج کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چغیدن: بحث کردن ، جدل کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترکاستن: تقطیر کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نزشتن: نزشتن = پیمود ، پوییدن ، طی کردن فا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرستیدن: جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیشازیدن: بیشازیدن / پشازیدن / بشازیدن = در م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گزودن: نفرین کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشفتن: کَشَفتن = پژمرده شدن ، گندیدن ، زوا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اناست کردن: آناست کردن = نابود کردن ، نهست کردن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افسینیدن: نابود کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرنجانیدن: مُرنجانیدن = نابود کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هیالیدن: ویران کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نانمش: سراب ، وهم ، ایلوژن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرسیدن: فاسد شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریهیدن: فاسد شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاساد داشتن: کنترول کردن ، محافظت کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تروه: زوج

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلانش: دخول

١ ماه پیش

مدال‌های ژاسپ