ژاسپ - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گردتا: گَردتا = گردنده ، گردون ، چرخنده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرفه مزد: مزد کار خیر ، مزد نیکوکاری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تایاندن: تایاندن = همانند ساختن ، همتا ساختن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهرانا: چهرانا = چهره گر ، شکل دهنده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گریوانه: گریوانه / گریو = زهدان ، پوگان ، رح ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همچهراندن: همچهراندن = همانند کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاتن: گاتن = سرود خواندن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیریپیدن: گیریپیدن / گیریخیدن = گریه کردن ، گ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیریخیدن: گیریپیدن / گیریخیدن = گریه کردن ، گ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرویش: گرویش = تمایل ، ایمان اسم از گرویی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میت گویش: میت گویش = بد گویی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میت کنش: میت کنش = بد کنش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میت منش: میت منش = بد منش ، کژ منش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوکاردن: گوکاردن = شهادت دادن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیشامی: نیشامی = پگاه ، فجر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نایادی: نایادی = فراموشی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیتاک: گیتاک = موجود در گیتی ، مادی، فیزیک ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهفتار: نهفتار = اختفاء ، پوشیدگی ، نهفتگی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مادور: مادوَر = مهم ، اساسی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وینیردن: وینیردن = 1 - انجام دادن 2 - برگ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نستوم: نِست = عمیق ، ژرف نِستوم = عمیق تری ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوابه: هوابه = خوش روی ، زیبا ، آبرومند

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیم ژه: نیم ژه = مژه بر هم نهادن و رضایت دا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گنارش: گُنارش = ترتیب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناشایی: ناشایی = نابودگری ، مرگ آوری

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگوشیدن: آگوشیدن = در آغوش گرفتن اَنگوشیدن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گناردن: گناردن = مرتب کردن ، ترتیب دادن ، ن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردم بدی: مردم بُدی / مردم پَدی = مردم سالاری ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یدکردن: یُدکردن = جدا کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوپد: هوپد = پدر خوب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگانیدن: نِگانیدن = نهان کردن ، مخفی کردن ، ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ودیرنده: وَدیرنده = درگذرنده ، متوفی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسانیدن: نَسانیدن = تخریب کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناف بش: ناف بش = آزارنده ی خانواده ، برادر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیارس: نیا رَس = ارث ، آنچه از نیا رسد

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیوستن: نی وَستن = انجام دادن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسش: مَسِش = بزرگ داشت ، تکریم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیدواریدن: نی دواریدن = فرار کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهارش: بَهارش = گردش ، تحول

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مامس و بامس: مامَس و بامَس = مادربزرگ و پدربزرگ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نست: نِس = عمیق ، ژرف نستوم = عمیق ترین ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوپس: هوپُس = پسر خوب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسانش: نَسانِش = تخریب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدردن: بِدردن / وَدَردن = بدر کردن ، گذران ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باپیر و ماپیر: باپیر و ماپیر = پدربزرگ و مادربزرگ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هپره: هَپَره = چرک ، ریم ، زخم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوجیدن: یوجیدن = یوغیدن ، به هم بستن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیزارش: بیزارش = بیزار شدن ، متنفر شدن ، بر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یودگی: یودگی = جدایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوتبستری: یوت بستری = خیانت زناشویی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوسپوری: هوسپوری = کمال ، بی عیب و نقصی ، در ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وادیدن: وادیدن = 1 - راهنمایی کردن 2 - عر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوژست: هوژست = نیک بار آمده ، با تجربه ، م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوتاش: هوتاش = خوش بُرش ، خوش اندام

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورهومند: وَرهومند = بی اعتماد ، مشکوک

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وهمه: وهمه =1 - ترس ( پارسی است ) ، 2 - گ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جدبینشی: جُد بینشی = حالت داشتن عقیده و بینش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ودیرش: وَدیرش = رحلت ، مرگ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدوماد: پدر و مادر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یشتگار: یشتِگار = عبادت کننده

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هستور: هَستوَر = موجود ، حیوان ، جاندار هس ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سارایی: سارایی = خلوص و بی آلایشی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هخ: هَخ = هَخا ، دوست ، رفیق

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وایودگانی: وایودگانی = عروسی ، زناشویی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الک گویی: گفتار بیهوده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الک کاری: الک کاری / هَلَک کارش = رفتار دیوان ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الک کنی: اَلِک کنی= کار الکی ، کار بیهوده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هچیشه: هَچیشه / هَچیشیک = نتیجه و ثمره

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غنش: غَنِش = زَنِش ( ر. ک : زدن )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدگاه: پَدگاه = بلا فاصله ، در دم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشنی: گوشنی / گُشنی = نری ، مردی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همابایستی: هم آبایستی = هم میلی ، نیاز مشترک د ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هماگ روش: هماگ رویش = روندگی و پیشرفت همیشگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هماگ ایستش: هماگ ایستش = دوام همیشگی ، استمرار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هماگ انجمن: هَماگ انجمن = انجمن کُل ، انجمن بزر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوشن: گوشن / گُشن = جوان ، نر ، مذکر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گمیختگی: گُمیختگی = اختلاط ، درهم بودگی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوندک: گوندک = سپاه ، دسته سربازان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبدست: همبَدَست / همبَتَست = مصادف ، مُقار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبستار: همبستار = الحاق ، به هم بستگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همدوسیدن: هم دوسیدن / هم دوشیدن = هم دیگر ر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم چمشی: همچَمشی = شریک بودن در قدم زدن ، هم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همگسان: هَمگُسان / همویسان / همبَسان = متضا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبراتی: همبراتی / همبراتیه = رفاقت ، برادری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همدرنجش: هم دَرَنجِش = مکالمه ، هم صحبتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبرات بش: همبرات بِش = دوست آزار ، رفیق رنجان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همگسانی: همگُسانی / همبسانی = تناقض

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

همبندش: هَمبَندِش = 1 - اتصال 2 - ترکیب ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبتی: همبَتی = مخالفت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انهمبتی: آنهَمبَتی = موافقت ، نامخالفی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناهمبرشی: ناهمبَرشی = عدم تطابق ، نامشابهتی ، ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبک: هَمبَک = مُربا

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همدوده: هم دوده = هم تبار ، فامیل

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همستارانیدن: همستارانیدن / همستارینیتن = 1 - رق ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همبوانیدن: همبَوانیدن = همزیستی کردن ، همزیس ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همدوارش: هم دوارِش = ملاقات ( معمولا ملاقات ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همرسیدن: همرسیدن = ملاقات کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همناف: هم ناف = هم خانواده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انبخسیدن: انبَخسیدن = پنهان کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انباده: انباده = نسل و تبار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انباسیدن: انباسیدن = 1 - حمایت کردن 2 - حفا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنگت: هَنگَت / هنگتیه = ثروت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم کرپی: هم کرپی / هم کرپیه = مقاربت جنسی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیست: هَمیست = کلیه ، همه ، تمام ( یک چیز ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انبختن: انبختن = هنبختن ، تخصیص دادن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگردانیدن: اَنگَردانیدن / هنگرتانیدن = 1 - ا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنگیر: هَنگیر / هنگیرت = خلاصه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگانیدن: انگانیدن / هنگانیتن = وادار کردن ، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زشتار: زُشتار = برهنگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوکاریدن: هوکاریدن = تسلی دادن ، تسلیت دادن ، ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هواپر: هواَپَر= مهربان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلانش: هِلانش = واگذاری

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلایی: هِلایی = هِلندگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوبوختن: هوبوختن = به نیکی رستگار شدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوبوی: هوبوی = عطر ، خوش بوی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشتار: هِشتار = رهایی ، ترک

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منیدار: مِنیدار = اندیشه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کواره: کَواره = هر نوع ظرف و کوزه سفالی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوسانیدن: هوسانیدن = پژمیراندن ، پژمرده کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارانش: کارانش = راه اندازی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جدکوست: جُدکوست = در جهت مخالف

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایزش: ایزِش = قربانی کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمار: کَمار = به معنی سر است.

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرکنش: فرکُنش = انتخاب و انتصاب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همکوست: همکوست = همپهلو ، چسپیده به هم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوئیه: کوئیه = کجایی ، موقعیت ، مکان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوخویش کردن: اوخویش کردن = بخویش کردن ، مال خود ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایزیدن: ایزیدن = قربانی کردن ، پرستیدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوت کوست: یوتکوست = در جهت مخالف

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کسیدن: کَسیدن = نگریستن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندر کردن: اندر کردن = اجرا کردن و لباس پوشیدن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیکردن: بیکردن = بیرون کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردان اوج: مردان اوج = نیروی مردانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کینانش: کینانِش = انتقام

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کامانایی: کامانایی = کامانندگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوپایش: پایش دقیق

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مریگر: مَریگر = خائن ف خیانت کار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کده مسای: کده مَسای = به بزرگی یک خانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کینایی: کینایی = انتقام گیرندگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کامانش: کامانش = ارضاء ، کامروایی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهروم: پَهروم = بهترین ، برترین

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کامانا: کامانا = کاماننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرانش: کِرانش = 1 - بُرش 2 - آفرینش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوپاییدن: خوب پاییدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسانش: مَسانش = تکبیر ، بزرگ کردن ، بزرگ د ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مازدن: مازَدَن / مارزَدَن = 1 - تهیه کرد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کینانیدن: کینانیدن = انتقام گرفتن ، کینه توخت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مازنش: مازَنِش = تامین و برقراری ر. ک : م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسیکانش: مَسیکانش = بزرگداشت ر. ک : پسوند م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسانیدن: مَسانیدن= بزرگ داشتن ، تجلیل

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منیدن: مِنیدن = فکر کردن ، اندیشیدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوراسک: کوراسَک = کتاب و دفتر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تایایی: تایایی = شباهت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهوژی: مِهوژی = مِه اوژی ، پُرزوری ، بسیار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیشه: نیشه / نیشک = مرئی ، قابل روئیت ر. ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدا: مَدا = مدنده ، مست کننده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدایی: مَدایی = مستی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیرفسش: نیرفسش = نقصان ، کاستی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیسا: پیسا = نقاش ، پیسنده همریشه با نوش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیسایی: پیسایی = نگارگری ، نقاشی ، پیسندگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نکوسیدن: نِکوسیدن = بیرون کشیدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناسایی: ناسایی = ناسندگی ، زایل کنندگی ، تب ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناسانش: ناسانش = تخریب

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیشایی: نیشایی = نیشندگی ، بینش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناسش: ناسش = ویرانی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیشش: نیشِش = مشاهده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهختن: نِهَختن = مانع شدن ، حل. گیری کردن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نچیدن: نِچیدن = روی هم چیدن ، تل انبار کرد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوشایی: هوشایی = هوشندگی ، تعقل و فراست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوشاختن: هوشاختن = هوشازیدن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چنگا: چُنگا = سخن گو

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورنجیدن: مورنجیدن = میراندن ، ویران کردن ، ت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیکزیدن: نیکزیدن= نیکژیدن ، توضیح دادن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوسا: یوسا = یوسنده

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوسایی: یوسایی = یوسندگی ر. ک. یوسیدن

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلخنگ: کُلخُنگ =نام درختی گرمسیری با میوه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپسو: سِپِسو / سپستان = نام درختی گرمسیری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ملاریس: مِلاریس یا صدف استوانه ای ملاریس= ن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوفتش: اوفتش = سقوط

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوباده: اوباده / اوباتک = نواده ، نسل ، زاد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوجش: اوجش = فرازش ، ارتقا ر. ک اوجیدن / ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوپیش: اوپیش = از پیش ، از جلو

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوپش: او پَس = از پس ، از عقب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نویدش: نِویدِش = خبر رسانی ، دعوت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیارایی: نیارایایی = نیارندگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نویدانا: نِویدانا = نویداننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوغاردن: اوغاردن = دفع کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوچیرشی: اوچیرشی / اوچیریشنیک = متشخص ، برجس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اووینیدن: اووینیدن/ اووِنیدن = نابود کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوغارا: اوغارا = مدافع ، دفع کننده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوبریش: اوبریش = محتوی ، حاوی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوگارا: اوگارا = مدافع ، بیرون اندازنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیاریدن: نیاریدن = منحل شدن ، پراکنده شدن ، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باورانا: باورانا = باورنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باورانایی: باورانایی = باورندگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشایی: بخشایی = بخشندگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیشازا: بیشازا = بشازا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتابایی: شتابایی = شتابندگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایستانا: ایستانا = ایستنده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایستانایی: ایستانایی = ایستندگی

٤ ماه پیش

مدال‌های ژاسپ