پاسخهای ژاسپ (٥)
درود بر شما ، لذت در زبانهای پارسیمیانه و اوستایی چه بوده است؟
کیفیدن ، کیبیدن خجوییدن ، خجستن ، خجویش نَندش ، کامش ، کامستن، گبارش ، گباشتن
برای واژه ی " عصرانه " چه برابر و جایگزین " پارسی " پیشنهاد می کنید ؟ با اینکه این جایگزینی و برابر سازی کار و وظیفه ی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هست مشتاقم تا با شما دوستان در این باره هم اندیشی کنم نکته:واژه ی پیشنهادی حتما پارسی باشد ! از پیشنهاد برابر های عربی ، انگلیسی فرانسوی و... خودداری فرمایید ... با سپاس فراوان .
پِسیند به معنی عصر است ، پِسیندانه ، پسینداک
یک برابر پارسی روان و ساده برای واژه مشکل(اشکال) در گفت و گوی روزمره
دشواره به نگر مناسب می رسد
اجزای یک جمله رو به پارسی چی میشه؟ مثلا فعل میشه کارواژه ولی بقیه رو نمیدونم .
سرواژه = مخفف واج اول چند واژه مثلا 50 همت کاه واژه = مخفف مثلا نون کاهیده ی اکنون است. نام واژه = اسم کار واژه = فعل گزار واژه (زاب)= صفت زافته = موصوف سان واژه = قید بن واژه (ستاک ) = مصدر افزوده = مضاف افزونه = مضاف الیه افزون واج = حرف اضافه کنا (کنش گر) = فاعل کنیده (کنش گیر) = مفعول
اصل کلمه از متر ( سنجیده و متعادل، حساب شده) و پث (درد و احساس) می آید. پیموده حسی، خودلی و خو هیجشی چطور اند؟
آغالیدن ، معنی ، شر به پا کردن و یه جنسی هم دارد.