پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (٢,٣٧٠)

بازدید
٢,٣٤١
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نریمان:نورِایمان. ایران باستان.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دِغ. دغل لام الحاقی ولقی اش است، دغش کشتم . یک دغی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" این دغل دشمنان که می بینی ، دوستانند گرد شیرینی. شهرام "

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" ای خوش بختی " # ای بدبختی. " خوش بختانه " # بدبختانه. " از بخت خوش "# از بخت بد. " خوش" # بد. " خوشی " # بدی. " خوشنود "#بدنود. " خوشحال "# ب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" قَضا ":قِض. زود. تند. " قَدَر ":قدِ در. پشتِ در. " بَدا ":بُدُو. زود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" ازل ": از اول. " ابد ":تاباد تا ابد. " دهر " :در هر روی. " سرمد ": سرآمد . سرآمد همه. فارسی هستند.

پیشنهاد
٠

یا بیسار یا بهمان. یا چیز. که در دست رس نیست. می گویند یا، سپس نام آن چیز را می برند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" هم بالا نشین ":صدر مصطبه. " بالانشین ":مصطبه.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصطبه، سفّه، سفره. بالانشین. لوژنشین.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" مصرع وبیت " هر دو فارسی میباشند. شعر هم فارسی است. نیم بیت. بیت . وسرود. چامه. چکامه.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگلج:سنگلاخ . سنگ وکلوخ. که سنگ وکله هم می گویند زمانی که سنگلج زمین کشاورزی یا باغ بوده سنگلاخی بوده است وبه روند به نام سنگلج درآمده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

" روا و ناروا ": صلاح و فساد . هر کسی روا وناروای خود را می داند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" گونه خواه ":تنوع طلب. هرچند خود تنوع ازمصدر ویا بُندار نوع است که پایهء آن نو لری است که نو نو نو یا نگو نگو نگو که به واژهء نوع گراییده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چَرخ ؛واشه، باشه به لری =قوش به فارسی قوش ( قُش ) ، لری = جُغد فارسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

" رُخَن ":فرمول. رُخَنِه:فرموله. رُخَن بَندِی:فرمول بندی. رخنه کردن: فرموله کردن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" بدخواه. بدخواهی ":سوءقصد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

" پارسی و تازی " :عرب و عجم. " پارسیده وتازیده ":تعریب وتعجیم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرابزرگ ها محیط ناپذیرند و فرو ریزها محاط ناپذیر و چاتمه ناپذیر می باشند پس جهان فراگستر است و فروریزها که چاتمه ناپذیرند. پس جهان بینهایت است. پس جه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جَمُم، رَنجِیدِه:اگر کسی ویا کسانی کار نکرده باشند و سپس به کاری پردازند فشار بر آنها خواهد آمد که دیگران می گویند؛" جَمُم"بوده اندو"رنجیده" اند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" چرخ صندلی ":ویل چیر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پِینگ پُنگ: به جای تنیس زیرا پِینگ پُنگ اسم فعل است یعنی صدای توپ و مُشتگیر را می رساند و فارسی است. واگر به معنی تِن ویا دَه است می شود آن را دَهِی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورزشت. کورشت. خورشت. آرشت. پیشاماکابران تا پایماکاربران و تا پساماکاربران چه روندی بر واژگان و گذارده ها از نهاد و گزارهء آنها روا خواهد شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماندن بر آن روا باشد:یُصِحُ السُکوتُ عَلَیها، در سرود. درگفته. در شنفته. در نوشته . در خوانده. در هرچه!؟. در جا. هرچه. هرچه. هرگاه. دیر زود. دیر. دهر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روباز. موباز. دست باز . دست ودل باز. سگ باز . روباه باز. نوشته باز. دوست باز. سرباز. جان باز. قمارباز . کفتر باز. حقه باز. شاهباز. پیرزن باز. بچه باز ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز . دوباره . ازنو. وانو.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز را باز فرست.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

توپ:تاپ. تاپو ( جای گندم ودیگر فراورده های کشاورزی ) تیپ. تپ تپو ( تَپ تَپُو بالا تَپُو دَس کِی بالا دَس تَپتَپُو. ) وتوپ و تُیُوپ ، فارسی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لالایی:دراز کشیدن. به لری وا لا افتاده.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" توپ روی پایم نیفتاد ":در بازی توپا برای شوت کردن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نهاد کاردانی. نهادکارشناسی. نهاد فرا کارشناسی. نهاد دکتری. نهادپروفسوری. . . . . . نیز نهادکاریابی:موضوع . . . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

رسم:ریسمان. خود رسیده. رسمان: آنچه برسد . کُت چله ای بود به شما نرسید. رَسِمان. رسم نمودن. . . . . . مرسومات. رسومات. رسمها. رسم است. پس؛ رسم. خود ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باباپیروز عمر خیام نیشابوری:ابوالفتح عمر خیام نیشابوری. شماریک هندسیک. سازیک. شیمیک. فیزیک. گاهیک. فیلسوفیک بزرگ ایران زمین.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" فرهنگ رایانه ":دیکشنری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چَندَکِی:مُسَمَط. ستایی. ششتایی. گرویی. نویی.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر واژه ای:تحت اللفظی. زیرواژه:تحت اللفظ. گردانش زیر واژه ای:ترجمهء تحت اللفظی. ترجمهء زیر واژه ای. زیرلفظی. لفظ:واژه ها را گویند . لهجه: همهء ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خورشید، خور شید، خور:هور: حرّ، حرارت:گرماو شید . گرما ونور ، پس حرّ و حرارت هم فارسی می باشند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازانگار. بازانگاشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازماندها ، باز خواندها: تداعی معانی. بازخواند ه ها. بازمانده ها. واخوانده ها. وامانده ها. وامینو ( ها ) . وامعناها. وامعنی ها.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیرویش بازیافت پذیر.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نیرویش بازیافت ":انرژی تجدید پذیر.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

City:جای نشیمن. نشست.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" هیون، هیونی ":نسناس.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" دانستها و دریافتها":علوم و فنون. دانست و دریافت:علم و فن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*گویند همی به پای کار باید بود دانستهء بی کار نمی دارد سود دولت که برای کار و برنامه بود تاآ نکه بباشی تو ز کارت خشنود شهرام*

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هُلنگ؛آبکی . تنک. آبگوشت. دوغ. چای:کم رنگ. شیر:آب، آب است اگر خس نباشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خس:چایِ خس. دوغِ خس. شیرِخس. غلظت در لغت نامهء دهخدا و فرهنگ معین به معنی ستبر آمده است وربطی به خس که فارسی کهن و یا لری است ندارد و به دروغ نباید ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهخدا :خدا ده؛خدا بده، خدا پسری و یا فرزندی بده ( به ما ) ده خدا ده به ما خدا فرزندی پسری ویا دختری.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نگاهداشتِ آشکار ":حفظ ظاهر. نگاه داشتن آشکار. نگاهش آشکار.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خم و چم ( چم و خم ) پذیر :انعطاف. پذیر.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راستنمایی ( ها ) :اصلاحی ( ات ) . اصلاحات. سابش . سابِش ها.