نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up the courage: شجاعت ( کاری را ) پیدا کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to see through somebody: پی بردن به ذات واقعی کسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't mock me: مسخره ام نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's the charge: به چه اتهامی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the pull: بیرون دنبال شریک جنسی بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flights of stairs: پله های بین طبقات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't make ends meet: دخل و خرجم باهم نمیخونه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grossing me out: حالمو بهم میزنه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please don't be mad at me: لطفا از دستم عصبانی نباش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a one time thing: اتفاقی که دیگه تکرار نمیشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check in: جویای احوال کسی شدن، بررسی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take too long: لفتش نده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take a scene: الم شنگه نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fond of it: بهش علاقه دارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i pick your brain: میشه نظرتو بدونم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're one to talk: خودت که بدتری.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was being sarcastic: دستت انداخته بودم سرکارت گذاشته بو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit stalling: معطل نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quit stalling: معطل نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat my shorts: برو بمیر گمشو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat my shorts: برو بمیر گمشو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk right up: به سمت کسی رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the last straw: کاسه صبرم لبریز شد طاقتم طاق شد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll make it up to you: برات جبران میکنم .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heavy loss: خسارت سنگین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morning person: کسی که اول صبح سرحال و پرانرژی است
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it hit me: یهو یادم اومد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't hesitate: تردید نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't hesitate: تردید نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't catch you: مطلبو نگرفتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you may have a point: ممکنه حق با تو باشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we don’t know for sure: ما دقیق نمیدونیم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s nothing wrong: هیچ اشکالی نداره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you have a lot of nerve: خیلی رو داری.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you have a lot of nerve: خیلی رو داری.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to brag: حمل بر خودستایی نباشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get even: تلافی میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get along with it: باهاش کنار بیا.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't follow you: متوجه نمی شم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it takes willpower: اراده می خواد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not a quitter: من اهل تسلیم شدن نیستم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have company: مهمون دارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it looks great on you: خیلی بهت میاد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm over you: بیخیالت شدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm over you: بیخیالت شدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are done: همه چی تمومه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
we are done: همه چی تمومه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've made up my mind: تصمیم رو گفتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat ass: آدم چاق خپل خیکی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nose up in the air: برای توصیف رفتار آدم افاده ای بکار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dirt: اطلاعات در مورد فعالیت ها و زندگی ش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be rational: منطقی باش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t fluster me: دستپاچه ام نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in on time: خیلی زود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
getting hitched: ازدواج
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
this is not fair: این عادلانه نیست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
same as always: مثل همیشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head towards: رفتن به سمت چیزی یا کسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twat: آدم عوضی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
morning wood or blue balls: به شق شدن سالار پسرا سر صبح میگن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is for your own good: این به نفع خودته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you killed it: از پسش براومدی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i got your back: هواتو دارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was nothing: کاری نکردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it was nothing: کاری نکردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my pleasure: باعث خشنودی منه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass the car: سبقت بگیر.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take care of it: من درستش میکنم. من ردیفش میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fired up: ذوق زده ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a jam: توی دردسر افتادم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
boys in blue: پلیس
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's eating you: دردت چیه؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's your birth order: بچه چندمی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's your birth order: بچه چندمی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are the same age: ما هم سن هستیم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was on a roll: رو دور شانس بودم. کار و بارم گرفته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up for it: پایه ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look dubious: مُردد به نظر میای.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so parched: خیلی تشنه ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rest stop: استراحتگاه بین راهی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as your wish: هر چی تو بگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you crack me up: تو منو می خندونی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you crack me up: تو منو می خندونی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he got hitched: اون ازدواج کرد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't distract me: حواسمو پرت نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i started from scratch: از صفر شروع کردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are easy on the eyes: تو جذابی ، خوش قیافه ای.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a hunk: عجب هیکلی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a hunk: عجب هیکلی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tidy up the room: اتاق رو مرتب کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so jammy: خیلی خوش شانسی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's bury the hatchet: بیا کدورتها رو کنار بذاریم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let's bury the hatchet: بیا کدورتها رو کنار بذاریم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
those were the days: یاد اون روزا به خیر .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be a chicken: ترسو نباش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm an early bird: من سحرخیزم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm an early bird: من سحرخیزم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make yourself at home: فکر کن خونه خودته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do yourself up: به خودت برس.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do yourself up: به خودت برس.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in two mind: دو دلم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bite someone in the ass: به ضرر کسی تمام شدن، نتیجه منفی داش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my future is at stake: آینده من درخطره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't make it tonight: امشب نمی تونم عملی کنم. امشب نمی ت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tempt me: وسوسم نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be sarcastic: متلک ننداز با نیش و کنایه حرف نزن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's lemon: به درد نخوره بُنجُله
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i live on my own: تنها زندگی میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i live on my own: تنها زندگی میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put my hair up like this: موهامو بالا ببند مثل این.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't boss me around: به من دستور نده. برای من رئیس بازی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't boss me around: به من دستور نده. برای من رئیس بازی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play with one's head: با احساسات کسی بازی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toys for tots: اسباب بازی هایی که بین کودکانی که و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's nothing like that: اینجوریام نیست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we must make haste: باید عجله کنیم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i work on a contract: قراردادی کار میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a nine to five job: کارمندم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm just teasing you: دار م سر به سرت میزارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't roll your eyes at me: برای من چشم غره نرو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you cross the line: از حدت تجاوز کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is for the best: یه خیری توش هست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have faith in you: بهت ایمان دارم .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
watch your head: مواظب سرت باش. کلتو بپا.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't lose your temper: از کوره در نرو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you sold me out: تو منو فروختی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you sold me out: تو منو فروختی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grape smuggler: شورت چسبون.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got hope in you: ببینم چیکار میکنی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't have the heart: دلشو ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trust your gut: به حرف دلت گوش کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's in your best interest: به صلاح خودته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's in your best interest: به صلاح خودته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
god will provide: خدا میرسونه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a people person: معاشرتی ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you big time: تا عمر دارم مدیونتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i talk your ear off: مُخت رو خوردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to feel down: دپرس و ناراحت بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fifty footer: آواز دُهُل از دور خوشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i did it out of spite: از روی لجبازی انجامش دادم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not up to you: به تو مربوط نیست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i ran out of gas: بنزین تموم کردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hold a lot in: همه چیز رو تو خودم می ریزم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i may say so: حمل بر بی ادبی نشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if i may say so: حمل بر بی ادبی نشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're quite right: حق با شماست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it just slipped out: همینجوری از دهنم پرید.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold your thought: یادت نره حرفتو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who is right: حق با کیه؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who saw that coming: کی فکرشو میکرد؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
who saw that coming: کی فکرشو میکرد؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know you anymore: دیگه نمی شناسمت.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't care anymore: دیگه برام مهم نیست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't care anymore: دیگه برام مهم نیست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's hot air: حرف مفته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a month or so: یکی دو ماه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she got a tan: برنز کرده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so beat: از پا دراومدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it the secret: صداشو درنیار.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pig mobile: ماشین پلیس
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smarten up: حواستو جمع کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my way or the highway: یا حرف من یا هیچی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's on sale: تو حراجه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i miss you so much it hurts: از غم دوریت در عذابم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you better hush: بهتره ساکت شی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a one: عجب ناقلایی هستی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got jealous: حسودیم شد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunk the horn: بوق بزن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so sad: غمگینم پَکرم ناراحتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be chicken: ترسو نباش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if memory serves: اگه حافظه ام یاری کنه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold on for a moment: یک لحظه صبر کنید.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put on your pants: شلوارتو بپوش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he showed his true colors: ذات واقعی اش رو نشون داد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of our jurisdiction: خارج از حوزه اختیارات ما
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
circling the drain: رو به قبله.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to do somebody: ادای کسی را درآوردن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your time is up: وقتت تمومه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry for the wait: ببخشید معطل شدی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's not rocket science: آپولو که هوا نمی کنی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my phone died: شارژ گوشیم تموم شد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my phone died: شارژ گوشیم تموم شد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where are your manners: ادبت کجاست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
where are your manners: ادبت کجاست.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the bride and groom: به افتخار عروس و داماد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride the short bus: یه تَختش کمه!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll walk you out: تا دم در همراهیت میکنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're my one and only: یکی یدونه منی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're my one and only: یکی یدونه منی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're an imposter: تو یه شیادی دغل بازی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give something a shot: چیزی را امتحان کردن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a womanizer: اون یه مرد زن بازه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're an opportunist: تو یه فرصت طلبی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're skeptical: تو مُردد هستی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't need your pity: به دلسوزی تو نیاز ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't do me any favors: نمیخواد در حقم لطف کنی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can handle it myself: خودم از پسش برمیام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can't go wrong: کارش بیسته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you no shame: خجالت نمیکشی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have you no shame: خجالت نمیکشی؟
٨ ماه پیش