نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep on one: آماده کردن، هوشیار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
will you stop: میشه بس کنی؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get shot down: شکست خوردن، رد شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pay one: تمام تلاش را کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rootin tootin: بی پروا یا به شدت مشتاق، شاد و سرزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut dead: محل سگ نذاشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have a hunch: به دلم افتاده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the dozens: دست انداختن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hoochie coochie: زن لَوند. زن عشوه گر. زن رقاصه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your eyes peeled: چهارچشمی حواست باشه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vagenius: زن باهوش. مرد زبون باز.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot as balls: فوق العاده گرم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bone: معانی اسلنگی: سکس کردن آلت راست شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bone out: ترک کردن زدن به چاک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holy fucking shit: پشمام!!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
holy fucking shit: پشمام!!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'll get through this: از پسش برمیایم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop poking me: کِرم نریز.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to swallow: باور کردنش سخته.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's all in your head: همش ساخته و پرداخته ذهنته.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's all in your head: همش ساخته و پرداخته ذهنته.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two cents: نظر ( معمولا ناخواسته )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two cents: نظر ( معمولا ناخواسته )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i blacked out: من غش کردم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a huge grey area: یه وضعیت خیلی مبهمی ( نامشخصی ) هست ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know like back of hand: شناختن مثل کف دست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you dishonor me: آبروی منو میبری.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick in the balls: تنبیه یا تلنگر اساسی. یه شکست بزرگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they don't call for nothing: الکی نیست که. . . they don't call. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where the rubber meets the road: چیزی که در عمل مهمه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thugs: ارازل اوباش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
educate yourself: اطلاعاتت رو ببر بالا.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was like pulling teeth: خیلی زجرآور بود سخت بود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juiced up: ذوق زده، پرهیجان مَست.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the jig is up: بازی تمومه، همه چی رو شده.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
todaymorrow: امروز و فردا این کلمه رو وقتی به ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he had it coming: حقش بود.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's behind the eight ball: شرایط سخت و دشواریه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set him straight: شیرفهمش کن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doja: ماری جوانا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
same old 7 and 6: خبر خاصی نیست خبر بی خبر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me be frank: بزار رو راست باشم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: راستِ کار کاملا مناسب کار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eye bang: چشم چرونی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no peeking: زیرچشمی نگاه نکن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
netaholic: معتاد اینترنت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
filmaholic: معتاد به فیلم دیدن یا فیلمباز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
through no fault of his own: بدون اینکه خودش تقصیری داشته باشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart is pounding: قلبم تند تند میزنه!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm the baby of the family: من ته تغاری ام! کوچکترین فرزند خانو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm the first born: من بچه اولم!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be: حرفی برای ابراز تعجب: شگفتا. پشمام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you make me blush: خجالتم میدی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you make me blush: خجالتم میدی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cloud brain: حواس پرتی خماری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crater face: صورت پر چاله چوله. صورت جوش جوشی .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tdp: توان حرارتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
box of rocks: کله خر. یه آدم احمق.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a beef: کینه داشتن یا مشکل داشتن یا کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she dumped me: باهام بهم زد .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
she dumped me: باهام بهم زد .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a nut: جون کندن. سخت کار کردن. ارضا شدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a nugget: ریدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a move: رقصیدن در رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a load: ارضا شدن ( اومدن! )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a phatty: شق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cashed: معانی اسلنگی: خسته خالی از ( انرژی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that's more like it: حالا بهتر شد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take sides: طرفداری نکن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no duh: یه جواب طعنه آمیز و تیکه انداز وقتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel bloated: نفخ کردم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pick me up: بیا دنبالم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think i'll pass: نمیتونم قبول کنم ، نیازی نیست
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i think i'll pass: نمیتونم قبول کنم ، نیازی نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'll go dutch: دنگی دنگی حساب میکنیم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bursting: دارم میترکم. ( وقتی کسی به شدت شا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've been there: می فهمم چی میگی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the kids off at the pool: ریدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mean well: نیتم خیره.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take your pick: انتخابت رو بکن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take your pick: انتخابت رو بکن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
best to: سلام رسوندن مخفف شده اینه: Give my ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shit the bed: ریدن مُردن خراب شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how tacky: چقدر خز. چقدر بی کلاس.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the onions: جنم داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a gut feeling: یه حسی بهم میگه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hist: ساکت!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he made a pass at me: اون بهم نخ داد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preash: مرسی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat cheeks: زدن به چاک!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you were missed: جای شما خالی بود.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you were missed: جای شما خالی بود.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
730: یعنی: دیوونه، افسار گسیخته⠀ این اصط ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
panda car: ماشین پلیس گشت.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mood swings: تغییرات خلق و خوی که معمولا بخاطر ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ask around: وقتی شما برای کسی یا در مورد موضوعی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unders: لباس زیر زیر شلواری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
answering the door: وقتی کسی در میزنه و ما می ریم ببینی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flurona: آنفولانزا کرونا فلورونا یه اصطلاح ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll put up with it: باهاش کنار میام.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop like a hot potato: دور انداختن. کنار گذاشتن. ارتباط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss it goodbye: فاتحه شو بخون. باهاش خداحافظی کن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look terrific: فوق العاده به نظر میرسی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put 'er there: بزن قدش.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
which reminds me: خوب شد یادم افتاد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
which reminds me: خوب شد یادم افتاد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walking out on somebody: یعنی یه نفر مثل دوست یا پارتنرت رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you know that: اسمشو نبر.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my concern: به من مربوط نیست.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open up to: حرف دل زدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuckstick: احمق کسخل شل مغز
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peter around: وقت تلف کردن. وقت کُشی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i regret that: من پشیمونم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's in it for me: چی به من می رسه؟؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grip of money: کلی پول
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zombie mood: حالتی که کسی همش سرش تو گوشیه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joog: ارزون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a production: جَو دادن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yadadamean: می فهمی چی میگم؟ مخفف You know what ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heyna: مگه نه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me in peace: راحتم بزار.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i quite understand: کاملا درک می کنم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pie eyed: خیلی مست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie face: صورت گرد و تپل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie wagon: یه زن خیلی چاق و چله.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seize the day: دم را غنیمت شمار. در لحظه زندگی کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so obvious: انقدر تابلو نباش.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tighties: شرت مردونه چسبون.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joke's on you: خیت شدی.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're such a jerk: خیلی عوضی هستی.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a rip off: خیلی گرونه مگه سرگردنه است
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dont get me wrong: اشتباه برداشت نکن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overrated: زیاد از حد تعریف و تمجید شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mean no disrespect: قصد بی احترامی ندارم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i mean no disrespect: قصد بی احترامی ندارم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run that by me again: لطفا دوباره تکرار کن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what took you so long: چرا اینقدر دیر کردی؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck buddy: ‏‎‎سکس پارتنر بدون تعهد خاصی احساسا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck buddy: ‏‎‎سکس پارتنر بدون تعهد خاصی احساسا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now we're even: حالا بی حساب شدیم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a relief: خیالم راحت شد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sad sack: افسرده غم زده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
these things happen: این چیزا پیش میاد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
these things happen: این چیزا پیش میاد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she will be right: حله اوکیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no worries: خواهش میکنم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see you around: تا بعد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to what end: چرا؟ که چی؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's final: ختم کلام تموم شد رفت همینی که گفتم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from it: اصلا هم اینطور نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seen better days: ظاهر شدن علائم پیری یا کهنگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sell someone out: خیانت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gut feeling: یه حسی بهم میگه I have a gut feeli ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lit: شگفت انگیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lame: کسل کننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i feel you: میفهممت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear apart: زیر و رو کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's fucked: به گا رفته است.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let it be: رها کن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let yourself go: تسلیم نشو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shape up or ship out: یا اصلاح شو یا اخراج!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat it: برو گُمشو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck face: کله کیری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shouldn't happen to a dog: خدا نصیب گرگ بیابون نکنه!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feed the kitty: کمک مالی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
if you say so: باشه، هر چی تو بگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two of a kind: شبیه به هم بودن دو نفر از نظر ارزشه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
simp: ساده لوح و ابله هم معنی میده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it in mind: یادت باشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end: در آخر کاری یا چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get the hang of it: قِلقش رو به دست میارم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you disgust me: حالمو بهم میزنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll give you a ride: من میرسونمت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no biggie: چیز مهمی نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١ سال پیش