پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٢٩٥
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کریم العفو ؛ بخشنده عفو و از صفات خدای تعالی است : یا کریم العفو ستارالعیوب انتقام ازما مکش اندر ذنوب. مولوی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رجل کریم ؛ یعنی مرد سخی بخشنده و گفته اند: کریم کسی است که سودرساند بلاعوض و کرم افاده آنچه راست که سزاوار است بدون عوض پس آنکه مال بخشد بعوض جلب نفع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کریم السجایا؛ نیکوخصال. نیک خصلت : کریم السجایا جمیل الشیم نبی البرایا شفیعالامم. سعدی ( بوستان ) .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کریم الشیم ؛ نیک خصال. نیک خصلت. کریم السجایا : داد ببین تا کجاست فضل ببین تا کراست کیست عظیم انفعال کیست کریم الشیم. منوچهری.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروز و فردا ؛ همین روزها. بزودی.

پیشنهاد
٠

امروز و فردا کردن ؛ دفع الوقت و تعلل کردن. ( آنندراج ) . بوعده گذرانیدن. سردوانیدن. دول دادن. دیر داشت. مماطله. تسویف. تطویش. ( از یادداشت مؤلف ) : ...

پیشنهاد
٠

امروز را فردا کردن ؛ امروز و فردا کردن. دفع الوقت کردن : اﷲ اﷲ این جفا با ما مکن لطف کن امروز را فردا مکن. مولوی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروز روز ؛ بمعنی امروز است : از غم فردا هم امروز ای پسر بیغم شود هر که در امروز روز اندیشه فردا کند. ناصرخسرو.

پیشنهاد
٠

تعمیم های بی قید و شرط

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظریه ی قرارداد اجتماعی.

پیشنهاد
٠

فلسفه زبان متعارف

پیشنهاد
٠

استدلال مابعد الطبیعی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعاره های تحویل ناپذیر.

پیشنهاد
٠

رابطه ی ظرف و مظروف

پیشنهاد
٠

رابطه علت و معلول

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معرفت پیشین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب زیست شناسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

afferent motor aphasia: زبان پریشی حرکتی ( آوران )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار ساختن، به واقعیت درآوردن.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

acoustico mnestic aphasia: زبان پریشی آکوستیکو - نستیک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:abbreviated speech گفتار اختصاری، گفتار کوتاه شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عملیات عینی، عملکردهای عینی.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

constructive apraxia کنش پریشی ساختمانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gnostic region: منطقه شناختی ( در مغز )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستقیم ( بی واسطه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذهنی گرایی[ زبان شناسی]

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام کشمیری ؛ غلامی که از کشمیر باشد. غلام هندو.

پیشنهاد
٠

غلام کشیک خانه ؛پاسبان که محافظت میکند. ( از آنندراج ) .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام هندو ؛ غلامی که از هند باشد. غلام سیاه : چون غلام هندویی کو کین کشد از ستیزه خواجه خود را میکشد. مولوی ( مثنوی ) .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام سرایی ، یا غلام خانگی ؛ غلامی که به اندرون و حرمخانه پادشاه یا امیر میتوانست برود، ظاهراً همان غلام خواجه سراست که مقابل غلام ساده است. بر در ب ...

پیشنهاد
٠

غلام فلک بودن ؛ محکوم فلک بودن. ( از آنندراج ) . صاحب آنندراج گوید: غلام فلکم ؛ یعنی محکوم فلکم ، چون کاری خلاف توقع پیش آید این عبارت را گویند. در ف ...

پیشنهاد
٠

غلام خواجه سرا ؛ یا غلام سرایی ، یا غلام خانگی ، غلامان خواجه سرا، گروهی از غلامان زیبارو بودند که خصی شده بودند و پشت سر شاه می ایستادند. در کتاب سا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام ساده ؛ غلامی که خصی نشده باشد. مقابل غلام خواجه سرا. در کتاب �سازمان اداری حکومت صفوی � آمده است : غلامان معمولی یا ساده از جوانانی بودند که داو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام ترک ؛ غلامی که از نژاد ترکان باشد. رجوع به تاریخچه غلام و بنده ذیل عنوان غلامان ترک در مطالب بعدی شود : چون شاه هند پیش و پسش ده غلام ترک از فر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلام خاصه ، غلامان خاصه ؛ گروهی از غلامان بودند که در پشت سر پادشاهان می ایستادند. در تذکرةالملوک آمده : و غلامان خاصه در پشت سر پادشاهان ایستاده می ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرگیر ؛ پسرخوانده را گویند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرمرده ؛ آنکه پسر وی درگذشته است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرزن ( با سکون راء ) ناپسری ؛ پسندر. ربیب. مادرش را بگیر تا پسرش به دو معنی پسرزنت باشد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرشوهر ( با سکون راء پسر ) ؛ ناپسری. پسندر.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسر خواهر ؛ خواهرزاده.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرزاده ؛ پسر پسر. دختر پسر. اَمرد؛ پسر ریش نیاورده.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرخواندگی ؛ متقدمین و اشخاص زمان حال را عادت این بوده و هست که بچگان غیر را برای خود برمیگزیدند و بجای اولاد خود شمرده حقوق وراثت و غیره را آن طرز ک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرِ پسر ؛ نوه. سبط.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسرچه ؛ پسر کوچک.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسر برادر ؛ برادرزاده. فرزند برادر.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسران عنبر ؛ بلعنبر یعنی بنوالعنبر و آن قبیله ای است از بنی تمیم. ( منتهی الارب ) .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسران خدای ؛ بعضی برآنند که قصد از این لفظ یا ملائکه یا ارواح طاهره می باشند لکن بعضی دیگر گویند که قصد از این لفظ اشخاص مقدس و محترمی هستند که پسران ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسران ؛ ابناء. ذکره. ( منتهی الارب ) . بنین. بنون. اغلمه.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل هندسی ؛ خطوط، سطوح و احجام مربوط به علم هندسه.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل مغنی ؛ شکل مثلثی است. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و ماده مغنی شود.