پاسخهای Mim (٤٩)
اگر دو عدد بادکنک که یکی بزرگ تر باشد ، هر دو را باد کنیم و بوسیله لوله ای مثل لوله خودکار ، آنها را بهم مرتبط کنیم ،باد از بادکنک کوچک تر به سمت بادکنک بزرگ تر جریان پیدا میکند یا بالعکس ؟ بادکنک بزرگ تر به کوچک تر ؟
چونان سامانه ای اَبَرهِشتگی ای از سه گانه ارزو خواهد بود چرا که تنها درشتی بادکنک ها برای دانستن اینکه چه رخ خواهد داد بسنده نیست. آنگونه که در پرسش امده هم شارش هوا به سوی بادکنک کوچکتر ب ...
درود. خواهشمندم بی آنکه به واژه نامه ها سری بزنید یا که از کس مینوی سزیدن بپرسید، تنها از روی دانسته های پیشین خود پاسخ دهید. سپاس.
با همه ی اونچه که گفتی، طاهریِ جان، با تو هم رای نیستم. ولی گاهگاه چیزایی میگی برای من با ارزش. از اونجا که اگه کسی در پاسخ به این پرسش که چوب از چی ساخته شده بگه هوا، چندان پر بیراهه نگفته چرا که چوب ...
واژه سلام هم بیان زیبایی دارد و هم معنای قشنگی و من مشکلی با آن ندارم. اما درود هم واژه ای زیباست. آیا ارزش آن را دارد که بکوشیم درود را بهجای سلام در زبانمان جا بیندازیم؟ یا سلام خودش خوب هست؟
ی جُوری میپُرسی کُدوم در! زبانِ پارسی بهتره انگار که میخوای بیلُ گاری ای بِبَری انباری. پارسی مگه انباریِ وژدانِ منو توه؟ گرچه در انباریِ وژدان هر واژه ای که بخواهیم چَ ...
سخنی با طاهریِ جان: تو میگی واژگانی با وندِ -انگ- گونه ای انبشتگی(جمع) هستن؟ واژگان اهنگُ رنگُ قشنگ! چی، هستن؟ گویا میکوشی که بگی این روالیه سرتاسری در پارسی. من که گمان نمیکنم بتو ...
در مورد یک بحث در روانشناسی است که اولین بار توسط یک روانشناس معروف غیر ایرانی مطرح شد
existential= ex-ist+ent+ (i)al =هست+مند+ار =¿ هر چی میخونیُ مشنوی رو باور نکن. جهان پر شده از چپولانِ واژه پران. همین فرداست که یکیشون بگه اگزیستانسیالیستیکالیسم. پسفردا هم بادی ...
سلام دوستان عکس سوال و گزینه هاشو گذاشتم میشه با توضیح حل کنید برام لطفا.
مداد در دستم دلهره داشت از بس که این سالها ننوشتم.
با ورود 140 مهمان به یک مهمانی، تعداد مهمان ها 40% افزایش میابد . پس از سپری شدن ساعتی از ورود مهمانان جدید برای کاهش 60% تعداد مهمان ها چند نفر باید مهمانی را ترک کنند؟
چهل درسد همون دوپنجمه. مهمون ها دو پنج اونی که بودن بیشتر شدن. پس مهمون ها هفت پنج اونی میشن که بود. هفت پنجم هم که هفت دوم برابره دو پنجمیه. پس شمار مهمونه ها پس از افزایش، هفت دوم برابره سدُچه ...
معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی " پاراف" " پاراگراف " " پارتیشن "
بیگانه با چی؟ پارسی؟ خب تو اگه نگران پارسی هستی، باید بدونی که اون واژگانِ معادل و کلمات که گفتی هم بیگانه هستند با پارسی. واژه ی پاراف منو یاد واژه ی انگلیسیِ پرُف میندازه که همسانه با نمایان ...
شرکت کنندگان در یک جلسه به یکدیگر دست دادند و کسی حساب کرد که روی هم ۶۶ بار دست هم را فشردند ، چند نفر در جلسه شرکت داشتند ؟
گیریم دست دادنِ هیچ دو کسی بیش از یک بار شمارده نشده باشهُ هر کس به همه ی کسان دیگه دست داده باشه و n تن در نشست بوده باشن. از اونجایی که هر کس با n-1 کس دیگه دست میده و دست دادنِ این کس با اون کس با ...
we are meeting him tomorrow
نگران که باشی، اینده ای میاد به اندیشه. نگرانی دلهره نیستا! نگرانی اینکه نیروی اندیشه نگاهی بندازه به اینده. نگرانی واژه ایه از بنواژه ی نگریستن. با گفتن 'وی آ میتینگ هم تومارو'، گویند میخاد بگ ...
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
ای کاش درست بخونیُ اونی که نگفتمو نچسبونی بم. در برابر فردوسی، خب اره که بلخی هاُ مولاناُ سعدی چپولن. راستی یکیستُ دروج بسیار. میگم همخانواده ای بگو باز کارواژه میگه. خب تو هم اندکی چپولی که واژه ی فر ...
کلمه طلاق ، آیا خود مصدر است یا ریشه یا بن دارد ؟ فعل است یا اسم است ؟
طلاق با اطلاق و مطلق همخانوادس. عمادی بیاد پاسخگو باشه.
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
این که میگی نامهای زبانشناختی باید هماهنگی و یکپارچگی ساختاری داشته باشن ،هرچند زیبا به دیده میاد، ایا میتونه بهانه ای برای سرکوب مینوُ ماناُ مینای بنواژگان باشه؟ خب روش ساخت واژگان در عربیُ پارسی یکی ...
دوشامبه ها دو بار، چارشامبه ها ی بار.
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
من که نگفتم چون ساخته ی اذرکیوانن پس بیزازم ازشون. داشتم میگفتم بسیاری از واژگان نوساخته شایسته ی پارسی نیستن. باشه؛ گیریم که زاب رو هم پذیرفتیم. خب حالا چون گذشتگانی چیزی رو صفت مف ...
درود به همگی، یخورده خودمونی گپ بزنم: من تو این چندسال(بیش از یازده سال) تا الان هیچ درخواستی از کسی نداشتم! نمی دونم کارم درسته یا نه؟ واسه همین پرسش کردم تا دیدگاهتون رو جویا بشم! & ...
هموشتی از بنواژه ی هشتن؟ خب چه شد به واژگانِ همکاری از بنواژه ی کردن یا همیاری از بنواژه ی آوردن نه گفته شد؟ این که بیشتر به واژه ی مشورت میاد تا مشارکت. نورهان؟ سومیتا؟ کَرَم؟قدر؟ بودجه(~بادگه) مگر پارسی نیست؟ نه... میلنگهُ جور نیست.
لذت عربیُ ارامش پارسی ست. خواسته ی براورده نشده گاهی دل را رَم دهدُ تا براورده نشود دل آرام نگیرد. ارامشِ دل خوشایندستُ لذیذ. خوشیُ لذت به گناهُ حرام یا که آشناییُ متعارف بودنِ خواسته ها در چشمُ ن ...
این کرانه ی ۵۰۰ آوایی در یاداشتها روانخراشنده نیست؟ در نگاهِ من، جابه درستِ نه جعبه. خوبِ به جای خوب است درستِ نه خوبه؛ هرچند که گاهی ناخواسته خوبه هم بجای خوب است مینویسم- به هر روی پارسی یه گویش خو ...
بازم که دروغ گفتی. من خشمگین نیستم. اخلاق با خلق و خالق هم خانواده ست؛ ولی تو باور نکن. اینکه میگی غیر اخلاقیه چه باشه؟ نیافریدنیه؟ خب اگر که گزارش یکی دروغ باشه، نباید گفت دروغِ؟ نگفتم دروغگویی که، ...
عمادی اشکارا دورغ میگه. گزاره ای که در انجمن های دانشگاهی بینش(نظریه) میشه دیگه هرگز نه گمانه(فرضیه) میشه نه بی ارزش. اگر نمونه ی ناسازگاری با بینش ها یافت بشه، بینشها خودشون فرگشته میشن ی ...
بپرسیدم از مرد نیکو سخن کسی کو بسال و خرد بد کهن معنی مصرع دوم این بیت چیست ؟
خرد را نشود که کهن گزارش کرد!! خرد کهن شود مگر؟ شاید که 'سال گَرد' بوده باشد نه 'سالُ خرد' بپرسیدم از مردِ نیکو سَخُن کسی کو بسالگرده بد کَهُن اندیشهُ خرد، دیرینه شوند، که کهن نشوند.
به " مدل ریاضی برای تصمیم گیری در شرایطی که عدم قطعیت وجود دارد." چی میگن ؟
امید از بنواژه ی آمدن؛ گرچه بیشتر واژه ی عربیِ احتمال به ریختِ افتعال از بنواژه ی حمل رو بکارمیبرن براش.
گمون نکنم درُ دیوار شهر ترسو باشن. میگیری چی میگم؟
در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی از آنها یاد می ...
واژه ی عنوان منو یادِ واژه ی' آنگونه' میندازِ. انگار که دستور زبانِ عربی 'گ' رو از واژه ی 'انگونه' زدودِ، ' آ' رو کرده 'ع' اُ اندکی آوای واژه رو، زیرُ زِبَرشُ میگم، رو هم ماستمالی کرده :) ...
معنای integrity به صورت sound and complete تفسیر میشه. یک جمع متکثر که به کمال و یکتایی رسیده و این وحدت براساس راستی و درستی است. دنبال یک کلمه پارسی اصیل میگردم و حدس میزنم وجود داره. خودم «فرگانگی» به نظرم میرسه. کسی کلمهای میشناسه با این معنا؟
هسته ی واژه ی فر+گان+گی تکواژهِ گانِ که با واژه ی 'گونه' همخانواده است از بنواژه ی اگهیدن، خواهرزاده ی واژگانِ جانُ جهان. تکواژهِ فر هم با آفرین همخانواده ست از بنواژه ی افریدن. واژه ی فرگان هما ...
در یک مهمانی 11 نفر سیب، 13نفر موز، 10نفرهلو خورده اند. از بین آن ها 3نفر فقط سیب و موز خورده اند. تنها یک نفر از هر 3 میوه خورده است. تعداد مهمان ها چند نفر بوده است؟ با کمک نمودار ون حل شود
ناکمتر از ۲۱ تن ۳ تن تنها سیب و موز خورده اندُ ۱ تن هم سیبُ موز خورده هم هلو. پس ۳+۱= ۴ تن هم سیب و هم موز خورده انده. پس شمار کسانی که سیب یا موز خورده ان ...
واژه با چشمپوشی از واگشتهای اواییش یونانیستُ سه بخش. دیا(دی): دو، با. لِک(لِگ): هم ارزِ بنواژه ی گفتن در پارسی؛ در پیوند با واژه ی لغه در عربی و واژه ی لاجیک که انگلیسی با واگشت آوایی از یونانی وام گرفته. (ت)ییک: -یی دی ا لک تیک--> گفتگویی(گُفتُشِنُفتی)
بهترین فیلمی که دیدین و به دیگران پیشنهاد میکنید چی هست؟ و چرا؟
د لورد آو د رینگز(ارباب حلقه ها) چون سراسر دزدی از واژگان پارسی و هستیشناسی ایرانیِ.
در بیت جهان آفرینت گشایش دهاد که گر وی ببندد که داند گشاد شاعر به چه نکتهای درباره "جهان آفرین" و مفهوم گشایش و بسته شدن اشاره میکند؟
سُراینده در تنگای روزگار واژه ی خرد رو'جهان آفرین ت ' گزارش کرده و از همین رو اون رو با واژه ی 'وی' بازخوانی میکند.واژه ی جهان را از گهاندن دراورده اند، همان واژه ای که واژه ی آگاهی هم از آن درا ...
مفهوم ""algorithm"" در مهندسی کامپیوتر چیه ؟
الگوریتم(~الخارزمی)واژه ای برگرفته از نام خارزمی ریازیدان ایرانیه که به پاسِ اموزه هاش در چگونگی شمارش به سامانش کَردها تا براورده شدنِ خواسته گفته میشه. برای نمونه الگوریتم پیام گذاشتن من این ب ...
"هفت آسمان" در ادبیات فارسی نماد چیه ؟
در گذشته باور بر این بود که زمین در میانگاه جهانهُ همه پیکران اسمانی به دور زمین میگردن؛ الگویی که زمینمرکزی یا بتلمیوسی نامیده میشه. این الگو برای اینکه بتونه جنبش پیکران اسمانی رو به درستی(نه به راس ...
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
بُن چیستُ چرا گامیدن را بن نمیدانمُ: بن را واژه ای بدانم، که با پسوندِ -دن یا -تن گزارش شود،ُ سازنده واژگانِ بسیاری باشدُ خودش سازیده از بن شناسیده ی دیگری نباشد؛ شاید بهتر آن بود که چونان واژه ای را ...
عشق پوینده مرکبی ره جو باشد از ذکر تازیانه او لطفاً مصرع اول این بیت رو به صورت جمله ای جدا جدا بنویسید و معنی کنید ، ممنونم
من میخونمش 'عشق، پویند...، نه 'عشقِ پوینده...'. گوینده، عشق رو چو اسبی دَوان دونسته که تنها از دردِ تازیانه هایی که میزنندش گریزانُ دوان شده. انگار گوینده میکوشه از راهنما نبودنِ عشق بگه. از کجا اوردیش؟ سده نهم دهم؟
سینه فراخ کردن، اشاره ای است به دل داشنُ دلیری ُ امادگی برای دست زدنُ پا نهادن به کاری دُشوار. سینهُ دلُ دستُ پاُ دوش... چیست این پارسی؟
بی رنج، بی گنج: گنج بی رنج به کف نآید.
وقتی یه حکومت مشروعیت داشته باشه یعنی از لحاظ دینی قابل قبول آیا کلمه ای وجود داره که بدون اشاره به دینی بگه حکومت مورد تاییده؟
واژه ی مشروع، به ریختِ مفعولُ همخانواده با واژگانِ شروعُ شرعُ شریعت، از بُنِ عربیِ《ش ر ع》 ست هم ارز بنواژه ی آغازیدن در پارسی. بنابراین واژه ی مشروعیت باید هم ارزِ واژه ی آغازیدگی(آغاز شدگی) در ...
در این زمانهٔ بی هایوهویِ لالپرست خوشا بهحال کلاغان قیلوقالپرست چگونه شرح دهم لحظهلحظهٔ خود را برای این همه ناباور خیالپرست؟ به شبنشینی خرچنگهای مردابی چگونه رقص کند ماهی زلالپرست؟ رسید ...
خوشا خردمندان که خویش رازِ هستی در این تمرگیُ خَفِگونی جُسته اند؛ افسوس که نتوان پچپچیدن در میانِ دَرَنده شکارچیانِ دروغپَرستُ پوچباور! ای ان که تو ارمانگرایی، آرمانی شناخته ام که مگر راست ...
من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن" در زیرواژه یِ " کُپی" برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟ اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد.
اَست=> هَست>> هِشت--> هِشتَن. هِشتَن>> گَشتَن>> نِگاشتَن> اِنگاشتَن<< هِشتَن>>نِهِشتَن=>نُوهِشتَن>نِوِشتن. 《 نوهِشتَن 》:نُوهِشت، نُوهِشتَه، نُوهِشتار و.... رَنجُورم، چِه بَد خَستهُ چه بَدتر نالان، اَز این هَمه دَرد دَر این سِپَنجیسَرای سَراسَر دورغُ سَرتاسَر فَریبُ نِیرَنگ. زَخم های این دِلِ خُونینَم را مَگر که مَرگ دَرمانی شَوَد.
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
این که اینک گفتی چه بود فرتاشِ جان آبِ پاکیِ گفتارِ من بر دَستانِ یاران؟ چه خوب که واژه ی معنا را پارسی خواندی. من هم همین(همخانواده با واژه ی همان از بنواژه ی ماندن) میگفتمُ دوستان پذیر ...
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
از نیشُ کنایه های بیمزهُ لُوست که بگذریم.... نه تو چو ان کسانی که نوواژگان شکرین درانداختند، نه من چو ان کسان که با نوواژگان پارسی دشمن اند. من که سرهگرای سرسخت پارسی امُ تو گویا نبینی. اینکه فرتاشِ ج ...