تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دور انداختن. از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

هدر دادن پول یا زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

راه حل. پیدا کردن راهی برای پایان بحث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

از اول شروع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

بارش سنگین The rain was pelting down

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دماغم گرفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

جلب توجه نکردن. آفتابی نشدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

با عقل جور در نمیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

برای کاری ساخته شدن

پیشنهاد
٣١

کسی را در بازی یا جنگ یا بحث شکست دادن طرف را قیمه قیمه کردن

پیشنهاد
٣٠

بیا شرو ور تحویل هم ندیم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

چغلی نکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

قبول دارم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

موافقم. قبول دارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

راه را باز کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این قدر به رخ ما نکش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کلکمون کندست. کارمون تمومه. می میریم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مجازات بسیار کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مسئله بغرنج. معمای پردردسر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

حمایت کردن از یک نظریه. موافقت. حمایت مالی. در پرداخت سهیم شدن Subscribe to the view or belief

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مصمم برای انجام کاری مخصوصا کار بد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

غیرممکنه این اتفاق بیفتد. حق شرکت در مسابقه را نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فلانی شخصیت خاصی داره. فلان شرایط ویژگی خاصی دارد. I'd had him pegged as a troublemaker.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

DEAD ON ARRIVAL از قبل مرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

بفرما. هر کاری می خوای بکن

پیشنهاد
٢٥

سریع کسی را برانداز کردن. نگاه اجمالی به کسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

کاری که به تلاش. منابع و توجه زیادی نیازمند است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تو ذوق کسی زدن. دوره ی خوشی و موفقیت ناگهانی به پایان رسیدن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

منم همین طور. Me too. So do I

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

همکاری گروهی مورد نیازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سالم. تعمیر کردن You have been made whole خوب می شی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

پول بسیار ناچیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

به سختی به هدفی رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

لِمش دستت میاد. To learn how to do sth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

روش مورداستفاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

باور عامه. نظر مردم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

کار روزمره و خسته کننده انجام دادن. تلاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

حساب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

صبور باش. منتظر بمون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

امید واهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بسیار هیجان زده. بسیار مشتاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

به طور جدی کاری را آغاز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

چاره ی دیگری نداشتن I 'll take it as a last resort

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

توصیه گرفتن از متخصص دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

گرسنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

قنادی chocolate and fudge are made daily at the village confectionery

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

having a red or flushed complexion. "a stout man with a florid face"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کلاه برداری government waste has bilked the taxpayer of billions of dollars"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

افشاگر. هوچی Being a muckraker is considered sleazy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سرگرمی