پیشنهاد‌های کامبیزدارابی (٣٢٥)

بازدید
٢١
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تیژ=tezh درزبان لکی و کردی ولری این کلمه به معنای تیز وبرنده و آنچه که برنده و تیز باشد ، به کارمی رود .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاسه وکوچله = درزبان لکی دقیقا معادل فارسی کاسه و کوزه می باشد . کوچله =کوزه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیمان /چیمن = درزبان لکی به معنای چمن و زمینی که پوشیده شده ارز سبزی و چمن است .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کشیا یا کوشیا =kushya درزبان لکی به معنای کشته و کشته شده می باشد .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لچ=lech درزبان لکی به معنای لب و لوچه میباشد .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سزیا =sezya درزبان لکی به معنای ( سوخت و سوختن ) می باشد و فعل زمان گذشته از مصدر سوختن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برشته ویا برشیا = برشته و یا برشیا در زبان کهن لکی به معنای کباب شده است و کاملا آماده می باشد . ودر بعضی اوقات هم به معنای مجازی سوخته و دردکشیده ه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بریان =درزبان لکی به معناهای زیر به کارمی رود . ۱ - به معنای برشته و کباب شده وبعضی اوقات به معنای سوخته ومجازا به معنای جگرسوخته و بسیار درد کشیده ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برژانگ =Berzhang درزبان لکی وکردی به معنای مژه و موهای پلک می باشد وهنوزهم از این کلمه استفاده می شود . و دربعضی اوقات و بعضی از جاهابه صورت بژانگ به ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شاوال بین= shawall Ben درزبان لکی به معنای کش شلوار و یا همان بند کمر وبندی که به کمرشلوار می بندند و کمربند می باشد .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گرک=Grak درزبان کهن لکی این واژه به معنای لازم ، واجب ، نیاز ، می باشد . وگرکت نیه ؟ یعنی لازم نداری ؟ گرک=که ر ( مشدد ) می باشد و Gerrekتلفظ می شو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دادا =Dada درزبان کهن لکی به معنای مادر ومادر بزرگ است . وهنوز هم رواج دارد و استفاده می شود .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فیکه =Fikah درزبان لکی این واژه به معنای سوت دن است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زم یا زیم =zem/zeem درزبان لکی ازاین واژه به معنای زنبور عسل استفاده می شود و افرادی که مسن ترهستند هنوزهم ازاین واژه استفاده می کنند .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پپی =papy پپولک=Papulak درزبان لکی از واژه ی پپی برای نامیدن پروانه استفاده می شود . درزبان کردی هم از پپولک برای نامیدن پروانه استفاده می شود . وه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ملیچک =malychek درزبان فارسی به معنای گنجشک می باشد . واکنون هم ازاین کلمه استفاده می شود .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واس یا واس کردن =was درزبان لکی به معنای گدایی و درخواست و چیزی را طلب کردن می باشد و اصل کلمه : خواست کردن و حواست کردن - واست کردن - واس کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جل =Gel جل در زبان کردی به معنای پوشش ولباس است البته مجازا و در حقیقت بالاپوش حیوانات و پارچه ای است که بر روی اسب و قاطر و. . . . می اندازند پالان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پت =pet درزبان لکی به معنای بینی و دماغ می باشد .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چمچه/ کمچه =chamchah درزبان لکی به معنای قاشق می باشد وهنوزهم رایج است و از چمچه و کمچه هردو استفاده می شود .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوما/دما=Doma دوما در زبان لکی به معنای عقب و پشت سراست .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لیوه =Levah درزبان لکی این کلمه به معنای دیوانه و ولگردی که به علت دیوانگی کارش به ولگردی کشیده باشد .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آگر=�ger درزبان لکی این کلمه به معنای آتش اش و اخگر می باشد وهنوز هم کاربرد دارد . گر =به ضم گ به معنای حرارت وگرما و آتش گرفتن می باشد و از همین م ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ورتاوا =vartawa درزبان لکی به معنای نانوایی خانگی واتاق هایی که آنجا نان می پختند . ور=بر ، مقابل ، روبرو، جلو، پیش رو تاوا=گرما ، حرارت ، گر،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاوا=tawa درزبان لکی به معنای تابه و ماهیتابه می باشد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چناکه = chenaka درزبان کهن لکی به معنای چانه و زنخدان می باشد . چاناگا=چاناگ =چانگ=چانه درزبان فارسی چاناگا=چاناگ=چناگ=چناگه=چناکه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دولپ =dolp درزبان لکی به معنای لباس گشاد و پیراهن وشلواری که گشاد است . می باشد وهرچیزگشادراگویند .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلپ=selp درزبان لکی به معنای تفاله و بازمانده وهمان سلب شده از چیزی و گرفته شده از چیزی را معنا می دهد تفاله چایی راهم سلپ و هم پزپز می گویند .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پز پز =paz paz درزبان لکی به معنای تفاله ی چایی می باشد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شوان =shooan درزبان لکی به معنای چوپان است . شاوان = شبهاو همچنین شاو وان =شب بان ونگهبان شب چوب بان یعنی ککسی که با چوب و چوب به دست مرلقب ونگهبان ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گوان =gooan درزبان لکی به معنای پستلن به کاربرده شده است ولکنون هم رواج دارد و به برده می شود .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زوان =zooan درزبان لکی این واژه به معنای زبان ( عضوی در دهان که باآن تکلم می کنیم ) میباشد .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صور =sewr درزبان لکی به معنای صبروبردباری وشکیبایی می باشد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چور=chewr درزبان لکی این واژه به معنای چرب می باشد و غذایی که روغن زیادی داشته باشد و. چوری به معنای. چربی می باشد .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داو =daw داو درزبان لکی به چند معنا به کارمی رود . داو=نوبت بازی . دانگ . رتبه ی بازی و نوبت کسی اگر دوم بود می گفتند داو دوم . داو=کلمه ای که برا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ساو =saw درزبان لکی به معنای ساب خورده و سابیده شده و صاف و صیقلی و بدون برجستگی و فرورفتگی و کاملا یکدست .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قاو= Ghaw درزبان لکی به معنای بشقاب می باشد که قبلا شرح داده شد. قاو=درزبان لکی علاوه برمعنای فوق به معنای خشک و بدون آب و به معنای خشک وشکننده و آ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گازخور=چیزی که با گاززدن می خورند وباگاززدن خورده می شود . گازخور //گازحور =گازور//گازر//گزر هویج ـ. زردک

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راو=raw درزبان لکی به معنای ناله وفریادودعواو درگیری گروهی و به معنای لاف و دروغ هم درزبان لکی و کردی به کارمی رود . واین کلمه به همراه چاو می آید ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چاو=chaw درزبان لکی به معنای خبر و خبردادن و بازگویی جریاناتی است که وجوددارند . می باشد چاو=درزبان کردی هم به معنای چشم می باشد .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جاران = jaran درزبان لکی واژه یجاران به معنای گذشته و همیشه و آنجه که جریان دارد . ودرجریان زمان بودن را نشان میدهد . جاران =جارری ان= جاریان و جری ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پشام =pasham درزبان لکی به معنای ورم و تورم و برآمدگی و آماس می باشد . همچنین در بعضی اوقات هم از پنام به جای پشام و به همین معنا استفاده می شود .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آلش=Alesh درزبان لکی به معنای عوض کردن و تعویض و دادن وسیله ای در ازای وسیله ای دیگر می باشد . دادوستد وتجارت و مبادله ی کالا به کالا را گویند. ود ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کویز =koyz درزبان لکی این کلمه به معنای تیکه و و یک خط از خط هایی که روی خربزه کشیده شده است را می گویند و به معنای یک قاچ از خربزه و هندوانه ومحصول ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دویز=doyz درزبان لکی این واژه به معنای دقیق و درست تیری که به هدف می خورد ، وفیت و اندازه ؛ به کارمی رود. دویز= درزبان لکی این کلمه معادل کلمه ی دو ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاله =galah درزبان دکی ولری و بختیاری به معنای صدای بلند وفریاد ی بلند است که اکثرا درهنگام جنگ نمی زنند و درزبان فارسی تقریبا با خروش و غوغا هم معنی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گازن =Gazan درزبان لکی هر چاقویی که بزرگ باشد و تیز ، که برای کندن پوست وچرم حیوانات ازجمله گاو و گوسفند به کارمی رود . وبه همین خاطر به این وسیله گا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پشیز =pashyz پشیز کوچکترین واحد پول ایرانیان در زمان ساسانیان بود و از آن روز به معنای کم ، بی ارزش و پول خُرد بسیارناچیز ، وتقریبا به معنای هیچ ست ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جهت پی بردن تاریخ ادبیات ایران و همچنین قدمت و تاریخ پرافتخار ایرانیان رجوع شود به تا ریخ ادبیات ایران از دکتر آرتور کریستن سن . D. r. Artoor Crysten ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لَق=Lagh در زبان لکی این واژه به معنای ، شُل و نا استوار و غیر محکم . . است همچنین به شاخه ی درختان هم لق گفته می شود . و دربعضی مواقع هم قَل گفته م ...