پیشنهادهای کامبیزدارابی (٣٢٥)
خرما =خور م آ =چیزی که به وسیله ی تابش خورشید به بار می آید . خور =خورشید م =م میانجی آ =آینده و چیزی که می آید وبه بار آمدن معنی می دهد .
مادر =مادار =ما دار =کسی که دارنده وصاحب ماست خدای ماست مادار =خدای ما و دادار =خدای همه وخدای مادران ما و منظور خدای خدایان که خداوند بلند مرتبه می ...
پدر =پادر =پا در= پا =پاییدن ومراقب بودن و در=دروازه ومحل ورود به محیط خانواده وخانه دراصل =کلمه ی پدر به این معناست که : فردی است که وظیفه ی او نگه ...
شراب =، درا صل از دوجز: شر=صدای آب و آب=آبی که می نوشیم . چون در جمع شراب خواران ساقی برای آنها شراب می ریزد ولیوانهارا پشت سرهم پرمی کند . صدای پی ...
پسر کلمه ایست که از = پوست در =فردی که وظیفه ی شکارکردن و دریدن پوست حیوانات وآوردن گوشت برای خانواده بود . پوست در=پوست در=پوست حیوانات _در=دریدن ...
بیستون =بغستون وبغ ستان =سرای خدایان که بعدها به صورت بهستون وبیستون درآمد. سیر کلمه : بیگ بایاتا =بیگاتانا =بیغاتانا =بغستون =بیستون بیستون کعبه ...
زن =درزبان فارسی زن از زاییدن وزایش ودراصل باعث بقای زندگی می باشد . ژن =ژیان و ژییدن و زیستن رادلیل و حاجتی مبرم است ژیان=گیان =ژن =زن سیر تکامل ...
زمین =زم =به معنای سرما ویین یا گین =پسوند دارندگی سیر تحول کلمه =زمگین وزمیین وزمین درزبان ماد ما ایرانیان یعنی لکی زم ژیین =زمگیین و زمژیان و زم ...
باتوجه به سیر کلمه خود که در قبل گفته شد کلمه ی خویش هم : وویژم=وی دژم =خودم خویژ تن = خویشتن و مختصرا خویش =خود
سیر کلمه خود به معنای خویشتن : درزبان لکی وفارسی وکردی : ووژم =ویژم =وی=غیر ازخود و بمعنی دیگری و بیگانه می باشد و بخش دوم یعنی ژم =دژم =ضد که معنی ک ...
سیر تکاملی کلمه جوراب : گورآو =، گیرآو =پاپوش و وسیله ای که از ورود ونفوذآب جلوگیری می کند . گیرآو=جیرآو=جیرآب =جورآب =جوراب درفارسی جوراب تلفظمی ش ...
درزبان مادر ما ایرانیان یعنی زبان کهن لکی که اولین زبانی است که اختراع شده . ساخت دریچه به شکل زیراست : دری وشت =در وبرون وشت =نسیم و هوای خنک وسرد و ...
دختر=دوغ در=کسی که شیر خانواده را تامین می کند وگاوهارامی دوشد که این شخص همان دخترخانواده بود . ودرزبان لکی که ۵۴۰۰۰ سال قدمت تاریخی ثبت شده دارد ور ...
دوشیزه =این کلمه را درابتدا ودرزمان هخامنشیان به دخترانی اطلاق می شد که هنوز ازدواج نکرده بودن و چون پاک ومعصوم محسوب میشدند ، دوشیدن شیر گاوها رابرع ...
مژه=که در اصل وابتدا از مو زه تشکیل شده است وبعدها به مو ژه تغییر یافته ودرامروزه هم ما به شکل مژه تلفظ می کنیم مو=تار مو ژه مویی که مثل زه وشبیه به ...
به نام پروردگاریکتا جا ها ن =جاهان=جهان ودرکردی هم : جی ه�ان =جیهان ، یعنی جاها وتمام اماکن کره خاکی =جهان
درزبان لکی گریبوه=گریبان وه یا آه=آهی که از گریبان ودرون سینه بلندمیشودوازچشم بصورت اشک جاری می شود گریبوه یا گریبواه=گریوه=گری وه=سوز وگرمای آتش و ...
درزبان لکی که زبان مادری ویک زبان ریشه است . گریه هملن گریوه ومتضاد آن کریوه است . گریوه =سوز گرما وآتشی که ار سوز آه ودرداست و باعث ریختن اشک می شو ...
سرشک = سر اشک =اشک سر اشکی که از قسمت سرو ناحیه ی چشم سرازیر می شود وسرریز می کند. پس به دودلیل : ۱ - چون از قسمت چشم که در بالای بدن انسان یعنی سر ...
گریه =گریوه =آبی یااشکی که ازچشمسرازیر می شود و به گریبان یا ققه شخص گریه کننده می ریزد . گری وه =گریه همراه با آه که گریبانگیر می شود شخص را .
گاری=گاوراهی =گاو راه =وسیله از که با راه رفتن گاو به حرکت در می آید .
شراب =شرآب =شرشر آب =ازصدای ریختن آب در لیوان وجام گرفته شده است
باده = باد ده یعنی آنچه که نام برباد می دهد .
باده=باد ده یعنی آنچه که نام بر باد می دهد . و همین باعث شده تا به جای شراب ومی به کار برده شود .
در دوران صفویه کسانی که شیعه را نمی پذیرفتند را درسرب داغ، روغن داغ واب جوش و . . . . . می انداختند و یا آتش می زدند که به فرزندان آنها پدرسوخته می گ ...